نغمه های کبود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده: | {{Infobox|title=کتاب نغمه های کبود|image=[[پرونده:77.jpg]]|header1=فراداده کتاب|label2=بهکوشش:|data2=سيد رسول عمادی|label3=ويراستار و تطبيقدهنده:|data3=فرزانه قلعهقوند|label4=صفحهآرايی و صفحهبندی:|data4=مريم مردانی|label5=تصويرگر و طراح چاپ:|data5=سيدايمان نورینجفی|label6=ليتوگرافي، چاپ و صحافی:|data6=ايران|label7=نوبت چاپ:|data7=اول/ 1400|label8=شمارگان:|data8=1000|label9=تعداد صفحات:|data9=348|label10=شابک:|data10=978-600-8220-70-1|label11=نوع کتاب:|data11=شعر}} | ||
'''نغمههای کبود حاوی سرودهای مربوط به [[اردوگاه]] است.''' | |||
''' | == '''معرفی کتاب''' == | ||
کتاب مستند نغمههای کبود حاوی [[سرود در اسارت|سرود]]<nowiki/>های مربوط به [[اردوگاه]] است که سیدرسول عمادی آنها را گردآوری کرده است. | |||
بدون تردید سرودهای اردوگاهی ارزش موقعیتی بالایی دارد که در آن دوران بسیار فراتر از تمام کاستیهای ادبی و هنری بوده است. | |||
اشعاری که در نهایتِ محرومیت و تحریم ازجمله در نوشتافزار و بهدوراز چشم نگهبانان عراقی اتفاق میافتاد. | |||
آنچه مسلم است در اسارت حفظ روحیه [[اسرا]] اهمیت داشت و زنده ماندنشان، نه چهارچوبهای تعیینشده هنری و عروض و قافیه. | |||
بدون تردید [[تئاتر در اسارت|تئاتر]] و سرود یکی از ابزارهای پیامرسانی و نوعی مبارزه با رخوت و روزمرگی بود که به [[اسرا]]<nowiki/>ی در بند جانی تازه میبخشید و خون زندگی را در رگهای خشکیدهشان بهحرکت درمیآورد.<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[ادبیات و هنر]] | |||
* [[سرود در اسارت]] | |||
* [[اسرا]] | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۹
نغمههای کبود حاوی سرودهای مربوط به اردوگاه است.
معرفی کتاب
کتاب مستند نغمههای کبود حاوی سرودهای مربوط به اردوگاه است که سیدرسول عمادی آنها را گردآوری کرده است.
بدون تردید سرودهای اردوگاهی ارزش موقعیتی بالایی دارد که در آن دوران بسیار فراتر از تمام کاستیهای ادبی و هنری بوده است.
اشعاری که در نهایتِ محرومیت و تحریم ازجمله در نوشتافزار و بهدوراز چشم نگهبانان عراقی اتفاق میافتاد.
آنچه مسلم است در اسارت حفظ روحیه اسرا اهمیت داشت و زنده ماندنشان، نه چهارچوبهای تعیینشده هنری و عروض و قافیه.
بدون تردید تئاتر و سرود یکی از ابزارهای پیامرسانی و نوعی مبارزه با رخوت و روزمرگی بود که به اسرای در بند جانی تازه میبخشید و خون زندگی را در رگهای خشکیدهشان بهحرکت درمیآورد.[۱]