مواد و محورهای آموزش: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
محورهای [[آموزش]] بسیار متنوع بود؛ بهگونهای که معمولاً بسیاری افراد علاقه داشتند اطلاع یا تجربه خود را به دیگران منتقل كنند و دیگران نیز به تفاوت ذوق و سلیقه، درصدد آموختن برمیآمدند.از یک نظر، محورهای اصلی مواد آموزشی را میتوان به علوم انسانی، فنیمهندسی و علوم پایه تقسیم کرد که البته تبادل اطلاعات و آموزش در حوزه علوم انسانی غلبه داشت. در این حوزه نیز براساس نیاز، ادبیات و معارف دینی، بیشترین اهتمام را به خود اختصاص داده بود. | محورهای [[آموزش]] بسیار متنوع بود؛ بهگونهای که معمولاً بسیاری افراد علاقه داشتند اطلاع یا تجربه خود را به دیگران منتقل كنند و دیگران نیز به تفاوت ذوق و سلیقه، درصدد آموختن برمیآمدند.از یک نظر، محورهای اصلی مواد آموزشی را میتوان به علوم انسانی، فنیمهندسی و علوم پایه تقسیم کرد که البته تبادل اطلاعات و آموزش در حوزه علوم انسانی غلبه داشت. در این حوزه نیز براساس نیاز، ادبیات و معارف دینی، بیشترین اهتمام را به خود اختصاص داده بود. | ||
== | == [[آموزش قران در اسارت|آموزش قرآن]] == | ||
ازآنجاکه قرآن اساس فرهنگ اسلامی است، در دفاع مقدس نیز توجه به آن در صدر فعالیتهای آموزشی قرار داشت. این مهم، هم در اثنای مسیر اسارت و هم در اردوگاهها، مورد توجه ویژه [[اسرا]] بود و برهمیناساس، درخواست آوردن قرآن از عراقیها در صدر مطالبات قرار داشت. برای تقویت ارتباط با قرآن از همان ابتدا یادگیری، حفظ، فهم ترجمه، معارف و تفسیر آن توسط اسرا با مراجعه به افراد داناتر دنبال شد. جز فعالیتهای شفاهی و انتقال سینهبهسینه، که اساس اغلب فعالیتهای آموزشی دوره اسارت حتی برای اسرای صلیبدیده را تشکیل میداد، بیشترین عنایت برای نگارش هم بر محور قرآن دور میزد که البته با پیامدهای سخت و سنگینی چون تنبیه و حبس نیز مواجه بود. <ref name=":5">زاغیان، اصغر (1386آ). دوازدهمین [[اردوگاه]]. قم: مؤسسه فرهنگی نینوا،ص. 327.</ref> | ازآنجاکه قرآن اساس فرهنگ اسلامی است، در دفاع مقدس نیز توجه به آن در صدر فعالیتهای آموزشی قرار داشت. این مهم، هم در اثنای مسیر اسارت و هم در اردوگاهها، مورد توجه ویژه [[اسرا]] بود و برهمیناساس، درخواست آوردن قرآن از عراقیها در صدر مطالبات قرار داشت. برای تقویت ارتباط با قرآن از همان ابتدا یادگیری، حفظ، فهم ترجمه، معارف و تفسیر آن توسط اسرا با مراجعه به افراد داناتر دنبال شد. جز فعالیتهای شفاهی و انتقال سینهبهسینه، که اساس اغلب فعالیتهای آموزشی دوره اسارت حتی برای اسرای صلیبدیده را تشکیل میداد، بیشترین عنایت برای نگارش هم بر محور قرآن دور میزد که البته با پیامدهای سخت و سنگینی چون تنبیه و حبس نیز مواجه بود. <ref name=":5">زاغیان، اصغر (1386آ). دوازدهمین [[اردوگاه]]. قم: مؤسسه فرهنگی نینوا،ص. 327.</ref> | ||
بهمرور زمان فعالیت در این حوزه از گستردگی و انسجام بیشتری برخوردار شد؛ تشکیل واحدهای آموزش قرآن، مفاهیم و حفظ و برگزاری مسابقه درهمینجهت، قابل ذکر است. حرکتی قرآنی که با استفاده از محفوظات و یا احیاناً قرآنهای گزیده و کوچک همراه از قبل از اسارت، با قرائت یا کتابت سورههای قرآنی آغاز شد، در ادامه با درخواستهای اکید از عراقیها و مأموران [[صلیب سرخ]] دنبال شد و گرچه با برخی تهدیدها و برخوردها مواجه شد، بالأخره به آوردن تعدادی قرآن، عمدتاً بدون ترجمه در اردوگاههای مختلف منجر شد و در ادامه هزاران قاری، حافظ و آگاه به ترجمه ظهور کردند و در نتیجه، سطح معرفت قرآنی و استقامت بر فرهنگ اسلامی و ارزشهای آن بالا رفت<ref name=":6">علیدوست، علی (1391). ابر فیاض. