بهداشت و درمان: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «=== وضعيت بهداشت فردي و جمعي اسراي ايراني در اردوگاهها === شرایط سخت اسارت پیامدهای بهداشتی- درمانی گوناگونی به همراه خواهد داشت. برخی از مشکلاتِ نشئتگرفته از آن وضعیت، در زمان اسارت خود را نشان ميدهد و برخی دیگر بر کلیت و سلامت درازمدت افرا...» ایجاد کرد) |
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
=== '''کتابشناسی''' === | === '''کتابشناسی''' === | ||
<references /> | |||
=== منابع برای مطالعه بیشتر === | |||
بنشاخته، مجید (1386). مهمان فشنگهای جنگی. تهران:سوره مهر. | بنشاخته، مجید (1386). مهمان فشنگهای جنگی. تهران:سوره مهر. | ||
سلیمانزاده محمد (1389). حدیث غربت. پیام تهران: آزادگان. | سلیمانزاده محمد (1389). حدیث غربت. پیام تهران: آزادگان. | ||
عیسیمراد، ابوالقاسم (1385). روانشناسی اسارت. تهران: نورالثقلین. | عیسیمراد، ابوالقاسم (1385). روانشناسی اسارت. تهران: نورالثقلین. | ||
یکتایی، اسماعیل (1370). بازداشتگاه تکریت 11. تهران: حوزه هنری. | یکتایی، اسماعیل (1370). بازداشتگاه تکریت 11. تهران: حوزه هنری. | ||
Khaji A. (2007). Pediculosis: a health problem in the camps of the Iranian former prisoners of war in Iraq. Rev Saude Publication; 41(3): 482-3. | |||
Khaji A. (2007). Pediculosis: a health problem in the camps of the Iranian former prisoners of war in Iraq. Rev Saude Publication; 41(3): 482-3. | |||
Khaji A. (2009). Mortality of the Iranian ex-prisoners of war in Iraqi detention camps (1980-1990). Arch Iran Med. Mar;12(2): 140-4. | Khaji A. (2009). Mortality of the Iranian ex-prisoners of war in Iraqi detention camps (1980-1990). Arch Iran Med. Mar;12(2): 140-4. | ||
'''علی خاجی''' | '''علی خاجی''' |
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۵
وضعيت بهداشت فردي و جمعي اسراي ايراني در اردوگاهها
شرایط سخت اسارت پیامدهای بهداشتی- درمانی گوناگونی به همراه خواهد داشت. برخی از مشکلاتِ نشئتگرفته از آن وضعیت، در زمان اسارت خود را نشان ميدهد و برخی دیگر بر کلیت و سلامت درازمدت افراد اثر میگذارد و معمولاً در سالهای بعد از اسارت آشكار ميشود و کیفیت زندگی یا طول عمر افراد را تحتتأثير قرار میدهد. عوامل تأثيرگذار بر سلامت افراد را میتوان به بخشهای مختلف تقسیم کرد:
- نوع آسیب افراد در هنگام اسارت و چگونگی درمان آن به توسط نیروی اسیرگیرنده.
- نحوة نگهداري اسرا و شرایط بهداشتی محل نگهداري ایشان.
- چگونگی تعامل زندانبانها و برخورد آنان با افراد همچون انواع شکنجه و تواتر آن.
- بیماریها و مشکلات بهداشتی شایع در کشوری که اسرا را نگهداري میکند یا بهدیگرسخن، تفاوت سطح بهداشتی دو کشورِ درگیر در جنگ.
درخصوص اسرای ایرانی در عراق میتوان ادعا کرد که همه یک مسیر مشابه را طی میکردند و بیماریهای مبتلابه تقریباً مشابه بود، اما با توجه به محل استقرار و چگونگی تعامل اسرای ایرانی با عراقیها، شرایط میتوانست متفاوت باشد؛ البته اردوگاههای اسرای مفقود از سطح بهداشت پایینتری نسبت به اردوگاههای اسرای ثبتنامشده برخوردار بود[۱].
علاوهبر اینها میتوان آسیبهای اسارت را به دو دسته بیماریهای جسمی و روانی تقسیم کرد. مشکلات بهداشتی-درمانی اسرای جنگی را باید از سه منظر بررسی کرد:
1. بیماریهای جسمی و روانی.
