ثبت نام اسرا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:کارت زندانی.png|بندانگشتی|کارت مربوط به اطلاعات اسرا در اردوگاه ها]]
=== '''نام‌گذاري و نام‌نويسي اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق.''' ===
=== '''نام‌گذاري و نام‌نويسي اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق.''' ===
ثبت‌نام اسرا دارای دو مفهوم مشخص است:
ثبت‌نام اسرا دارای دو مفهوم مشخص است:
خط ۴: خط ۶:
=== چگونگی نامیدن افراد توسط عراقی‌ها ===
=== چگونگی نامیدن افراد توسط عراقی‌ها ===
به دنبال گرفتار شدن هر اسير به دست دشمن، مشخصات فردی وی ثبت مي‌شد. افراد پس از انتقال به قرنطینه‌ها مورد بازجویی قرار می‌گرفتند که در اینجا مشخصات کامل شامل: نام، نام پدر، پدربزرگ و نام‌خانوادگی پرسیده می‌شد و از آن به بعد، افراد با این مشخصات شناسایی می‌شدند؛ براي مثال: احمد کاظم حسین ابراهیمی (نام: احمد؛ نام پدر: کاظم؛ نام پدربزرگ: حسین و نام‌خانوادگی: ابراهیمی). گه‌گاه بیان نام کامل افراد برای عراقی‌ها بسیار سخت و دشوار می‌شد. یکی از دوستان، که سید نیز بود، نام خود و پدر و پدربزرگش دو اسمی بود؛ مثلاً سید محمدحسین سید محمدباقر سید محمدکاظم سید المحسن الحسینی. البته معمولاً سربازان اسم افراد را با همان نام و نام پدر صدا می‌کردند (مثلاً احمد کاظم) و در زمان‌هایی که به شکل رسمی، مشخصات درخواست می‌شد، به روش چهار اسمی انجام می‌شد<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.</ref>. در اردوگاه، اسرا موظف بودند که نام خود را بر روی لباس (روی سینه) خود بدوزند یا یک اتیکت، که مشخصات خود را به روی آن نوشته‌اند، بر سینه خود بزنند. اما در اردوگاه‌های مفقودین وضعیت به شکل دیگری بود و به‌جز موارد معدودی مشخصات افراد بر روی لباس آنها درج نمي‌شد. این روش به‌خوبی در تصاویر اسرا در اردوگاه‌ها مشخص است.
به دنبال گرفتار شدن هر اسير به دست دشمن، مشخصات فردی وی ثبت مي‌شد. افراد پس از انتقال به قرنطینه‌ها مورد بازجویی قرار می‌گرفتند که در اینجا مشخصات کامل شامل: نام، نام پدر، پدربزرگ و نام‌خانوادگی پرسیده می‌شد و از آن به بعد، افراد با این مشخصات شناسایی می‌شدند؛ براي مثال: احمد کاظم حسین ابراهیمی (نام: احمد؛ نام پدر: کاظم؛ نام پدربزرگ: حسین و نام‌خانوادگی: ابراهیمی). گه‌گاه بیان نام کامل افراد برای عراقی‌ها بسیار سخت و دشوار می‌شد. یکی از دوستان، که سید نیز بود، نام خود و پدر و پدربزرگش دو اسمی بود؛ مثلاً سید محمدحسین سید محمدباقر سید محمدکاظم سید المحسن الحسینی. البته معمولاً سربازان اسم افراد را با همان نام و نام پدر صدا می‌کردند (مثلاً احمد کاظم) و در زمان‌هایی که به شکل رسمی، مشخصات درخواست می‌شد، به روش چهار اسمی انجام می‌شد<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.</ref>. در اردوگاه، اسرا موظف بودند که نام خود را بر روی لباس (روی سینه) خود بدوزند یا یک اتیکت، که مشخصات خود را به روی آن نوشته‌اند، بر سینه خود بزنند. اما در اردوگاه‌های مفقودین وضعیت به شکل دیگری بود و به‌جز موارد معدودی مشخصات افراد بر روی لباس آنها درج نمي‌شد. این روش به‌خوبی در تصاویر اسرا در اردوگاه‌ها مشخص است.
[[پرونده:کارت مربوط به توقیف.png|بندانگشتی|کارت مربوط به توقیف]]