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص. 123-125.</ref><ref>حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.99 و117 و145و174.</ref>. | بهمرور زمان فعالیت در این حوزه از گستردگی و انسجام بیشتری برخوردار شد؛ تشکیل واحدهای آموزش قرآن، مفاهیم و حفظ و برگزاری مسابقه درهمینجهت، قابل ذکر است. حرکتی قرآنی که با استفاده از محفوظات و یا احیاناً قرآنهای گزیده و کوچک همراه از قبل از اسارت، با قرائت یا کتابت سورههای قرآنی آغاز شد، در ادامه با درخواستهای اکید از عراقیها و مأموران [[صلیب سرخ]] دنبال شد و گرچه با برخی تهدیدها و برخوردها مواجه شد، بالأخره به آوردن تعدادی قرآن، عمدتاً بدون ترجمه در اردوگاههای مختلف منجر شد و در ادامه هزاران قاری، حافظ و آگاه به ترجمه ظهور کردند و در نتیجه، سطح معرفت قرآنی و استقامت بر فرهنگ اسلامی و ارزشهای آن بالا رفت<ref name=":6">علیدوست، علی (1391). ابر فیاض. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص. 123-125.</ref><ref>حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.99 و117 و145و174.</ref>. | ||
جریان دعا، زیارت و حفظ و قرائت و تبیین معارف آن نیز بهصورتی مشابه تعقیب شد و تا جایی پیش رفت که بسیاری از دعاهای معروف بازیابی، نگارش، تکثیر و حفظ شد و با ورود نسخههای محدودی از کتب دعا و مفاتیحالجنان در اردوگاههای [[صلیب سرخ]] دیده به اوج رسید. البته در همین اردوگاهها هم مفاتیح پس از حدود شش ماه جمعآوری شد، جز آنکه نسخهبرداری از آن و پنهانكاری اسیران با مخفی كردن بخشهایی از مفاتیح سبب استمرار بهرهمندی از دعاها بود<ref name=":7">حمزه، محمود (1389). برای گل نرگس. تهران: پیام آزادگان،ص.65 و 85</ref>. | جریان دعا، زیارت و حفظ و قرائت و تبیین معارف آن نیز بهصورتی مشابه تعقیب شد و تا جایی پیش رفت که بسیاری از دعاهای معروف بازیابی، نگارش، تکثیر و حفظ شد و با ورود نسخههای محدودی از کتب دعا و مفاتیحالجنان در اردوگاههای [[صلیب سرخ]] دیده به اوج رسید. البته در همین اردوگاهها هم مفاتیح پس از حدود شش ماه جمعآوری شد، جز آنکه نسخهبرداری از آن و پنهانكاری اسیران با مخفی كردن بخشهایی از مفاتیح سبب استمرار بهرهمندی از دعاها بود<ref name=":7">حمزه، محمود (1389). برای گل نرگس. تهران: پیام آزادگان،ص.65 و 85</ref>. | ||
== | == [[آموزش نهج البلاغه در اسارت|آموزش نهج البلاغه]] == | ||
اهتمام به نهجالبلاغه نیز با اندکی تفاوت همانند موارد پیشین جریان داشت و احیاناً نسخههایی از آن در اختیار اسرای صلیب(← [[صلیب سرخ]] )دیده قرار گرفت <ref name=":7" /> <ref name=":2">سالمینژاد، عبدالرضا (1386). دانستنیهای آزادگان. تهران: پیام آزادگان،ص.66.</ref> <ref name=":8">زاغیان، اصغر (1386ب). شکوفههای صبر. تهران: پیام آزادگان،ص.46.</ref>.آموزش و تبیین معارف دینی، بهویژه فروع عملی (احکام شرعی)، اعتقادات، اخلاق و تاریخ اسلام و برخی دیگر از علوم اسلامی (علوم حوزوی) چون منطق و اصول، که بیشتر با مباحثه همراه بود، از دیگر زمینههای فعالیت آموزشی اردوگاهی بود.<ref>امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.154.</ref> <ref>حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.217.</ref><ref name=":8" /> | اهتمام به نهجالبلاغه نیز با اندکی تفاوت همانند موارد پیشین جریان داشت و احیاناً نسخههایی از آن در اختیار اسرای صلیب(← [[صلیب سرخ]] )دیده قرار گرفت <ref name=":7" /> <ref name=":2">سالمینژاد، عبدالرضا (1386). دانستنیهای آزادگان. تهران: پیام آزادگان،ص.66.