2. چگونگی تعامل کشور نگهدارندة اسرا با جراحات و شرایط بهداشتی این افراد.
3. عوارض کوتاهمدت و درازمدت اسارت.
برای رسیدن به این اهداف و دستهبندی عوارض اسارت به شکلی که در بالا ذکر شد، اطلاعات زیادی موردنیاز است ازجمله وضعیت سلامت افراد قبل از اسارت و زمانیکه به کشور خود بازگشتهاند. متأسفانه هیچيک از این اطلاعات بهصورت دقيق در دسترس نیست و درعینحال مطالعة قابل تأملی که مبنای تصمیمگیری و استناد باشد، در سالهای پس از آزادی این افراد انجام نگرفته است؛ لذا عمدة اطلاعات موجود از خاطرات اسرای ایرانی و شرح وضعیت و شرایطی است که در اسارت با آن روبهرو بودهاند. مشخص نیست این شرایط، که برخی مواقع بسیار غیرانسانی بود و عموماً با حداقلهای لازم برای یک زندگی انسانی شباهتی نداشت، تا چه اندازه بر سلامت این افراد اثر گذاشته است؛ بنابراین آنچه بیان میشود شرح ماوقع است و بیانکنندة وضعیت حاضر نیست که برخی شواهد از نامناسب بودن آن گواهی میدهد. مطالعات خارجی انجامشده بر روی اسرای جنگی در کشورهای دیگر حاکی از آن است که اسرای جنگی نسبت به افراد دیگر شرکتکننده در جنگ، وضعیت سلامت بدتري دارند و آن بهعلت شرایط سخت دوران اسارت است[۲]. این مسئله میتواند برای ایرانیها بیشتر مطرح باشد؛ زیرا عموماً در زمان اسارت بین 18-22 سال سن داشتند که نسبت به گزارشهای بینالمللی پایینتر است و خود میتواند عامل مهمی در تضعیف وضعیت سلامت اسرا باشد.
بنابراین مطالب ذکرشده دربرگیرندة مباحثی همچون: نحوة رسیدگی و خدماترسانی نیروهای عراقی به مجروحان، امکانات بهداشتی و درمانی موجود، بیماریهای شایع و علت ابتلای آن و... و همچنین وضعیت تغذیة افراد است.
وضعیت بهداشتی اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق و نحوة خدماتدهي درمانی به اسرای جنگی، میتواند بهخوبی چگونگی و میزان توجه زندانبانها را به حفظ جان اسرا نشان دهد. اسراي ايراني شرايط بهداشتي- درماني نامناسبي داشتند. اين وضعيت از زمان شروع اسارت آغاز و تا مبادلة اسرا ادامه یافته است. ازجمله مشکلات اسرای در بند دشمن، سوءتغذیه از جهت کمّی و کیفی بود. این سوءتغذیه آثار بسیار زیانباری را بر جسم كلّ آزادگان به دنبال داشت. کمتر آزادهای است که به بیماریهای گوارشی و کلیوی مبتلا نباشد و همة این بیماریها بهعلت آب آشامیدنی ناسالم و غذای ناکافی و گاهی غیربهداشتی است. غذای اسرا از جهت کیفی و کمّی بسیار اندک بود و گاهی علاوهبر کمبودنِ مقدار، از تاریخ تولید آنها سالها گذشته و فاقد هرگونه ویتامین و یا پروتئین بود. یک روز یکی از بچهها توانسته بود کیسه خالی جای لاشة گوسفند منجمد را از آسایشگاه بیاورد. مُهری که روی آن بود تاریخ تولید گوشت را نشان میداد. آن زمان زمستان 1362 یعنی اوایل 1983 میلادی بود، درحالیکه تاریخ تولید گوشت، 1965 میلادی بود[۳]. اما مجبور بودیم از آنها بخواهیم که عراقیها را وادار کنند دارویی مؤثر برای زخم زبان و دهان اسرايي بياورند که پس از حدود یک سال مرخصی مجدداً به اردوگاه برگشته بود. دوباره روی زبان بچهها چند لکّه چرکی سفید ظاهر شده و با درد و سوزش عجیب قدرت حرف زدن و خوردن را از صاحبش گرفته بود. اسهال، سوزش و زخم زبان و خارش پوست بدن، سه بیماری سمج و سختجانی بودند که حسابی با بچهها مأنوس شده بودند و بهآسانی راضی نمیشدند که دل از اردوگاه بکنند اگر هم میرفتند سریع بازمیگشتند. هیچ داروی مؤثری هم برای نابود کردن آنها وجود نداشت. علت پیشرفت و توسعه این بیماریها، عمدتاً نبودن آب کافی و استفاده از سطل اتاق برای اسهال بود که منجر میشد ویروس این بیماری خطرناک همیشه در فضای اتاق جولان دهد و همه را مبتلا سازد[۴].
