ارتباطات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
نيز نگاه كنيد به [[رسانه و خبر]]
نيز نگاه كنيد به [[رسانه و خبر]]


=== '''كتاب‌شناسي''' ===
<references />


 
=== برای مطالعه بیشتر ===
'''كتاب‌شناسي'''
 
آباد، معصومه (1391). من زنده‌‌ام. چ ششم. تهران: بروج.
 
ثبات، نفيسه (1389). موصل. تهران: روايت فتح.
 
جمالي، حميده (1384). «ارتباط». دانشنامه ايران، ج 2، زيرنظر کاظم موسوي بجنوردي، تهران: مرکز دايره‌‌المعارف بزرگ اسلامي.
جمالي، حميده (1384). «ارتباط». دانشنامه ايران، ج 2، زيرنظر کاظم موسوي بجنوردي، تهران: مرکز دايره‌‌المعارف بزرگ اسلامي.


ساروخاني، باقر (1373). جامعه‌‌شناسي ارتباطات. تهران: اطلاعات
ساروخاني، باقر (1373). جامعه‌‌شناسي ارتباطات. تهران: اطلاعات


فرهنگي، علي‌اکبر (1374). ارتباطات انساني، تهران: خدمات فرهنگي رسا.
'''نویسنده مقاله :علي ذبيحي علي‌‌تپه'''
 
گيل، ديويد و بريجت ادمز (1384). الفباي ارتباطات. ترجمة رامين کريميان و ديگران. تهران: نژده.
 
معتمدنژاد، کاظم (1365). وسايل ارتباط جمعي. ج 1. تهران: دانشکدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران.
 
رحمانيان، عبدالمجيد (1383). منشور پاکي و خدمتگزاري (پيام‌‌ها و سخنان راهگشاي حجت‌‌الاسلام والمسلمين سيد علي‌اکبر ابوترابي‌‌فرد در اسارتگاه‌‌هاي عراقي). تهران: پيام آزادگان.
 
Lundberg (G.A.), SChrag (c.c.) Larsen (o.n), sociology, New York: Harper & Barother.
 
www.healthy people.gov "use communication strategically to improve health".
 
'''علي ذبيحي علي‌‌تپه'''

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۷

فرايند انتقال اطلاعات از اسيري به اسير ديگر به‌کمک صدا، علامت يا رفتار قابل رؤيت و ترکيبي از اينها.

وجود ارتباطات بين اسراي ايراني در زندان‌‌هاي عراق در طي سال‌‌هاي 1359-1369 از بحث‌‌هاي علمي خوبي است که کمتر موردتوجه تحقيقات علمي بوده است.ارتباطات فرايند انتقال اطلاعات است به‌واسطة فرستندة پيام ازطريق رسانه به گيرندة پيام که مخاطب ناميده مي‌‌شود؛ اما در تعريفي ديگر، انتقال مفاهيم از شخصي به شخصي ديگر، براساس تجربه و فرهنگ خاص است[۱] [۲] .در تعاريف ارتباطات، آنچه به‌نظر مي‌‌رسد ارتباط ازطريق نمادهايي برقرار مي‌‌شود که در ارتباطات با يکديگر قرار دارد[۳] .در جريان فرايند ارتباطات اجتماعي، بين انسان‌‌ها چهار جزء وجود دارد: فرستندة پيام، محتوي يا پيام، گيرندة پيام (مخاطب) و وسيلة پيام [۱] [۴].

    ازآنجاكه ارتباطات اجتماعي دربرگيرندة همة روابط بين انسان‌‌ها است، پيچيدگي فراواني دارد و ازاين‌لحاظ داراي انواع گوناگوني است: براساس وسيلة برقراري ارتباطات به کلامي، غيرکلامي، بصري (مانند استفاده از نقاشي، عکس و فيلم) و ارتباطات الکترونيکي (مانند تلويزيون، راديو، تلفن، رايانامه) تقسيم شده است[۵] ، اما براساس طبقه‌‌بندي منابع جديدتر، ارتباطات برمبناي محيط اجتماعي يا چهارچوب شکل، زمان و مکان و روابط اجتماعي بين انسان‌‌ها شکل مي‌‌گيرد[۱]، كه شامل اين ارتباطات است: الف) ارتباطات درون‌فردي، که اطلاعات و مبادلات ارتباطات ذهني است؛ ب) ارتباطات ميان‌‌فردي که خود شامل ارتباطات کلامي و غيرکلامي، با استفاده از نشانه‌‌ها و نمايه است، و ارتباطات چهره‌به‌چهره و رودررو است. در تقسيم‌‌بندي ارتباطات اجتماعي ميان انسان‌‌ها گفتار، نوشتار، موسيقي، نقاشي و نظاير اينها از ابزارهاي ارتباطات محسوب مي‌‌شوند؛ ج) ارتباطات گروهي نوعي از ارتباطات اجتماعي است که در آن گروه‌‌هاي مختلف اجتماعي، ميان افراد گروه و ميان گروه‌‌هاي مختلف برقرار است؛ د) ارتباطات جمعي نوعي از ارتباطات اجتماعي ميان انسان‌‌ها است که فرد با انسان‌‌هاي ديگر، از رسانه‌‌هاي جمعي مانند روزنامه و تلويزيون برقرار مي‌‌کند؛ و) ارتباطات بهداشتي؛ اين نوع ارتباطات براي مطالعه و استفاده از راهبردهاي ارتباطات براي آگاهي و اثرگذاردن بر تصميم‌‌هاي فردي و اجتماعي است؛ و سرانجام، ذ) ارتباطات مبتني‌بر فناوري‌‌هاي جديد. اين نوع از ارتباطات شکل تازه‌‌اي از ارتباطات اجتماعي ميان انسان‌‌ها است که اساس آن بر ابزارهاي نوين و الکترونيکي شکل گرفته که در مناطق پيشرفته اهميت ويژه‌‌اي دارد.

