انواع توالت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی « ====توالت سرپایی با پتو (یا گونی)==== این نوع از توالت‌ها، که معمولاً کنار درِ ورودی ساخته می‌شد، یک محوطه سیمانی بود که در صورت امکان، چهار عدد مفتول از چهار طرف آن بالا می‌آوردند و به دور آن مفتول‌ها، پتو و یا گونی می‌پیچیدند و با یک سطل حلبی و...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===
<references />سهیلا علی ین

نسخهٔ ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۲

توالت سرپایی با پتو (یا گونی)

این نوع از توالت‌ها، که معمولاً کنار درِ ورودی ساخته می‌شد، یک محوطه سیمانی بود که در صورت امکان، چهار عدد مفتول از چهار طرف آن بالا می‌آوردند و به دور آن مفتول‌ها، پتو و یا گونی می‌پیچیدند و با یک سطل حلبی و شیلنگ، در زمان‌های داخل‌باش از آن استفاده می‌کردند. «در داخل آسایشگاه، فضایی به ابعاد 1×1 متر به‌وسیله پرده‌ای از جنس گونی یا با استفاده از یک پتو از بقیه آسایشگاه جدا می‌شد و به‌عنوان توالت مورد استفاده قرار می‌گرفت. در گزارش‌های صلیب سرخ از آن با عنوان «توالت شب» نام برده شده است. یک سطل بزرگ، برای ادرار مورد استفاده قرار می‌گرفت. ابتدا در داخل یک قوطی حلبی یا ظروف دیگر ادرار می‌كردند و در داخل سطل می‌ریختند. روز بعد دو نفر مسئول تخلیۀ آن سطل، در فاضلاب اردوگاه بودند.»[۱]«گوشۀ اتاق، بچه‌ها پتوی کهنه‌ای را به‌صورت مورب نصب کرده بودند که پشت آن مثل اتاقک سه‌گوش شده بود و یک سطل 45 لیتری و یک قوطی حلبی به‌جای آفتابه در آن قرار داشت....  این سطل و قوطی، هر روز موقع بیرون‌باش، به‌وسیله مسئول سطل توالت تخلیه و شسته می‌شد و برای داخل‌باش بعدی در مکان خود قرار داده می‌شد.»[۲]

توالت صحرایی

در مورد تکریت ،اردوگاه 20 گفته شده است: «در بدو ورود اسرا، حدود پنج دستشویی صحرایی در این اردوگاه وجود داشت. چاهی نیز در کنار دستشویی‌ها بود. چند ماه بعد از ورود اسرا به این اردوگاه، به‌وسیله خود اسرا در قسمت شمالی اردوگاه، حدود هفت دستشویی و حمام ساخته شد.»[۱]به گفته جعفری ،وقتی عملاً توالت‌های قدیمی غیرقابل استفاده شد، با پلیت و چوب، توالت‌های صحرایی ساخته شد.[۳]

سطل تی. ان. تی

این سطل فقط مخصوص ادرار بود و استفاده از آن برای دستشویی بزرگ ممنوع بود، مگر در موارد اضطراری مانند بیماری اسهال، که در داخل آسایشگاه‌ها و در زمان داخل‌باش از آن استفاده می‌شد. اسیران ایرانی مجبور بودند در ساعات طولانی شبانه‌روز از آن استفاده کنند و به‌سبب بوی مشمئزکننده‌ای که داشت، مجبور می‌شدند از بستن در سطل خودداری کنند.جعفری گفته است که مدتی از این سطل استفاده نمی‌کردیم تا اینکه دکتر وحید گفت: آقایان از سطل استفاده کنند ولی در آن را نگذارند. اگر بوی آن به مرور پخش شود، کسی را اذیت نمی‌کند[۳].

قوطی‌های حلبی و...

در ساعت‌هایی که افراد داخل آسایشگاه بودند و اجازۀ خروج به آنها داده نمی‌شد، دسترسی به سرویس‌های بهداشتی فقط ازطریق «توالت شب» بود. در مواقعی که سطل توالت پر می‌شد، اسیران مجبور بودند از هر وسیله دیگری ازجمله قوطی‌های حلبی و... برای دفع استفاده کنند. «در مواقعی که بیماری‌های گوارشی همچون اسهال شیوع پیدا می‌کرد، به‌علت عدم دسترسی به سرویس‌های بهداشتی، وضع بسیار بغرنجی به وجود می‌آمد و برای قضای حاجت، از قوطی حلب یا کیسه پلاستیکی و گه‌گاه لباس شخصی یا کیسه انفرادی استفاده می‌شد.»[۱]

نیز نگاه کنید به توالت

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان،ص.117.
  2. کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. تهران: پیام آزادگان،ص.45.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ جعفری، مجتبی (1393). جهنّم تکریت، چ 9. تهران: سورة مهر،ص.142.

سهیلا علی ین