قرنطینه
تعداد فراواني از اسرای ایرانی درحالی به اسارت درآمدند که بهعلت جراحات شدید نمیتوانستند همراه دیگر نیروها، منطقة عملیاتی را ترک کنند. اکثر این افراد، تا رسیدن به اردوگاه باید همراه دیگر اسرا و با شرایطی یکسان همة شرایط سخت قرنطینه یا زندانها را تحمل میکردند. اسرا قبل از فرستاده شدن به اردوگاه، باید روزهای متمادی و گاه چند ماه را در قرنطینه به سر میبردند. شرایط قرنطینه بسیار سخت و نامناسب بود؛ بهخصوص برای مجروحان معمولاً از مداوا و درمان خبری نبود و بهندرت پیش میآمد اسیری بهعلت جراحت به بیمارستان منتقل شود؛ مگر در موارد خاص و استثنا. بههمینجهت، خود اسرا با وسایلی که در دسترس داشتند، همانند لباسها سعی میکردند زخمها را پانسمان کنند. [۵] [۶] در قبال اعتراض و درخواست اسرا برای رسیدگی به مجروحان، برخیاوقات تنبیه نیز میشدند. ماحصل این اعتراضات این بود که در برخی مواقع، امکانات محدودی در اختیار خود اسرا قرار داده میشد؛ مثل ساولن و یا تعداد معدودی گاز و باند که البته بههیچوجه پاسخگوی نیاز نبود[۷].
در نتیجة عدم درمان جراحات و همچنین شرایط بسیار نامناسب بهداشتی در قرنطینهها، عفونی شدن زخم، کرم گذاشتن زخمها و ایجاد برخی نقص عضوها بهوفور دیده میشد: چندي گذشت. در نهايت با اصرار زياد، عراقيها اجازه دادند جمعي از مجروحين در راهرويی كه بين سلولها قرار داشت، بخوابند. بديننحو مجروحان در مورد خواب كمي راحتتر شدند. هواي درون اين راهرو بهمراتب گرمتر از هواي سلولها بود و بههمينعلت عدهاي از اسراي مجروح در محوطة دستشويي كه در انتهاي راهرو قرار داشت، ميخوابيدند (آنجا كمي خنكتر بود). چندي گذشت و بهعلت نبود مواد ضدعفوني در زخمها كرم پيدا ميشد؛ طوريكه پس از چند روز كرمهايی كه از بعضي زخمها در كف راهرو ميافتادند ديده ميشدند و آنجا آغاز پيدايش شپش و اسهال و ازجمله اسهال خوني بود[۸].
بهسبب شرایط سخت قرنطینهها و عدم دسترسی به بهداشت و درمان موردنیاز، تعدادی از اسرای مجروح ایرانی در این قرنطینهها به شهادت رسیدهاند که متأسفانه آمار دقیقی از این شهدا در دست نیست.
در قرنطینهها شکنجه و بازجویی از اسرا صورت میگرفت و دسترسی به سرویسهای بهداشتی بسیار محدود و معمولاً با تحمل ضربوجرح شدید همراه بود. تقریباً امکان استحمام وجود نداشت، حال مدت قرنطینه چند روز یا هفته یا ماه طول میکشید. در برخی مکانها نیز شرایطی را بهوجود میآوردند که افراد حاضر به استحمام یا استفاده از سرویسهای بهداشتی نمیشدند؛ براي مثال، دو تا سه نفر را با هم به یک چشمه توالت یا اینکه چند نفر را با هم زیر یک دوش میفرستادند و اجبار میکردند که افراد لخت مادرزاد شوند، بههمینعلت اكثراً رغبتی برای دوش گرفتن وجود نداشت. انواع شکنجه در قرنطینهها صورت میگرفت و دراینمیان، تفاوت چندانی بین افراد سالم و مجروحان وجود نداشت. معمولاً اولین ضربهها را بر روی جراحت افراد میزند.