</ref> <ref name=":8">زاغیان، اصغر (1386ب). شکوفههای صبر. تهران: پیام آزادگان،ص.46.</ref>.آموزش و تبیین معارف دینی، بهویژه فروع عملی (احکام شرعی)، اعتقادات، اخلاق و تاریخ اسلام و برخی دیگر از علوم اسلامی (علوم حوزوی) چون منطق و اصول، که بیشتر با مباحثه همراه بود، از دیگر زمینههای فعالیت آموزشی اردوگاهی بود.<ref>امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.154.</ref> <ref>حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.217.</ref><ref name=":8" /> | ||
== | == [[آموزش ادبیات و ترجمه]] == | ||
پس از اهتمام به علوم دینی، ادبیات و ترجمه مهمترین محور تعلیم و تعلم بود؛ مخصوصاً آنکه در فضای جدید، فهم زبانهای جدید برای برقراری ارتباط با مخاطبان جدید ضرورت داشت. فعالیتهای آموزشی در این زمینه بهترتیب اولویت از عربی و انگلیسی آغاز و به زبانهای فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی و روسی منتهی شد و به تفاوت درجه علاقه و همت، صدها نفر پس از زبانآموزی مترجمانی چیرهدست شدند و احیاناً نقش مترجمی دیگران را برعهده گرفتند و هنگام آزادی به چند زبان زنده مسلط شده بودند<ref>امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.155</ref> <ref name=":9">مبهوتی، احمد (1388). دیار غربت. تهران: پیام آزادگان،ص.274.</ref> <ref name=":7" />. | پس از اهتمام به علوم دینی، ادبیات و ترجمه مهمترین محور تعلیم و تعلم بود؛ مخصوصاً آنکه در فضای جدید، فهم زبانهای جدید برای برقراری ارتباط با مخاطبان جدید ضرورت داشت. فعالیتهای آموزشی در این زمینه بهترتیب اولویت از عربی و انگلیسی آغاز و به زبانهای فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی و روسی منتهی شد و به تفاوت درجه علاقه و همت، صدها نفر پس از زبانآموزی مترجمانی چیرهدست شدند و احیاناً نقش مترجمی دیگران را برعهده گرفتند و هنگام آزادی به چند زبان زنده مسلط شده بودند<ref>امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.155</ref> <ref name=":9">مبهوتی، احمد (1388). دیار غربت. تهران: پیام آزادگان،ص.274.</ref> <ref name=":7" />. | ||
== [[آموزش هنر]] == | |||
فعالیتهای هنری چون قصهگویی، شعر و سرودخوانی، نمایش و نقاشی از دیگر تلاشهای آموزشی است که با رویکردهای متفاوت اجتماعی، مذهبی، سیاسی و غیره صورت اجرا به خود میگرفت. برای استفاده هرچه بیشتر از فرصت، چه بسا نمایش یا سرود به زبانهای مختلف و احیاناً تلفیقی برگزار میشد<ref name=":0">امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.130 و 145-146.</ref> <ref name=":3">رحمانیان، عبدالمجید (1383). [[تئاتر در اسارت]]. چ دوم، تهران: امید آزادگان،ص.28.</ref> . | فعالیتهای هنری چون قصهگویی، شعر و سرودخوانی، نمایش و نقاشی از دیگر تلاشهای آموزشی است که با رویکردهای متفاوت اجتماعی، مذهبی، سیاسی و غیره صورت اجرا به خود میگرفت. برای استفاده هرچه بیشتر از فرصت، چه بسا [[نمایش در اسارت|نمایش]] یا [[سرود در اسارت|سرود]] به زبانهای مختلف و احیاناً تلفیقی برگزار میشد<ref name=":0">امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.130 و 145-146.</ref> <ref name=":3">رحمانیان، عبدالمجید (1383). [[تئاتر در اسارت]]. چ دوم، تهران: امید آزادگان،ص.28.</ref> . | ||
== [[آموزش فعالیت های ورزشی]] == | |||
