وقایع مهم اردوگاه الانبار: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
===وقایع مهم=== | ===وقایع مهم=== | ||
1. در تاریخ | 1. در تاریخ 1362/11/4، سربازان عراقی تعدادی از خبرچینها را با لباسهای نو و سر و وضع آراسته به حیاط قاطع 2 فرستاده و به آنها وسایلی همچون تختهنرد و پاسور میدهند تا در مقابل دوربینهای [[رادیو]] و تلویزیون عراق و خبرنگاران قرار گیرند. پس از مدتی، تعدادی خبرنگار و عکاس وارد [[اردوگاه]] شده و به قاطع 2 میروند تا از این نمایش گزارش، [[عکس]] و فیلم تهیه کنند. اسرای قاطع 2 برای برهمزدن این بازی، با صابون و کفش و دمپایی به خبرنگاران و فیلمبرداران حمله میکنند؛ یکی دو دوربین را میشکنند و باعث برهمخوردن این بازی میشوند. در این زمان فرمانده اردوگاه با اسلحه کمری خود چند تیر هوایی شلیک میکند و به دنبال آن سربازان عراقی ابتدا اقدام به تیراندازی هوایی میکنند و سپس نوک اسلحهها را بهسمت پایین میگیرند و بر اثر تیراندازی، [[اسرا]] به داخل آسایشگاههایشان میروند. در این درگیری، تعداد زیادی از اسرا مورد ضربوشتم قرار گرفتند و یک نفر نیز یک چشم خود را از دست داد. اسرا از موقعیت پیشآمده استفاده میكنند و چند سرباز عراقی را با مشت و لگد میزنند. به دنبال این درگیریها، بعثیها تصمیم گرفتند که اسرای قاطع 2 را چند روز از [[آب]] و غذا محروم و در آسایشگاههایشان حبس کنند. لذا آن شب به آنها غذا ندادند. صبح روز بعد، نمایندگان کلیه اسرا (قاطع 1 و 3 به همراه افسران و خواهران) نزد افسر عراقی رفته و تهدید میکنند که اگر محدودیتهای اعمالشده برای افراد قاطع 2 برطرف نشود، آنها نیز دست به اعتصاب غذا خواهند زد. بعثیها اسرا را برای گرفتن غذا فرا میخوانند، اما کسی مراجعه نمیکند. | ||
فرمانده [[اردوگاه]] با مشاهده این وضعیت به خواسته اسرا تن داده و محدودیتها برای قاطع 2 را لغو میکند. 2. به دنبال وقایعی که در روزهای قبل در این [[اردوگاه]] به وقوع پیوسته بود، در غروب عید فطر سال 1367، فرمانده [[اردوگاه]] به نام سرگرد مفید همراه با تعدادی سرباز به [[اردوگاه]] وارد شدند و از هر آسایشگاه چهار پنج نفر را خارج و در حیاط [[اردوگاه]] جمع کردند. سپس سربازان بعثی، که به ابزاری همچون کابل، باتوم، میله آهنی و ... مسلح بودند، شروع به کتک زدن این گروه از اسرا کردند. با [[اعتراض]] اسرا، این رفتار خاتمه مییابد و اسرایی را که مورد ضربوشتم قرار دادهاند به آسایشگاههای خود میفرستند. همزمان، سرگرد مفید [[اردوگاه]] را ترک میكند، اما ساعتی بعد با تعداد زیادی سرباز بازمیگردد. ابتدا در هر آسایشگاه [[آمار]] [[آمار |]]<nowiki/>گرفتند، سپس با هر آنچه در دست داشتند (کابل، باتوم و ...) اقدام به زدن اسرا کردند. در هر آسایشگاه اسرا را در گروههای پنجنفره وسط آسایشگاه به حالت سجده قرار دادند و سپس پنج شش سرباز با کابل و باتوم میزدند. آن شب عراقیها از سر شب تا ساعت 4 صبح همه اسرای آسایشگاههای قاطع 2 و 3 را كتك زدند. پس از آن شب نیز سختگیریها تا مدتها ادامه داشت. برای مثال، هنگام [[آمار]]، اسرا باید به حالت سجده قرار میگرفتند و پس از اتمام [[آمار]] و ترک آسایشگاه، به همان حالت میماندند تا [[آمار]] تمام آسایشگاهها گرفته شود و سوت آزادباش را بزنند. این زمان حدود سه ربع تا یک ساعت به طول میانجامید. | فرمانده [[اردوگاه]] با مشاهده این وضعیت به خواسته اسرا تن داده و محدودیتها برای قاطع 2 را لغو میکند. 