=== ثبت‌نام افراد به‌عنوان اسراي جنگی به‌وسيلة سازمان‌های بین‌المللی مثل صليب سرخ ===
=== ثبت‌نام افراد به‌عنوان اسراي جنگی به‌وسيلة سازمان‌های بین‌المللی مثل صليب سرخ ===

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۷

کارت مربوط به اطلاعات اسرا در اردوگاه ها

نام‌گذاري و نام‌نويسي اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق.

ثبت‌نام اسرا دارای دو مفهوم مشخص است:

چگونگی نامیدن افراد توسط عراقی‌ها

به دنبال گرفتار شدن هر اسير به دست دشمن، مشخصات فردی وی ثبت مي‌شد. افراد پس از انتقال به قرنطینه‌ها مورد بازجویی قرار می‌گرفتند که در اینجا مشخصات کامل شامل: نام، نام پدر، پدربزرگ و نام‌خانوادگی پرسیده می‌شد و از آن به بعد، افراد با این مشخصات شناسایی می‌شدند؛ براي مثال: احمد کاظم حسین ابراهیمی (نام: احمد؛ نام پدر: کاظم؛ نام پدربزرگ: حسین و نام‌خانوادگی: ابراهیمی). گه‌گاه بیان نام کامل افراد برای عراقی‌ها بسیار سخت و دشوار می‌شد. یکی از دوستان، که سید نیز بود، نام خود و پدر و پدربزرگش دو اسمی بود؛ مثلاً سید محمدحسین سید محمدباقر سید محمدکاظم سید المحسن الحسینی. البته معمولاً سربازان اسم افراد را با همان نام و نام پدر صدا می‌کردند (مثلاً احمد کاظم) و در زمان‌هایی که به شکل رسمی، مشخصات درخواست می‌شد، به روش چهار اسمی انجام می‌شد[۱]. در اردوگاه، اسرا موظف بودند که نام خود را بر روی لباس (روی سینه) خود بدوزند یا یک اتیکت، که مشخصات خود را به روی آن نوشته‌اند، بر سینه خود بزنند. اما در اردوگاه‌های مفقودین وضعیت به شکل دیگری بود و به‌جز موارد معدودی مشخصات افراد بر روی لباس آنها درج نمي‌شد. این روش به‌خوبی در تصاویر اسرا در اردوگاه‌ها مشخص است.