به این مسائل باید تشنگی و گرسنگی در قرنطینهها را نیز اضافه کرد. در بسیاری از قرنطینهها چند روز اول از غذا خبری نبود و تنها مقدار کمی آب در شبانهروز در اختیار افراد قرار داده میشد.
بهداشت و درمان در اردوگاه
پس از اتمام قرنطینه، برخی از مجروحان به مراکز درمانی فرستاده میشدند که وصف شرایط این بیمارستانها خود شرح مفصلي ميطلبد. اما اکثر مجروحان پس از سپری کردن دوران قرنطینه، همراه با دیگر اسرا به اردوگاهها فرستاده میشدند. اوضاع بهداشتی- درمانی اردوگاهها، بهخصوص در ماههای اول، تفاوت چندانی با شرایط قرنطینه نداشت. اوضاع بسیار اسفبار بود؛ نبود پزشک، کمبود دارو و تجهیزات درمانی، عدم بهداشت محیط، شکنجه و اصابت ضربات به موضع مجروح و آسیبدیده و... اجازة هیچگونه درمان مؤثر و بهبودی کامل را نمیداد. شستن زخمها با آب و بدون هیچگونه مادة ضدعفونیکننده موضوع غیرشایعی نبود. بخیه کردن زخمها، بدون تزریق مادة بیحسی امری عادی بهشمار میرفت؛ همچنین بخیة زخم با سوزن و نخ عادی امر عجیبی نبود. از وسایل ابتدایی برای درمان بچهها استفاده میشد، مثلاً گاهی ترکشها را با استفاده از تيغ كهنه صورتتراشي از بدن افراد خارج میکردند. در چنین شرایطی، مراقبت از افرادی که جراحاتی مانند شکستگی اندام داشتند یا قطع نخاع بودند، بسیار دشوار بود؛ به شکلی که بهبود و نجات یافتن این اسرا بیشتر به یک معجزه شباهت داشت[۹].
کادر درمانی اردوگاه
ادعای مسئولان عراقی این بود که ویزیت بیماران بهوسيلة پزشک اردوگاه، یکی دو مرتبه در هفته صورت میپذیرفت؛ اما آنچه در عمل پیش میآمد با این گفته تفاوت زیادی داشت. در بسیاری از اردوگاهها، اتفاق میافتاد که ماهها پزشک عراقی به اردوگاه نمیآمد یا اگر در اردوگاه حاضر میشد، تلاشی برای برطرف کردن مشکلات بهداشتی و درمانی اسرا انجام نمیداد. آنها تنها به این کار بسنده نمیکردند، بلکه از کمک پزشکان و نیروهای درمانی اسیر ایرانی نیز به اشکال مختلف جلوگیری میکردند.
شرایط فیزیکی اردوگاه
شرایط فیزیکی محل زندگی افراد میتواند سلامت آنان را تحتتأثير قرار دهد و معمولاً تبعات آن سالهای بعد خود را نشان میدهد. اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق، ازنظر داشتن شرایط لازم برای یک زندگی ساده، اگرچه همه يكسان نبودند، اما در مجموع، در سطح پایینی قرار داشتند. شرایط و معماری ساختمانها بهگونهای بود که نور کافی به داخل آسایشگاهها نمیرسید و بسیاری از آنها را هم که دارای پنجره و نورگیر بود بهدلایل امنیتی و برای جلوگیری از فرار اسرا با بلوک یا آجر پوشانده بودند. معمولاً این آسایشگاهها از تهویة مناسبی برخوردار نبود و هرچه تعداد اسرایی که در این آسایشگاهها زندگی میکردند افزایش مییافت، شرایط بدتر نیز میشد. پوشش کف آسایشگاهها هم عموماً از موزاییک، برخی از سیمان و در تعداد کمی از اردوگاههای مفقودین، که اسرا در سوله به سر میبردند، از خاک بود. نبود تهویة مناسب، عدم نورگیر در ساختمان، پوشش نامناسب محل خواب و استراحت افراد و بسیاری عوامل دیگر، شرایط را برای ابتلا به بیماریهای گوناگون مهیا میکرد[۱۰].
