پاک باش و خدمتگزار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب پاک باش و خدمتگزار: کتاب خاطرات (ويژه چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلام سيد علي‌اکبر ابوترابي) '''کتاب خاطرات (ويژه چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:پاک باش و خدمتگزار.jpg|بندانگشتی|کتاب پاک باش و خدمتگزار:  کتاب خاطرات (ويژه چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلام سيد علي‌اکبر ابوترابي)]]
[[پرونده:پاک باش و خدمتگزار.jpg|بندانگشتی|کتاب پاک باش و خدمتگزار:  کتاب خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام '''[[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]''')]]
'''کتاب خاطرات (ويژه چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلام سيد علي‌اکبر ابوترابي)'''
'''کتاب خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])'''


=== فراداده کتاب ===
=== فراداده کتاب ===
'''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان  
'''نویسنده:''' [[عبدالمجيد رحمانيان|عبدالمجید رحمانیان]]


'''ناشر:''' اميد آزادگان، نمايندگي ولي فقيه در امور آزادگان، معاونت فرهنگي
'''ناشر:''' امید آزادگان، نمایندگی ولی فقیه در امور آزادگان، معاونت فرهنگی


'''ويراستار: -'''
'''ویراستار: -'''


'''حروف‌چين و صفحه‌آرا: -'''
'''حروف‌چین و صفحه‌آرا: -'''


'''ليتوگرافي، چاپ و صحافي:''' گرافيک گستر، سازمان فرهنگي سياحتي کوثر: اين براي چاپ سوم است
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' گرافیک گستر، سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر: این برای چاپ سوم است


'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1379
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1379
خط ۱۷: خط ۱۷:
'''شمارگان:''' 3000
'''شمارگان:''' 3000


'''قيمت:''' 5000 ريال
'''قیمت:''' 5000 ریال


'''تعداد صفحات:''' 136
'''تعداد صفحات:''' 136
خط ۲۳: خط ۲۳:
'''شابک:''' 0 -  3- 92006-964
'''شابک:''' 0 -  3- 92006-964


'''قطع کتاب:''' رقعي
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطرات (ويژه چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلام سيد علي‌اکبر ابوترابي)
'''نوع کتاب:''' خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام '''[[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]'''


=== '''معرفي کتاب''' ===
=== '''معرفی کتاب''' ===
اين کتاب حاصل تلاش آزاده عبدالمجيد رحمانيان است که به همت انتشارات اميد آزادگان در سال 1379 و به مناسبت چهلمين روز رحلت آيت‌الله سيدعباس ابوترابي و حجت‌الاسلام سيدعلي‌اکبر ابوترابي به چاپ رسيده است. در اين کتاب پيام تسليت رهبر معظم انقلاب، نگاهي به زندگي آن دو بزرگوار و خاطراتي در مورد سيد آزادگان از زبان برادرشان، چگونگي اسارت ايشان، متن حکم انتصاب آقاي ابوترابي به نمايندگي ولي‌فقيه در امور آزادگان، متن پيام شهيد دکتر چمران در مورد اسارت حاج‌آقا، برخي از اشعاري که در رساي ايشان سروده شده و همچنين 20 دستور اخلاقي از ايشان مي‌باشد.
این کتاب حاصل تلاش آزاده [[عبدالمجيد رحمانيان|عبدالمجید رحمانیان]] است که به همت [[انتشارات اميد آزادگان|انتشارات امید آزادگان]] در سال 1379 و به مناسبت چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام '''[[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]''' به چاپ رسیده است. در این کتاب پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب، نگاهی به زندگی آن دو بزرگوار و خاطراتی در مورد سید آزادگان( '''[[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])'''از زبان برادرشان، چگونگی [[اسارت و اسیران|اسارت]] ایشان، متن حکم انتصاب آقای '''[[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]''' به نمایندگی ولی‌فقیه در امور آزادگان، متن پیام شهید دکتر چمران در مورد [[اسارت و اسیران|اسارت]] حاج‌آقا، برخی از اشعاری که در رسای ایشان سروده شده و همچنین 20 دستور اخلاقی از ایشان می‌باشد.