کارت مربوط به توقیف

ثبت‌نام افراد به‌عنوان اسراي جنگی به‌وسيلة سازمان‌های بین‌المللی مثل صليب سرخ

اطلاع از به اسارت درآمدن نیروهای نظامی و غیرنظامی در خلال یک جنگ، از اهمیت زیادی برخوردار است. براساس قوانین بین‌المللی و کنوانسیون سوم ژنو، کشوری که نیروهای دشمن را به اسارت می‌گیرد، ملزم است در اسرع وقت، به اسارت درآمدن این افراد را به کشور مقابل اطلاع دهد. با توجه به درگیری دو کشور متخاصم، این اطلاع‌رسانی ممکن است به‌آسانی امکان نداشته باشد. در قرن بیستم و به‌خصوص بعد از جنگ جهانی دوم، نقش صليب سرخ جهانی در انجام این اطلاع‌رسانی پر‌رنگ‌تر شده است. قبل از این تاریخ، بسیاری از کشورها با این بهانه که عضو کنوانسیون نیستند و آن را امضا نکرده‌اند، از پذیرش نیروهای صليب سرخ و اجازه به آنها براي حضور در اردوگاه‌های اسراي جنگی خودداری می‌کردند. در جنگ تحمیلی نیز عراق بیش از نیمی از اسراي ایرانی را به‌صورت مفقود و دور از چشم هر گونه نظارت خارجی و بین‌المللی نگه‌داري كرد و تنها در زمان مبادله، زنده بودن و حضور آنها در اردوگاه‌های اسرا را اعلام كرد. در اين مورد، هیچ‌گاه عراق به‌خاطر این رفتار خود مورد مؤاخذ قرار نگرفت[۲] . صليب سرخ پس از كسب اطلاع و به‌دنبال اجازة کشوری که اسرا را در اختیار دارد، به اردوگاه‌های محل نگه‌داري این اسرا مراجعه و از آنها ثبت‌نام می‌كند. این ثبت‌نام به این معنی است که این اسرا تحت‌نظارت سازمان‌های بين‌المللی هستند و باید از حق و حقوقی که در قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی بیان شده است، بهره‌مند گردند. اینکه آیا پس از ثبت‌نام اسرا آنچه که در قوانین پیش‌بینی شده اتفاق می‌افتد یا خیر، مسئله دیگری است، اما به‌دنبال ثبت‌نام اسرا آنها می‌توانند ازطريق صليب سرخ با خانواده‌های خود مکاتبه داشته باشند و از شرایط و احوال یکدیگر خبردار شوند.

    در خصوص اسراي ایرانی نیز انتظار این بود که شرایط لازم و مناسبی برقرار شود. اما آنچه که در زمان مبادلة بزرگ اسرا در مرداد و شهریور 1369 رخ داد، حاکی از آن بود که نزدیک به نیمی از اسراي ایرانی به دور از چشم سازمان‌های بین‌المللی و به‌صورت ثبت‌نام‌نشده (مفقود) نگه‌داري شده بودند. از ابتداي جنگ تحمیلی، همواره مقامات ایرانی اين موضوع را مطرح مي‌كردند که عراق برخی از اسراي ایرانی را پنهان كرده است و از معرفی و نشان دادن آنها به صليب سرخ خودداری مي‌كند. نمونة بارز آن شهید تندگویان ،محمدجواد و خلبان شهید حسین لشگری است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که حدود نیمی از اسراي ایرانی، تنها هنگام آزادی ثبت‌نام شده‌اند و در طول اسارت خود مفقود بوده‌اند[۳]. بيش از نيمي از اسراي ايراني در سال آخر جنگ تحميلي، به‌خصوص در شش ماه پاياني جنگ، به اسارت دشمن درآمدند. اكثر قريب به اتفاق اين افراد، به اردوگاه‌هاي مفقودين فرستاده شدند؛ به‌علاوه چند صد نفر دیگر نیز که در روزهای اول یا در خلال جنگ تحمیلی به اسارت درآمده (شامل: تعدادی از افسران، برخی از خلبانان، فرماندهان سپاه پاسداران و غیره)، و بنابر عللي که تنها عراقی‌ها از آن اطلاع دارند، به‌صورت پنهانی در زندان‌های عراق نگه‌داري می‌شدند[۴]

اسراي ثبت‌نام‌شده

فاصلة زمانی بین اسارت و معرفی به صلیب سرخ از چند روز تا چندین ماه متغییر بود. برخی افراد که البته تعدادشان کم بود، در فاصلة زمانی کمتر از یک ماه، به نمایندگان صلیب سرخ معرفی می‌شدند، اما بيشتر افرادي كه قرار بود به صليب سرخ معرفي شوند، پس از گذشت چند ماه از اسارت، ازسوي دولت عراق به صلیب سرخ معرفي شدند.