فعالیت آموزشیورزشی در برخی مقاطع بهطورکلی، قدغن و در برخی موارد تنها ورزشهای رزمی ممنوع بود. در این جهت، بهصورت محدود امکاناتی چون توپ، میز تنیس و تور والیبال در اختیار قرار میگرفت. باوجوداین آموزش بدنسازی، جودو، کاراته و... مخفیانه و با مراقبت برگزار میشد<ref name=":0" /><ref name=":7" /><ref name=":9" /> <ref name=":2" />. | |||
== [[آموزش دانش مهندسی]] == | |||
آموزش دانشهای مهندسی و کسب مهارتهای فنی محور برخی از فعالیتهای دیگر بود؛ برخی دروس فنیمهندسی نیز مورد تعلیم و تعلم واقع میشد. عدم یا کمبود مایحتاج گذران اوقات، سبب بود تا از آنچه در حداقل ممکن یافت میشد، با برخی ابتکارات ابزارهای موردنیاز آموزشی ساخته شوند. ساختن سوزن برای آموزش خیاطی، جوالدوز، درفش و قیچی از سرسوزن یا سیمخاردار یا آموزش تهیه المنت، کیف، کفش، کلاه، جوراب، دستکش و... ازجمله این خلاقیتهاست. خیاطی، گلدوزی، خراطی، سنگتراشی از مهارتهایی است که مورد استفاده و تعلیم اهالی اردوگاه قرار داشت. <ref name=":0" /><ref name=":7" /> <ref name=":10">رکنی، سید کاظم (1389). دست بالای دست. قم: یاران قلم،ص.74.</ref>. | آموزش دانشهای مهندسی و کسب مهارتهای فنی محور برخی از فعالیتهای دیگر بود؛ برخی دروس فنیمهندسی نیز مورد تعلیم و تعلم واقع میشد. عدم یا کمبود مایحتاج گذران اوقات، سبب بود تا از آنچه در حداقل ممکن یافت میشد، با برخی ابتکارات ابزارهای موردنیاز آموزشی ساخته شوند. ساختن سوزن برای آموزش خیاطی، جوالدوز، درفش و قیچی از سرسوزن یا سیمخاردار یا آموزش تهیه المنت، کیف، کفش، کلاه، جوراب، دستکش و... ازجمله این خلاقیتهاست. خیاطی، گلدوزی، خراطی، سنگتراشی از مهارتهایی است که مورد استفاده و تعلیم اهالی اردوگاه قرار داشت. <ref name=":0" /><ref name=":7" /> <ref name=":10">رکنی، سید کاظم (1389). دست بالای دست. قم: یاران قلم،ص.74.</ref>. | ||
== [[آموزش علوم پایه]] == | |||
پارهای فعالیتهای آموزشی زیرمجموعه علوم پایه، چون دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیستشناسی محور دیگر تلاشها بود که با حداقل [[امکانات]] دنبال میشد. برای نمونه، برادری متخصص زیستشناسی در [[اردوگاه تکریت 12]] در فرصتی آزمایشگاه تشریح خود را با استفاده از تیغ و قورباغهای نگونبخت، که در اطراف یافته شده بود، در زیر سایبان اتاق 7 برای علاقهمندان دایر کرد<ref name=":5" /> <ref>براتی، محمدرضا (1387). ترنم رهایی، مشهد: زلال اندیشه،ص.218.</ref>. | |||
=== | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[آموزش]] | |||
* [[منابع و متون آموزشی در اسارت]] | |||
* [[ادبیات و هنر]] | |||
* [[ابتکارات و خلاقیت]] | |||
* [[ورزش]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references />علیرضا حیدری نسب | <references />علیرضا حیدری نسب | ||
[[رده:مواد و محورهای آموزش]] | |||
[[رده:آموزش قران در اسارت]] | |||
[[رده:آموزش نهج البلاغه در اسارت]] | |||
[[رده:آموزش علوم پایه]] | |||
[[رده:آموزش دانش مهندسی]] | |||
[[رده:آموزش فعالیت های ورزشی]] | |||
[[رده:آموزش هنر]] | |||
[[رده:آموزش ادبیات و ترجمه]] | |||
[[رده:اردوگاه تکریت 12]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۴
محورهای آموزش بسیار متنوع بود؛ بهگونهای که معمولاً بسیاری افراد علاقه داشتند اطلاع یا تجربه خود را به دیگران منتقل كنند و دیگران نیز به تفاوت ذوق و سلیقه، درصدد آموختن برمیآمدند.از یک نظر، محورهای اصلی مواد آموزشی را میتوان به علوم انسانی، فنیمهندسی و علوم پایه تقسیم کرد که البته تبادل اطلاعات و آموزش در حوزه علوم انسانی غلبه داشت. در این حوزه نیز براساس نیاز، ادبیات و معارف دینی، بیشترین اهتمام را به خود اختصاص داده بود.