2. به دنبال وقایعی که در روزهای قبل در این [[اردوگاه]] به وقوع پیوسته بود، در غروب عید فطر سال 1367، فرمانده [[اردوگاه]] به نام سرگرد مفید همراه با تعدادی سرباز به [[اردوگاه]] وارد شدند و از هر آسایشگاه چهار پنج نفر را خارج و در حیاط [[اردوگاه]] جمع کردند. سپس سربازان بعثی، که به ابزاری همچون کابل، باتوم، میله آهنی و ... مسلح بودند، شروع به کتک زدن این گروه از اسرا کردند. با [[اعتراض]] اسرا، این رفتار خاتمه مییابد و اسرایی را که مورد ضربوشتم قرار دادهاند به آسایشگاههای خود میفرستند. همزمان، سرگرد مفید [[اردوگاه]] را ترک میكند، اما ساعتی بعد با تعداد زیادی سرباز بازمیگردد. ابتدا در هر آسایشگاه [[آمار]] [[آمار |]]<nowiki/>گرفتند، سپس با هر آنچه در دست داشتند (کابل، باتوم و ...) اقدام به زدن اسرا کردند. در هر آسایشگاه اسرا را در گروههای پنجنفره وسط آسایشگاه به حالت سجده قرار دادند و سپس پنج شش سرباز با کابل و باتوم میزدند. آن شب عراقیها از سر شب تا ساعت 4 صبح همه اسرای آسایشگاههای قاطع 2 و 3 را كتك زدند. پس از آن شب نیز سختگیریها تا مدتها ادامه داشت. برای مثال، هنگام [[آمار]]، اسرا باید به حالت سجده قرار میگرفتند و پس از اتمام [[آمار]] و ترک آسایشگاه، به همان حالت میماندند تا [[آمار]] تمام آسایشگاهها گرفته شود و سوت آزادباش را بزنند. این زمان حدود سه ربع تا یک ساعت به طول میانجامید. | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
3. تعدادی از اسرا كه بر اثر آسیبهای وارده در میدان جنگ قطع نخاع شده بودند، در این [[اردوگاه]] حضور داشتند. این افراد در نوزدهم بهمن 1362 به ایران بازگشتند. در این تاریخ جمعاً 190 اسیر ایرانی آزاد شدند که علاوهبر افراد قطع نخاع و دیگر مجروحان، چهار نفر از خواهرانی که در ابتدای جنگ به اسارت درآمده و در این [[اردوگاه]] بودند، آزاد شدند. این چهار نفر پس از سپری کردن چند ماه در زندان بغداد به اردوگاه موصل( ←[[اردوگاه]]) و سپس در اوایل مرداد 1361به کمپ 8 منتقل شده بودند و تا زمان آزادی در این محل به سر میبردند<ref>کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. قم: پیام آزادگان</ref> <ref>http://dehnamaki.com</ref> | 3. تعدادی از اسرا كه بر اثر آسیبهای وارده در میدان جنگ قطع نخاع شده بودند، در این [[اردوگاه]] حضور داشتند. این افراد در نوزدهم بهمن 1362 به ایران بازگشتند. در این تاریخ جمعاً 190 اسیر ایرانی آزاد شدند که علاوهبر افراد قطع نخاع و دیگر مجروحان، چهار نفر از خواهرانی که در ابتدای جنگ به اسارت درآمده و در این [[اردوگاه]] بودند، آزاد شدند. این چهار نفر پس از سپری کردن چند ماه در زندان بغداد به اردوگاه موصل( ←[[اردوگاه]]) و سپس در اوایل مرداد 1361به کمپ 8 منتقل شده بودند و تا زمان آزادی در این محل به سر میبردند<ref>کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. قم: پیام آزادگان</ref> <ref>http://dehnamaki.com</ref> | ||
نیز نگاه کنید به [[اردوگاه الانبار]] | |||
سعید نجار | === کتابشناسی === | ||
<references />سعید نجار |
نسخهٔ ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۶
وقایع مهم