    در اولین دیدار مابین اسرا و نمایندگان کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، ابتدا کارتی برای اسرا صادر می‌شد که در آن، یک شماره به‌عنوان شمارة صلیب سرخ نوشته شده بود و از آن به بعد، افراد با این شماره شناسایی می‌شدند. اسرا موظف بودند که این کارت را خود تکمیل كنند و همة اطلاعات را خودشان در این کارت بنويسند. یک طرفِ این کارت، مشخصات فردی به زبان فارسی و در طرف دیگر آن به زبان انگلیسی نوشته می‌شد. مشخصات زیر در این کارت ثبت می‌گردید: نام، نام پدر، نام مادر، تاریخ تولد، تاریخ و محل اسارت، محل ملاقات نمایندگان صليب سرخ با اسیر، آدرس منزل، تلفن تماس و غیره. این کارت از سه قسمت مشابه تشکیل شده بود و پس از تکمیل هر سه قسمت، یکی از آنها به ایران فرستاده می‌شد و بخشی دیگر در اختیار دولت عراق قرار می‌گرفت و قسمت سوم نزد صليب سرخ باقی می‌ماند؛ به‌علاوه در این بازدید، یک نامة آبی (سبز) در اختیار افراد قرار داده می‌شد تا به ایران بفرستند. به‌علت اینکه این نامه دارای فضایی براي نوشتن متن توسط فرستنده نبود و فرستنده نمی‌توانست چیزی بنویسد؛ بنابراین در بخش سانسور عراق نیز مدت زیادی باقی نمی‌ماند و در عرض 3-4 ماه و گاه زودتر به دست خانوادة اسیر در ایران می‌رسید. پس از دیدار اول، نمایندگان معمولاً در فاصله‌های 50-60 روزه به اردوگاه مراجعه مي‌كردند و ضمن بررسی و کنترل شرایط اردوگاه، نامه‌های ارسالی از ایران را به اسرا تحویل می‌دادند؛ به‌علاوه، در هر بازدید، دو عدد نامة سفید نیز به اسرا داده می‌شد تا برای خانواده‌های خود بفرستند. ازآنجاکه نامه‌های سفید دارای نوشته بود، حداقل 6 ماه برای رسیدن به مقصد، زمان نیاز داشت. در صورت درخواست اسرا، نمایندگان صليب سرخ یک برگ وکالت‌نامه نیز در اختیار وی قرار می‌دادند. برخی ملزومات نیز ازطرف صليب سرخ در اختیار اسراي ثبت‌نام‌شده قرار داده می‌شد که متأسفانه اسراي ثبت‌نام‌نشده یا مفقودین از همة این شرایط و امکانات بی‌بهره بودند. برخی ملزومات و وسایل به‌ترتیب زیر بود: کتاب، دفتر و خودکار (این دو قلم از اجناس از بهار 1364 در اختیار اسرا قرار داده شد)، وسایل ورزشی (توپ و راکت تنیس روی میز، توپ فوتبال و بسکتبال، شطرنج، تخته نرد و پاسور)، سیگار، خمیر دندان، لباس گرم‌کن (تنها در یک یا دو اردوگاه و آن هم یک مرتبه اتفاق افتاد) و غیره.

كتاب‌شناسي

  1. خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
  2. حسين‌نژاد، کتایون؛ سياه‌رستمي، هاجر؛ افچنگي، محسن (1385). حقوق بین‌الملل بشردوستانه ناظر بر حمایت از افراد در درگیری‌های مسلحانه (مجموعه اسناد ژنو). چاپ دوم. تهران: مؤسسه آموزش عالی علمی‌کاربردی هلال ایران.
  3. Khaji A. (2007). Prisoners of war and torture; Need to more attention. Torture. 17(3): 240-241.
  4. مصاحبه با نعمت‌ا... دهقانیان (مدت اسارت 5/3 سال).

برای مطالعه بیشتر

Zargar, M, Araghizadeh H, Soroush MR, Khaji A. (2007). Iranian casualties during the eight years of Iraq-Iran conflict (1980 to 1988). Rev Saude Publica.; 41(6):

1065-1066

نویسنده مقاله :علی خاجی