آموزش قرآن
ازآنجاکه قرآن اساس فرهنگ اسلامی است، در دفاع مقدس نیز توجه به آن در صدر فعالیتهای آموزشی قرار داشت. این مهم، هم در اثنای مسیر اسارت و هم در اردوگاهها، مورد توجه ویژه اسرا بود و برهمیناساس، درخواست آوردن قرآن از عراقیها در صدر مطالبات قرار داشت. برای تقویت ارتباط با قرآن از همان ابتدا یادگیری، حفظ، فهم ترجمه، معارف و تفسیر آن توسط اسرا با مراجعه به افراد داناتر دنبال شد. جز فعالیتهای شفاهی و انتقال سینهبهسینه، که اساس اغلب فعالیتهای آموزشی دوره اسارت حتی برای اسرای صلیبدیده را تشکیل میداد، بیشترین عنایت برای نگارش هم بر محور قرآن دور میزد که البته با پیامدهای سخت و سنگینی چون تنبیه و حبس نیز مواجه بود. [۱]
بهمرور زمان فعالیت در این حوزه از گستردگی و انسجام بیشتری برخوردار شد؛ تشکیل واحدهای آموزش قرآن، مفاهیم و حفظ و برگزاری مسابقه درهمینجهت، قابل ذکر است. حرکتی قرآنی که با استفاده از محفوظات و یا احیاناً قرآنهای گزیده و کوچک همراه از قبل از اسارت، با قرائت یا کتابت سورههای قرآنی آغاز شد، در ادامه با درخواستهای اکید از عراقیها و مأموران صلیب سرخ دنبال شد و گرچه با برخی تهدیدها و برخوردها مواجه شد، بالأخره به آوردن تعدادی قرآن، عمدتاً بدون ترجمه در اردوگاههای مختلف منجر شد و در ادامه هزاران قاری، حافظ و آگاه به ترجمه ظهور کردند و در نتیجه، سطح معرفت قرآنی و استقامت بر فرهنگ اسلامی و ارزشهای آن بالا رفت[۲][۳].
جریان دعا، زیارت و حفظ و قرائت و تبیین معارف آن نیز بهصورتی مشابه تعقیب شد و تا جایی پیش رفت که بسیاری از دعاهای معروف بازیابی، نگارش، تکثیر و حفظ شد و با ورود نسخههای محدودی از کتب دعا و مفاتیحالجنان در اردوگاههای صلیب سرخ دیده به اوج رسید. البته در همین اردوگاهها هم مفاتیح پس از حدود شش ماه جمعآوری شد، جز آنکه نسخهبرداری از آن و پنهانكاری اسیران با مخفی كردن بخشهایی از مفاتیح سبب استمرار بهرهمندی از دعاها بود[۴].
آموزش نهج البلاغه
اهتمام به نهجالبلاغه نیز با اندکی تفاوت همانند موارد پیشین جریان داشت و احیاناً نسخههایی از آن در اختیار اسرای صلیب(← صلیب سرخ )دیده قرار گرفت [۴] [۵] [۶].آموزش و تبیین معارف دینی، بهویژه فروع عملی (احکام شرعی)، اعتقادات، اخلاق و تاریخ اسلام و برخی دیگر از علوم اسلامی (علوم حوزوی) چون منطق و اصول، که بیشتر با مباحثه همراه بود، از دیگر زمینههای فعالیت آموزشی اردوگاهی بود.[۷] [۸][۶]
آموزش ادبیات و ترجمه
پس از اهتمام به علوم دینی، ادبیات و ترجمه مهمترین محور تعلیم و تعلم بود؛ مخصوصاً آنکه در فضای جدید، فهم زبانهای جدید برای برقراری ارتباط با مخاطبان جدید ضرورت داشت. فعالیتهای آموزشی در این زمینه بهترتیب اولویت از عربی و انگلیسی آغاز و به زبانهای فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی و روسی منتهی شد و به تفاوت درجه علاقه و همت، صدها نفر پس از زبانآموزی مترجمانی چیرهدست شدند و احیاناً نقش مترجمی دیگران را برعهده گرفتند و هنگام آزادی به چند زبان زنده مسلط شده بودند[۹] [۱۰] [۴].
