زخم عشق(کتاب): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب زخم عشق: خاطرت خودنگاشت جانباز و آزادة سرفراز عبداللهي است '''خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی''' === فرداده کتاب === '''نويسنده:''' سرفراز عبداللهي '''حروفچين و صفحهآرا:''' مريم مرداني '''ليتوگرافي...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:زخم عشق.jpg|بندانگشتی|کتاب زخم عشق: خاطرت خودنگاشت جانباز و | [[پرونده:زخم عشق.jpg|بندانگشتی|کتاب زخم عشق: خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی است]] | ||
'''خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی''' | '''خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی''' | ||
=== فرداده کتاب === | === فرداده کتاب === | ||
''' | '''نویسنده:''' سرفراز عبداللهی | ||
''' | '''حروفچین و صفحهآرا:''' مریم مردانی | ||
''' | '''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' اسراء | ||
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1393 | '''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1393 | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''شمارگان:''' 1000 | '''شمارگان:''' 1000 | ||
''' | '''قیمت پشت جلد:''' 89000 ریال | ||
'''تعداد صفحات:''' 312 | '''تعداد صفحات:''' 312 | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
'''شابک:''' 0-74-5013-600-978 | '''شابک:''' 0-74-5013-600-978 | ||
'''قطع کتاب:''' | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
'''نوع کتاب:''' خاطره | '''نوع کتاب:''' خاطره | ||
=== ''' | === '''معرفی کتاب، معرفی راوی و نویسنده''' === | ||
کتاب زخم عشق، خاطرت خودنگاشت جانباز و | کتاب زخم عشق، خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی است که سعی شده در آن خاطرات به صورت موضوعی و تا حد امکان با توالی زمانی به رشته تحریر درآید. | ||
سرفراز | سرفراز عبداللهی، از اهالی استان فارس است که، 20 تیرماه 1364 در [http://wikidefa.ir/?id=mbw3mwbn عملیات قدس 3] به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد و سالهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در [[اردوگاه]] های رمادی و [[اردوگاه تکریت 17]] سپری کرد. | ||
=== ''' | === '''گزیدهای از محتوای کتاب''' === | ||
افسر | افسر عراقی رو به حسین کرد و گفت: «امروز دیگر میخواهم تو را تبدیل به یک اسیر معمولی کنیم و سپس میتوانی با دیگر اسرا رفتوآمد و گفتوگو داشته باشی ولی تنها یک شرط کوچک دارد، آن شرط این است که به امام خمینی ناسزا بگویی و توهین کنی.» حسین نگاهی به آنها کرد و گفت: «من هرگز به امام خمینی توهین نمیکنم حتی اگر مرا بکشید.» عراقیها با عصبانیت به یکدیگر نگاه میکردند. یکی از آنها از او پرسید: «اگر الان صدامحسین بیاید اینجا تو چکار میکنی؟» | ||
- | - هیچی من با صدام کاری ندارم. | ||
سپس افسر | سپس افسر عراقی گفت: «اگر خمینی بیاید اینجا چکار میکنی؟» حسین با طمأنینه و لبخند جواب داد: «از پاهایش تا عمامهاش میبوسم و جلوی پاهایش جان میدهم» وقتی مترجم این جملات را ترجمه کرد و حالت گریه حسین را دیدند همگی بهشدت عصبانی شدند و حسین را بهباد کتک گرفتند. ابتدا فک ودندانهای حسین را شکستند سپس هردو دستش را؛ در آخر چنان او را با کابل زدند که ... <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
=== کتابشناسی === | === کتابشناسی === |
نسخهٔ ۳۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۲۲
خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی
فرداده کتاب
نویسنده: سرفراز عبداللهی
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: اسراء
نوبت و سال چاپ: اول، 1393
شمارگان: 1000
قیمت پشت جلد: 89000 ریال
تعداد صفحات: 312
شابک: 0-74-5013-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع کتاب: خاطره
معرفی کتاب، معرفی راوی و نویسنده
کتاب زخم عشق، خاطرت خودنگاشت جانباز و آزاده سرفراز عبداللهی است که سعی شده در آن خاطرات به صورت موضوعی و تا حد امکان با توالی زمانی به رشته تحریر درآید.
سرفراز عبداللهی، از اهالی استان فارس است که، 20 تیرماه 1364 در عملیات قدس 3 به اسارت درآمد و سالهای اسارت خود را در اردوگاه های رمادی و اردوگاه تکریت 17 سپری کرد.
گزیدهای از محتوای کتاب
افسر عراقی رو به حسین کرد و گفت: «امروز دیگر میخواهم تو را تبدیل به یک اسیر معمولی کنیم و سپس میتوانی با دیگر اسرا رفتوآمد و گفتوگو داشته باشی ولی تنها یک شرط کوچک دارد، آن شرط این است که به امام خمینی ناسزا بگویی و توهین کنی.» حسین نگاهی به آنها کرد و گفت: «من هرگز به امام خمینی توهین نمیکنم حتی اگر مرا بکشید.» عراقیها با عصبانیت به یکدیگر نگاه میکردند. یکی از آنها از او پرسید: «اگر الان صدامحسین بیاید اینجا تو چکار میکنی؟»
- هیچی من با صدام کاری ندارم.
سپس افسر عراقی گفت: «اگر خمینی بیاید اینجا چکار میکنی؟» حسین با طمأنینه و لبخند جواب داد: «از پاهایش تا عمامهاش میبوسم و جلوی پاهایش جان میدهم» وقتی مترجم این جملات را ترجمه کرد و حالت گریه حسین را دیدند همگی بهشدت عصبانی شدند و حسین را بهباد کتک گرفتند. ابتدا فک ودندانهای حسین را شکستند سپس هردو دستش را؛ در آخر چنان او را با کابل زدند که ... [۱].
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،