بهداشت فردی و جمعی
در اردوگاههای عراق هیچگاه آب کافی وجود نداشت. در چنین محیطی که آب کافی برای سیراب کردن اسرا نبود، بهداشت و نظافت نمیتواند مفهومی داشته باشد. بسیار پیش میآمد که سربازان عراقی تعمداً آب را قطع میکردند. بهعبارتدیگر، از آن بهصورت ابزاری برای آزار و شکنجة اسرا استفاده میشد. علاوهبرآن، کم بودن تعداد حمامها به نسبت جمعیت زیاد اسرا در هر اردوگاه، پایین بودن فشار آب، عدم دسترسی به مواد شوینده و ضدعفونیکننده و... ازجمله مسائلی بود که نظافت اسرا را با مشکل روبهرو میکرد. این وضعیت به همراه شرایط فیزیکی و مکان زندگی افراد باعث شده بود تا اسرای ایرانی با شیوع انواع بیماریها روبهرو شوند که ناشی از نبود حداقل شرایط بهداشتی است.
بیماریهای پوستی
شیوع بیماریهای پوستی از دیگر مشکلات بهداشتی در اردوگاههای اسرا بود. بیماریهای قارچی و گال در همة اردوگاهها گزارش شده است و اردوگاهی يافت نميشد که اسرای ساکن در آن شیوع اين بیماریها را تجربه نکرده باشند. اسکان تعداد زیادی از اسرا در آسایشگاهها یا سولههایی که گنجایش آن تعداد اسیر را نداشت، محبوس کردن افراد در آسایشگاهها به مدت طولانی، نبود وسایل لازم و آب براي استحمام و نظافت (شخصی و جمعی) باعث شده بود که اینگونه بیماریها شیوع پیدا کند. درمان این بیماریها نیز خود مسئلهای بود. آنها معمولاً زیر بار وجود بیماری نمیرفتند تا اینکه اکثر افراد گرفتار میشدند و در این زمان از درمان نیز بهصورت یک شکنجه استفاده میشد؛ براي مثال، افراد باید کاملاً لخت میشدند تا داروهای لازم را به آنها بدهند. این شرایط، باعث درگیری نیز بین اسرا و عراقیها میشد. افراد را وادار میکردند که برهنه در مقابل نور مستقیم خورشید قرار گیرند. برخی افراد بهجهت خلاصی از خارش مداوم ناشی از این بیماری، جوشها را (که در بیماری گال بر روی پوست بدن ظاهر میشد) با آتش سیگار میسوزاندند.
آلودگی به شپش
آلودگی به شپش در انسان به سه دسته تقسیم میشود: شپش سر، تنه و دستگاه تناسلی. ابتلا به شپش تن نشان از نبود حداقل شرایط بهداشتی است. نبود آب کافی برای استحمام، نداشتن زمان هواخوری و عدم امکان شستن و خشککردن مناسب لباسها، باعث گسترش سریع این بیماری در میان افراد ميشد. این وضعیت در همة اردوگاههای اسرا اعماز مفقودین و ثبتنامشده گزارش شده است.
سل
بیماری سل (ریوی) یکی دیگر از بیماریهای خطرناک و شایع در میان اسرای ایرانی بود. ساعات کم هواخوری، جمعیت زیاد در آسایشگاهها، نورگیر نبودن اکثر آسایشگاهها، و تهویة نامناسب در آسایشگاهها علل اصلی شیوع بیماری سل در میان اسرا بود. عامل دیگر در شیوع بیماری سل، ضعف جسمانی شدید اسرا بود که بهسبب کمبود مواد غذایی و کاهش وزن شدید، بهخصوص در سال اول اسارت، زمینه را برای ابتلا به این بیماری مهیا میساخت.