آموزش هنر
فعالیتهای هنری چون قصهگویی، شعر و سرودخوانی، نمایش و نقاشی از دیگر تلاشهای آموزشی است که با رویکردهای متفاوت اجتماعی، مذهبی، سیاسی و غیره صورت اجرا به خود میگرفت. برای استفاده هرچه بیشتر از فرصت، چه بسا نمایش یا سرود به زبانهای مختلف و احیاناً تلفیقی برگزار میشد[۱۱] [۱۲] .
آموزش فعالیت های ورزشی
فعالیت آموزشیورزشی در برخی مقاطع بهطورکلی، قدغن و در برخی موارد تنها ورزشهای رزمی ممنوع بود. در این جهت، بهصورت محدود امکاناتی چون توپ، میز تنیس و تور والیبال در اختیار قرار میگرفت. باوجوداین آموزش بدنسازی، جودو، کاراته و... مخفیانه و با مراقبت برگزار میشد[۱۱][۴][۱۰] [۵].
آموزش دانش مهندسی
آموزش دانشهای مهندسی و کسب مهارتهای فنی محور برخی از فعالیتهای دیگر بود؛ برخی دروس فنیمهندسی نیز مورد تعلیم و تعلم واقع میشد. عدم یا کمبود مایحتاج گذران اوقات، سبب بود تا از آنچه در حداقل ممکن یافت میشد، با برخی ابتکارات ابزارهای موردنیاز آموزشی ساخته شوند. ساختن سوزن برای آموزش خیاطی، جوالدوز، درفش و قیچی از سرسوزن یا سیمخاردار یا آموزش تهیه المنت، کیف، کفش، کلاه، جوراب، دستکش و... ازجمله این خلاقیتهاست. خیاطی، گلدوزی، خراطی، سنگتراشی از مهارتهایی است که مورد استفاده و تعلیم اهالی اردوگاه قرار داشت. [۱۱][۴] [۱۳].
آموزش علوم پایه
پارهای فعالیتهای آموزشی زیرمجموعه علوم پایه، چون دروس ریاضی، فیزیک، شیمی و زیستشناسی محور دیگر تلاشها بود که با حداقل امکانات دنبال میشد. برای نمونه، برادری متخصص زیستشناسی در اردوگاه تکریت 12 در فرصتی آزمایشگاه تشریح خود را با استفاده از تیغ و قورباغهای نگونبخت، که در اطراف یافته شده بود، در زیر سایبان اتاق 7 برای علاقهمندان دایر کرد[۱] [۱۴].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ زاغیان، اصغر (1386آ). دوازدهمین اردوگاه. قم: مؤسسه فرهنگی نینوا،ص. 327.
- ↑ علیدوست، علی (1391). ابر فیاض. چ دوم، تهران: پیام آزادگان،ص. 123-125.
- ↑ حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.99 و117 و145و174.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ حمزه، محمود (1389). برای گل نرگس. تهران: پیام آزادگان،ص.65 و 85
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ سالمینژاد، عبدالرضا (1386). دانستنیهای آزادگان. تهران: پیام آزادگان،ص.66.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ زاغیان، اصغر (1386ب). شکوفههای صبر. تهران: پیام آزادگان،ص.46.
- ↑ امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.154.
- ↑ حیدرینسب، علیرضا (1396). خاکریز دوازدهم. تهران: پیام آزادگان،ص.217.
- ↑ امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.155
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ مبهوتی، احمد (1388). دیار غربت. تهران: پیام آزادگان،ص.274.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.130 و 145-146.
- ↑ رحمانیان، عبدالمجید (1383). تئاتر در اسارت. چ دوم، تهران: امید آزادگان،ص.28.
- ↑ رکنی، سید کاظم (1389). دست بالای دست. قم: یاران قلم،ص.74.
- ↑ براتی، محمدرضا (1387). ترنم رهایی، مشهد: زلال اندیشه،ص.218.
علیرضا حیدری نسب