    ارتباطات بين اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق، عمدتاً ارتباطات ميان‌فردي (کلامي و غيرکلامي) و بيشتر ازطريق صدا و گاه نيز نوشتار بوده است. در ارتباطات ازطريق صدا، نسبت به طريق‌‌هاي ديگر مانند نشانه و نماد، امتيازهاي ويژه‌‌اي وجود داشت که در آن فرستندة پيام به‌طور دقيق مشخص نبود و زندانبانان نمي‌‌توانستند پيام‌دهنده را مشخص کنند مگر ازطريق جاسوساني که گمارده بودند؛ همچنين با تغيير زير يا بم و همراه با تغيير چهره امکان پديد آمدن رمزهاي خاصي در ميان اسرا فراهم مي‌‌شد. علاوه‌براين، در شرايطي با توجه به کمبود امکانات مانند دسترس نبودن خودکار و يا کاغذ، صدا از اهميت خاصي در ارتباطات بين اسرا برخوردار بود[۶]، ولي در مواردي نيز در ارتباطات بين اسرا، براي انتقال مفاهيم ازطريق ارتباطات غيرکلامي، با استفاده از نماد و نشانه نيز استفاده مي‌‌شد؛ مثلاً در سال‌روز تولّد با هديه فرستادن براي يکديگر، با هم ارتباط برقرار مي‌‌کردند و ازاين‌طريق تبريک خودشان را اظهار مي‌‌داشتند [۷].

    ديوارنويسي نوع ديگر ارتباطات بين اسرا به‌صورت ميان‌فردي بود[۷] .در اين نوع از ارتباطات، حرف ‌‌زدن و يا سخن گفتن ميان چند اسير، که مباحثه (گفتمان) مي‌‌شد، مهم‌ترين نوع روابط بود که در آن نقش فرستندة و گيرندة پيام جابه‌جا مي‌‌شد و هيچ‌گاه گيرنده و فرستنده ثابت نبود و نقش آنها جابه‌جا مي‌‌شد[۷] . گاهي نيز اين ارتباطات با حالت و اداهاي خاصي (مثل تعجب يا خشم‌آلود و با داد زدن) منتقل مي‌‌شد.[۷] نوشتن اطلاعات نوع ديگر ارتباطات بين اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق بود. اين نوع از ارتباطات در ميان اسيراني که سال‌‌هاي طولاني در زندان بودند، کاربرد بيشتري داشت. در اين روش اسرا با نوشتن مشخصات خود روي ديوار، به اسراي جديد اطلاع مي‌‌دادند [۷].

    نوع ديگر ارتباطات ميان‌فردي بين اسرا به‌کار بردن اصطلاح و ضرب‌‌المثل بود؛ براي نمونه‌‌ زماني‌که اسيري به زندان آورده مي‌‌شد، براي اينکه متوجه بشوند ايراني است يا زنداني سياسي عراقي، با به‌کار بردن ضرب‌‌المثل ايراني، به زنداني جديد اطلاع مي‌‌دادند که در اين زندان اسراي ايراني هستند [۷]. کارسازترين نوع ارتباطات بين اسرا صحبت کردن بود. در اين نوع از ارتباط، گاهي اسرا با مجاب کردن عراقي‌‌ها براي برقراري ارتباط با افراد ديگر، به سلول‌‌هاي آنها مي‌‌رفتند. نمونة بارز اين نوع از ارتباطات مربوط به سيد علي‌اکبر ابوترابي‌فرد، آزاده معروف جنگ تحميلي عراق عليه ايران، است[۸]. گاه نيز ازطريق گوش کردن از ديوار بود. اين نوع از ارتباطات، که شايد از سخت‌‌ترين نوع ارتباطات ميان اسرا بود، بايستي ساعت‌‌هاي متمادي گوش به ديوار مي‌‌گذاشتند تا از سلول همجوار اطلاعاتي به‌‌دست مي‌‌آوردند؛ سپس با اندک اطلاعات به‌‌دست‌آمده بين خودشان تفسير مي‌‌کردند و سپس براساس قاعده مورس در تلگراف، از ريتم ضرب با سلول همجوار خود ارتباط برقرار مي‌‌کردند و از احوال يکديگر اطلاعاتي به‌‌دست مي‌‌آوردند[۷] . خواندن و نوشتن شکل ديگري از ارتباطات بود که بين اسرا کاربرد داشت. در اين نوع از ارتباط، اطلاعات به‌صورت مخفي و جاسازي‌شده به طريق جاسازي زير سيني غذا و ميان سبزي يا نان، بين اسرا تبادل مي‌‌شد [۷].