اسهال
ابتلا به اسهال، و بسیاری موارد تبدیل آن به اسهال خونی، امری شایع در اردوگاههای اسرا بود. این موضوع در یکی دو سال اول اسارت، شایعتر بود. بهعلت بهداشت نامناسب آب و غذا و گاهی نيز بر اثر تعمدی که سربازان عراقی بهکار میبردند، اسهال خونی شیوع پیدا میکرد. متأسفانه بهسبب درمان نامناسب (در حقیقت، عدم درمان)، تعدادی از اسرا جان خود را از دست دادند. موارد مرگ بر اثر اسهال خونی در میان مفقودین بسیار زیاد بوده است؛ بهعلت نبود اطلاعات صحیح، آمار دقیق افرادی که جان خود را بر اثر این بیماری از دست دادند، در دست نیست. در چنین شرایط و زمانیکه این بیماری بین افراد گسترش پیدا میکرد، عدم دسترسی به سرویسهای بهداشتی وضع بسیار بغرنجی را بهوجود میآورد و افراد مجبور بودند برای قضای حاجت از قوطی حلبي یا کیسة پلاستیکی و گاه لباس شخصی یا کیسة انفرادی استفاده کنند.
بیماریهای دهان و دندان
فقدان لوازم و وسایل بهداشتی و درمانی و همچنین سوءتغذیه، شرایط را برای ابتلا به انواع مختلف بیماریهای دهان و دندان در میان اسرا بهوجود آورده بود. یکی از این مشکلات بیماری «زخم زبان» بود که بهسبب غذای نامناسب و کمبود ویتامین پدید میآمد. زخمهای متعدد بر روی زبان ایجاد میشد که بسیار دردناک بود و مانع صحبت کردن و یا غذا خوردن افراد ميشد.
ترمیم دندانها
در عموم اردوگاهها وسایل دندانپزشکی وجود نداشت و بیماران باید براي درمان به بیرون از اردوگاه اعزام میشدند. اعزام افراد به خارج از اردوگاه نیز نتيجة چندان مناسبي نداشت؛ خدمات دندانپزشکی، معمولاً به کشیدن دندان منحصر میشد و خبری از ترمیم دندان نبود. بهسبب چنین شرایطی و عدم دسترسی به حداقل خدمات دندانپزشکی، خود اسرا راههایی را برای درمان یا حداقل کاهش مشکلات دندان بچهها در پیش گرفتند. دراینمیان افرادی بودند که با استفاده از ابزار دستساز خود و برخی وسایل بهدستآمده از امکانات عراقی دست به ترمیم دندانهای اسرا میزدند و برای خود اسم و رسمی پيدا كرده بودند. برای ترمیم قسمت خرابشدة دندان و عصبکشی از یک سیخ ساختهشده از سیمخاردار استفاده میشد. نوک این سیم را بهطریقی تیز میکردند، سپس آن را روی آتش میگرفتند تا کاملاً سرخ و بهاصطلاح ضدعفونی شود و بعد آن را روی موضع خراب دندان قرار میدادند تا با سوزاندن نسج خراب دندان آن را ترمیم کند. سپس حفرة دندانی تمیزشده را با زرورق پاکت سیگار پر میکردند تا ضمن پر کردن آن و جلوگیری از ورود مواد غذایی در آن، تا اندازهای از پیشرفت پوسیدگی جلوگیری کنند. البته در حین انجام این اعمال (ترمیم، کشیدن دندان و غیره) که به دور از چشم عراقیها صورت میگرفت، خبری از تزریق مادة بیحسی نبود.
روانپزشکی
یکی از مباحث مهم در حیطة سلامت اسرای جنگی وضعیت بهداشت روانی این افراد است. شرایط سخت اسارت و انواع شکنجههای جسمی و روانی بدون شک تأثير منفی بر سلامت این افراد داشته است. متأسفانه مطالعه و بررسی قابل قبولی در این زمینه صورت نگرفته است. بررسی معدود پژوهشهاي انجامشده در کشور از نیاز و توجه مسئولان امر به این موضوع دارد. «استرس پس از ضربه» از شایعترین پیامدهای اسارت است که میتواند بیماریهای خاصی را به دنبال داشته باشد. نکتة بسیار مهمی که اینجا موضوعیت پیدا میکند و در دو دهة گذشته مورد توجه کارشناسان این حوزه در جهان قرار گرفته است، آسیبپذیری اعضای خانوادة اسرا از وضعیت سلامت آنان است و دراینمیان کودکان و فرزندان آنها بیشترین آسیب را از این ناحیه متحمل میشوند. اقدامات زیاد دیگری نیز ازسوی عراقیها صورت میگرفت که میتوانست بهطرق مختلف سلامت اسرای ایرانی را به خطر بیندازد:
- اصلاح اجباری صورت دو مرتبه در هفته انجام میگرفت؛ در سال اول اسارت، معمولاً تیغ به اندازة کافی در دسترس نبود و برای هر چند نفر فقط یک تیغ اختصاص داده میشد. این عمل میتوانست منشأ انتقال بیماری باشد.
