وکالتنامه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
I, the undersigned, son of from now detained in hereby authorize from to dispose of or receive any amount of money, securities, movable or immovable property rightfully belonging or owed to me and sign any documents in relation to such matters or transactions. | I, the undersigned, son of from now detained in hereby authorize from to dispose of or receive any amount of money, securities, movable or immovable property rightfully belonging or owed to me and sign any documents in relation to such matters or transactions. | ||
ID No. Principal’s signature | ID No. Principal’s signature | ||
Date | Date | ||
This is to certify that the a/m prisoner has signed this power of attorney in our presence in | This is to certify that the a/m prisoner has signed this power of attorney in our presence in camp, on . | ||
Delegate’s signature | Delegate’s signature | ||
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۶
وکالتنامه سندی است که شخصی (موکل) اجازه میدهد تا شخص دیگری (وکیل) در حیطه مشخصی بهجای او تصمیمگیری کند یا امور او را انجام دهد.
در دوران اسارت رزمندگان ایرانی در اردوگاههای عراق، نمایندگان کمیته بینالمللی صلیب سرخ در بازدیدهای نوبهای خود از اردوگاهها، افزونبر انجام وظایف خود، فرمهایی را در اختیار اسیران ایرانی قرار میدادند تا با پر کردن آنها و دادنِ وکالت به یکی از اعضای خانواده، کارهای حقوقی جامانده خود را انجام دهند. این فرم «وکالتنامه تامالاختیار» (General Power of Attorney) نام داشت و اسیر ازطریق آن اجازه میداد یکی از اعضای خانوادهاش امور بانکی (برداشت حقوق، پرداخت اقساط وام و...)، خریدوفروش ملک، ماشین، اختلاف با همسر، و مواردی از این دست را پیگیری و به مرحله اجرا درآورند.[۱]
وکالتنامه تامالاختیار
اینجانب نام پدر ساکن که در حال حاضر در اسیر میباشم، به موجب این وکالتنامه به ساکن اختیار میدهم که نسبت به کلیه دارایی متعلق به من اعماز وجه نقد، اموال منقول و غیرمنقول و آنچه اشخاص به من بدهی دارند، هر معاملهای که صلاح بداند انجام داده، وجوه مربوط را دریافت داشته و اسناد لازم را ازطرف اینجانب امضا و مبادله نماید.
تاریخ محل امضا
شماره کارت اسارت:
General Power of Attorney
I, the undersigned, son of from now detained in hereby authorize from to dispose of or receive any amount of money, securities, movable or immovable property rightfully belonging or owed to me and sign any documents in relation to such matters or transactions.
ID No. Principal’s signature
Date
This is to certify that the a/m prisoner has signed this power of attorney in our presence in camp, on .
Delegate’s signature
این امکان نیز وجود داشت که در صورت تمایل اسیر به عوض کردن وکیل خود، مجدداً وکالتنامهای دریافت کند و پس از تکمیل، آن را ازطریق نمایندگان صلیب سرخ برای وکیل جدید خود ارسال کند.
اداره اسرا و مفقودین جمعیت هلال احمر[۲]، که وظیفه سازماندهی و رسیدگی به امور اسیران ایرانی و خانوادههایشان را برعهده دارد، از پیش با قوه قضاییه درخصوص این وکالتنامهها هماهنگی میکند و پس از دریافت آنها، نامهای ممهور به مهر ادارهکل روابط و همکاریهای بینالمللی جمعیت هلال احمر به شرح زیر به آن الصاق میکند و به آن رسمیت حقوقی میبخشد.
بدینوسیله گواهی میشود که مهر مندرج روی وکالتنامه ممهور به مهر ادارهکل روابط و همکاریهای بینالمللی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران متعلق به کمیته بینالمللی صلیب سرخ و امضای روی آن متعلق به سرپرست نمایندگی آن کمیته در تهران میباشد.
وکالتنامه مذکور متعلق به برادر فرزند میباشد که جهت برادر/خواهر ارسال نمودهاند.
لازم به تذکر است که کمیته مذکور تنها رابط اسرا با خانوادههای ایشان بوده، امضا و مهر نمایندگان آن کمیته و این ادارهکل بر روی وکالتنامهها موجب رسمیت یافتن آنها میشود.
باید به این نکته اشاره شود که براساس ابتکار اسیران ایرانی، گاهی از این وکالتنامه برای ارسال خبر سلامتی یا نامهنگاری بیشتر با خانواده استفاده میشد:
«معمولاً وکالتنامهها در زمانی کوتاهتر و سریعتر از نامههای عادی به ایران میرسید، لذا اسیران از آن برای ارسال پیام زنده بودن خود به خانوادهشان استفاده میکردند. برخی اوقات سربازان عراقی اجازه نمیدادند که نامههای ارسالی از ایران به دست بعضی افراد برسد یا نامههایی که اسیران نوشتهاند به ایران ارسال شود؛ بنابراین با اینکه این اسیر ثبتنام شده بود، اما سالها نه خانوادهاش از او خبری داشتند و نه او میتوانست از آنها خبری بگیرد. در چنین مواقعی یکی از راههای ارسال خبر سلامتی اسیر برای خانوادهاش ارسال وکالتنامه بود.» [۳]
ضمن اینکه بیشتر اسیران ایرانی جوان بودند و بالطبع در آن سنْ امور حقوقی قابل وکالتی نداشتند. بنابراین به وکالتنامه بهمثابه نامهای اضافی نگاه میکردند و از آن برای اطلاعرسانی اوضاع و احوال خود به خانواده بهره میبردند.
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،
- ↑ گفت وگو با خانم حسنپور (جانشین اداره اسرا و مفقودین جمعیت هلال احمر)
- ↑ گفت وگو با آزادگان سرافراز فریبرز خوبنژاد، حسین کرمی، حسن بهشتیپور،
مسعود امیرخانی