1. در تاریخ 1362/11/4، سربازان عراقی تعدادی از خبرچینها را با لباسهای نو و سر و وضع آراسته به حیاط قاطع 2 فرستاده و به آنها وسایلی همچون تختهنرد و پاسور میدهند تا در مقابل دوربینهای رادیو و تلویزیون عراق و خبرنگاران قرار گیرند. پس از مدتی، تعدادی خبرنگار و عکاس وارد اردوگاه شده و به قاطع 2 میروند تا از این نمایش گزارش، عکس و فیلم تهیه کنند. اسرای قاطع 2 برای برهمزدن این بازی، با صابون و کفش و دمپایی به خبرنگاران و فیلمبرداران حمله میکنند؛ یکی دو دوربین را میشکنند و باعث برهمخوردن این بازی میشوند. در این زمان فرمانده اردوگاه با اسلحه کمری خود چند تیر هوایی شلیک میکند و به دنبال آن سربازان عراقی ابتدا اقدام به تیراندازی هوایی میکنند و سپس نوک اسلحهها را بهسمت پایین میگیرند و بر اثر تیراندازی، اسرا به داخل آسایشگاههایشان میروند. در این درگیری، تعداد زیادی از اسرا مورد ضربوشتم قرار گرفتند و یک نفر نیز یک چشم خود را از دست داد. اسرا از موقعیت پیشآمده استفاده میكنند و چند سرباز عراقی را با مشت و لگد میزنند. به دنبال این درگیریها، بعثیها تصمیم گرفتند که اسرای قاطع 2 را چند روز از آب و غذا محروم و در آسایشگاههایشان حبس کنند. لذا آن شب به آنها غذا ندادند. صبح روز بعد، نمایندگان کلیه اسرا (قاطع 1 و 3 به همراه افسران و خواهران) نزد افسر عراقی رفته و تهدید میکنند که اگر محدودیتهای اعمالشده برای افراد قاطع 2 برطرف نشود، آنها نیز دست به اعتصاب غذا خواهند زد. بعثیها اسرا را برای گرفتن غذا فرا میخوانند، اما کسی مراجعه نمیکند.
فرمانده اردوگاه با مشاهده این وضعیت به خواسته اسرا تن داده و محدودیتها برای قاطع 2 را لغو میکند. 2. به دنبال وقایعی که در روزهای قبل در این اردوگاه به وقوع پیوسته بود، در غروب عید فطر سال 1367، فرمانده اردوگاه به نام سرگرد مفید همراه با تعدادی سرباز به اردوگاه وارد شدند و از هر آسایشگاه چهار پنج نفر را خارج و در حیاط اردوگاه جمع کردند. سپس سربازان بعثی، که به ابزاری همچون کابل، باتوم، میله آهنی و ... مسلح بودند، شروع به کتک زدن این گروه از اسرا کردند. با اعتراض اسرا، این رفتار خاتمه مییابد و اسرایی را که مورد ضربوشتم قرار دادهاند به آسایشگاههای خود میفرستند. همزمان، سرگرد مفید اردوگاه را ترک میكند، اما ساعتی بعد با تعداد زیادی سرباز بازمیگردد. ابتدا در هر آسایشگاه آمار گرفتند، سپس با هر آنچه در دست داشتند (کابل، باتوم و ...) اقدام به زدن اسرا کردند. در هر آسایشگاه اسرا را در گروههای پنجنفره وسط آسایشگاه به حالت سجده قرار دادند و سپس پنج شش سرباز با کابل و باتوم میزدند. آن شب عراقیها از سر شب تا ساعت 4 صبح همه اسرای آسایشگاههای قاطع 2 و 3 را كتك زدند. پس از آن شب نیز سختگیریها تا مدتها ادامه داشت. برای مثال، هنگام آمار، اسرا باید به حالت سجده قرار میگرفتند و پس از اتمام آمار و ترک آسایشگاه، به همان حالت میماندند تا آمار تمام آسایشگاهها گرفته شود و سوت آزادباش را بزنند. این زمان حدود سه ربع تا یک ساعت به طول میانجامید.
3. تعدادی از اسرا كه بر اثر آسیبهای وارده در میدان جنگ قطع نخاع شده بودند، در این اردوگاه حضور داشتند. این افراد در نوزدهم بهمن 1362 به ایران بازگشتند. در این تاریخ جمعاً 190 اسیر ایرانی آزاد شدند که علاوهبر افراد قطع نخاع و دیگر مجروحان، چهار نفر از خواهرانی که در ابتدای جنگ به اسارت درآمده و در این اردوگاه بودند، آزاد شدند. این چهار نفر پس از سپری کردن چند ماه در زندان بغداد به اردوگاه موصل( ←اردوگاه) و سپس در اوایل مرداد 1361به کمپ 8 منتقل شده بودند و تا زمان آزادی در این محل به سر میبردند[۱] [۲]
نیز نگاه کنید به اردوگاه الانبار
کتابشناسی
- ↑ کرمی، حسین (1389). اردوگاه سوم. قم: پیام آزادگان
- ↑ http://dehnamaki.com
سعید نجار