- برخی سالها عراقیها اقدام به تزریق واکسن به اسرا میکردند. تزریق این واکسن باعث تب، کسالت و ضعف شدید ميشد؛ بهگونهایکه اکثر افراد به مدت سه چهار روز قادر به انجام فعالیتها و کارهای روزمرة خود نبودند. متأسفانه این تزریق دو سه روز قبل از عاشورا انجام میگرفت و باعث میشد تا حداکثر عوارض آن در روزهای تاسوعا و عاشورا تظاهر کند؛ بدینجهت در خاطرات اسرا عموماً از این واکسیناسیون بهعنوان آمپول ضدعاشورا نام برده شود. شايان ذکر است که در این واکسیناسیون از یک سرنگ برای تزریق به ده دوازده نفر استفاده میشد.
بررسی معدودی در این زمینه انجام شده است، اما آنچه همین بررسيهاي محدود نشان میدهد آن است که سلامت عمومی اسرا چندان مناسب نیست و شرایط سخت اسارت آثار نامطلوبی بر ابعاد مختلف زندگی این افراد داشته است. شاید ذکر این جمله از سربازان عراقی، که اسرای ایرانی بهدفعات در خاطراتشان بیان كردهاند، بر آنچه بیان شد صحّه میگذارد: «ما تا اندازهای به شما (اسرای ایرانی) رسیدگی میکنیم که هنگام تبادل اسرا، یک فرد را بهعنوان اسیر زنده تحویل ایران دهیم.» نکتة دیگری که جای بسی تأمل دارد شرکت و مباشرت پزشکان عراقی در شکنجة اسرای ایرانی است. برخی از این افراد در درمان اسرا ضربات کابل و زندان انفرادی را نسخه میکردند. کشیدن دندانهای سالم، بهجای دندان خراب، شکستن دندانها و درمان غلط نیز از دیگر اقدامات آنها بود. البته دراینمیان بودند پزشکانی که به دور از مسائل دیگر به طبابت ميپرداختند و هر آنچه که میتوانستند برای اسرا انجام میدادند، هر چند این افراد در اقلیت بودند.
نيز نگاه كنيد به تغذيه؛ آب؛ شستوشو و حمام؛ بيماريهاي روحيرواني
کتابشناسی
- ↑ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
- ↑ Ursano R.J., Benedek D.M. (2003). Prisoners of war: long-term health outcomes. Lancet. Dec; 362 Suppl: s22-3.
- ↑ کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. قم: پیام آزادگان،ص.172.
- ↑ محمدی، حمید (1369). موصل سه. تهران: حوزه هنری،ص.196.
- ↑ دفتر پژوهش و تحقیقات نزاجا (1376). یادگار غربت. خرداد. تهران: اداره عقیدتی- سیاسی نیروي زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران،ص.21.
- ↑ اردوگاه آیینهها (1374). تهران: حوزه هنری،ص.15.
- ↑ خاکریز پنهان (1392). تهران: پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس،ص.123-124.
- ↑ خاطرات آزاده کاووس الباد. اردوگاههای تکریت. گزارش شماره 11 از بخش بهداشت و درمان. بانک اطلاعات مؤسسه پیام آزادگان.
- ↑ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.126-136.
- ↑ زمانیزاده علیاصغر (1382). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش.
منابع برای مطالعه بیشتر
بنشاخته، مجید (1386). مهمان فشنگهای جنگی. تهران:سوره مهر.
سلیمانزاده محمد (1389). حدیث غربت. پیام تهران: آزادگان.
عیسیمراد، ابوالقاسم (1385). روانشناسی اسارت. تهران: نورالثقلین.
یکتایی، اسماعیل (1370). بازداشتگاه تکریت 11. تهران: حوزه هنری. Khaji A. (2007). Pediculosis: a health problem in the camps of the Iranian former prisoners of war in Iraq. Rev Saude Publication; 41(3): 482-3.
Khaji A. (2009). Mortality of the Iranian ex-prisoners of war in Iraqi detention camps (1980-1990). Arch Iran Med. Mar;12(2): 140-4.
علی خاجی