    از انواع ديگر ارتباطات مي‌‌توان به ارتباط مستقيم و چهره‌به‌چهره اشاره کرد. در اين ارتباط، علاوه‌براينکه اسرا در درون يک سلول با هم ارتباط داشتند، گاهي نيز بدون واسطه با اسراي سلول ديگر ارتباط مستقيم برقرار مي‌‌کردند. اين نوع ارتباطات، عمدتاً ازطريق پرت کردن يک کلمه فارسي يا با خواندن دعاهاي خاصِ بعد از نماز با صداي بلند بود؛ طوري‌که ديگر اسرايي که براي بازجويي مي‌‌آوردند، به زندان پيام ارسال مي‌‌کردند و از اين‌طريق ايراني بودن خودشان را به اسير در حال بازجويي مي‌‌دادند[۷] .در اين روش گاه نيز با خواندن دعا يا نوحه كلماتي كه پيام مشخصي داشت به اسراي ديگر منتقل مي‌كردند؛ مثلاً با صداي بلند با شعرخواني اطلاعات را به هم مي‌رساندند.شکل ديگري از ارتباطات، که ميان اسرا رواج داشت، استفاده از سخنراني و خطابه بود. در اين روش يک فرد با بيان سخنراني دربارة موضوعات مختلف، اطلاعات را به روشي خاص به مستمعين اطلاع مي‌‌داد. از نمونه‌هاي بارز و شاخص افراد در اين نوع از ارتباطات مي‌‌توان به علي‌اکبر ابوترابي‌فرد اشاره کرد [۸].

    نوع ديگري از ارتباط ميان اسراي ايراني در درمانگاه يا بيمارستان صورت مي‌گرفت. درصورتي‌كه امكان درمان بيمار در درمانگاه ميسر نبود، او را به بيمارستان شهر، و در صورت وضعيت حادّ بيمار، او را به بيمارستان الرشيد بغداد منتقل مي‌كردند. اينجا بستري فراهم مي‌شد تا بيماراني از اردوگاه‌هاي مختلف با يكديگر برخورد كنند و هنگام معاينه توسط پزشك يا توزيع غذا به‌وسيله ارتباط كلامي يا نامه يكديگر را از اخبار اردوگاه خود باخبر سازند.

نيز نگاه كنيد به رسانه و خبر

كتاب‌شناسي

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ گيل، ديويد و بريجت ادمز (1384). الفباي ارتباطات. ترجمة رامين کريميان و ديگران. تهران: نژده،ص.68.
  2. فرهنگي، علي‌اکبر (1374). ارتباطات انساني، تهران: خدمات فرهنگي رسا،ص.20.
  3. Lundberg (G.A.), SChrag (c.c.) Larsen (o.n), sociology, New York: Harper & Barother, p.360..
  4. معتمدنژاد، کاظم (1365). وسايل ارتباط جمعي. ج 1. تهران: دانشکدة علوم اجتماعي دانشگاه تهران،ص.36.
  5. www.healthy people.gov "use communication strategically to improve health".
  6. ثبات، نفيسه (1389). موصل. تهران: روايت فتح،ص.10-11.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ ۷٫۷ ۷٫۸ آباد، معصومه (1391). من زنده‌‌ام. چ ششم. تهران: بروج،ص.244.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ رحمانيان، عبدالمجيد (1383). منشور پاکي و خدمتگزاري (پيام‌‌ها و سخنان راهگشاي حجت‌‌الاسلام والمسلمين سيد علي‌اکبر ابوترابي‌‌فرد در اسارتگاه‌‌هاي عراقي). تهران: پيام آزادگان،ص.26-27.

برای مطالعه بیشتر

جمالي، حميده (1384). «ارتباط». دانشنامه ايران، ج 2، زيرنظر کاظم موسوي بجنوردي، تهران: مرکز دايره‌‌المعارف بزرگ اسلامي.

ساروخاني، باقر (1373). جامعه‌‌شناسي ارتباطات. تهران: اطلاعات

نویسنده مقاله :علي ذبيحي علي‌‌تپه