=== '''گزیده ای از محتوای کتاب''' ===
=== '''گزیده ای از محتوای کتاب''' ===
در آسايشگاه، سر جاي خود دو زانو مي‌نشست. مقدار کمي جا به هر اسير تعلق مي‌گرفت. مثل مسکن او محسوب مي‌شد. اما ايشان گويا در يک مجلس باشکوه نشسته باشد، مؤدب مي‌نشست. هرکس که براي احوالپرسي يا هر موضوع  ديگري پهلوي ايشان مي‌آمد، آن بزرگوار تمام قد در مقابلش به احترام مي‌ايستاد. يک‌بار به ايشان گفتم: «شما راحت باشيد خسته مي‌شوي. سخت است اينکه اين همه در مقابل افراد بلند مي‌شوي و تعداد افرادي که به سراغ شما مي‌آيند زيادند.» فرمود: «با هرکس که مواجه مي‌شوم، احساس مي‌کنم با پدرم برخورد مي‌کنم. بنابراين برخود واجب مي‌دانم که بايستم و احترام بگذارم.»<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>
در آسایشگاه، سر جای خود دو زانو می‌نشست. مقدار کمی جا به هر اسیر تعلق می‌گرفت. مثل مسکن او محسوب می‌شد. اما ایشان گویا در یک مجلس باشکوه نشسته باشد، مؤدب می‌نشست. هرکس که برای احوالپرسی یا هر موضوع  دیگری پهلوی ایشان می‌آمد، آن بزرگوار تمام قد در مقابلش به احترام می‌ایستاد. یک‌بار به ایشان گفتم: «شما راحت باشید خسته می‌شوی. سخت است اینکه این همه در مقابل افراد بلند می‌شوی و تعداد افرادی که به سراغ شما می‌آیند زیادند.» فرمود: «با هرکس که مواجه می‌شوم، احساس می‌کنم با پدرم برخورد می‌کنم. بنابراین برخود واجب می‌دانم که بایستم و احترام بگذارم.»<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۲۸

کتاب پاک باش و خدمتگزار: کتاب خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام سید علی اکبر ابوترابی فرد)

کتاب خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام سید علی اکبر ابوترابی فرد)

فراداده کتاب

نویسنده: عبدالمجید رحمانیان

ناشر: امید آزادگان، نمایندگی ولی فقیه در امور آزادگان، معاونت فرهنگی

ویراستار: -

حروف‌چین و صفحه‌آرا: -

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: گرافیک گستر، سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر: این برای چاپ سوم است

نوبت و سال چاپ: اول، 1379

شمارگان: 3000

قیمت: 5000 ریال

تعداد صفحات: 136

شابک: 0 -  3- 92006-964

قطع کتاب: رقعی

نوع کتاب: خاطرات (ویژه چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام سید علی اکبر ابوترابی فرد

معرفی کتاب

این کتاب حاصل تلاش آزاده عبدالمجید رحمانیان است که به همت انتشارات امید آزادگان در سال 1379 و به مناسبت چهلمین روز رحلت آیت‌الله سیدعباس ابوترابی و حجت‌الاسلام سید علی اکبر ابوترابی فرد به چاپ رسیده است. در این کتاب پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب، نگاهی به زندگی آن دو بزرگوار و خاطراتی در مورد سید آزادگان( سید علی اکبر ابوترابی فرد)از زبان برادرشان، چگونگی اسارت ایشان، متن حکم انتصاب آقای سید علی اکبر ابوترابی فرد به نمایندگی ولی‌فقیه در امور آزادگان، متن پیام شهید دکتر چمران در مورد اسارت حاج‌آقا، برخی از اشعاری که در رسای ایشان سروده شده و همچنین 20 دستور اخلاقی از ایشان می‌باشد.

گزیده ای از محتوای کتاب

در آسایشگاه، سر جای خود دو زانو می‌نشست. مقدار کمی جا به هر اسیر تعلق می‌گرفت. مثل مسکن او محسوب می‌شد. اما ایشان گویا در یک مجلس باشکوه نشسته باشد، مؤدب می‌نشست. هرکس که برای احوالپرسی یا هر موضوع  دیگری پهلوی ایشان می‌آمد، آن بزرگوار تمام قد در مقابلش به احترام می‌ایستاد. یک‌بار به ایشان گفتم: «شما راحت باشید خسته می‌شوی. سخت است اینکه این همه در مقابل افراد بلند می‌شوی و تعداد افرادی که به سراغ شما می‌آیند زیادند.» فرمود: «با هرکس که مواجه می‌شوم، احساس می‌کنم با پدرم برخورد می‌کنم. بنابراین برخود واجب می‌دانم که بایستم و احترام بگذارم.»[۱]

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،