|
|
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
|
| |
|
| ===مقدمه ===
| | در ادامه تلاش نفسگیر مسئولان برای تعیین تکلیف و آزادی [[اسیران جنگ|اسیران]]، در فروردین 1377، تعداد 319 نفر دیگر از آزادگان در ازای هر آزاده ایرانی 15 اسیر عراقی مبادله شدند. طبق شواهدی بسیار، حداقل 474 [[اسیران جنگ|اسیر]] ایرانی دیگر در اختیار عراق بود. ازاینرو لازم بود که پیگیریها ادامه یابد. بنابراین مسئولان ذیربط مرحله دیگری از تلاش برای آزادی [[اسیران جنگ|اسیران]] در بند را آغاز کردند. |
| در ادامه تلاش نفسگیر مسئولان برای تعیین تکلیف و آزادی اسیران، در فروردین 1377، تعداد 319 نفر دیگر از آزادگان در ازای هر آزاده ایرانی 15 اسیر عراقی مبادله شدند. طبق شواهدی بسیار، حداقل 474 اسیر ایرانی دیگر در اختیار عراق بود. ازاینرو لازم بود که پیگیریها ادامه یابد. بنابراین مسئولان ذیربط مرحله دیگری از تلاش برای آزادی اسیران در بند را آغاز کردند. | |
| ===خبر زنده بودن خلبان لشکری پس از 15 سال===
| |
| سالها کسی از وضعیت خلبان حسین لشکری خبری نداشت و در یک سلول به دور از انظار عمومی نگهداری میشد. رژیم بعث عراق، خلبان لشکری (← [[حسین لشگری]])را با این هدف زنده نگه داشت تا روزی از او بهعنوان سند آغازگری جنگ ازسوی ایران استفاده کند! پس از اعلام رسمی عراق بهعنوان آغازگر جنگ و شکست این ترفند، دولت عراق برای اولینبار در اردیبهشت 1374، اسارت خلبان لشکری را علنی کرد و به [[صلیب سرخ]] اجازه داد تا با وی ملاقات کند. با انتشار خبر زنده بودن لشکری، موج جدیدی به مطبوعات کشور راه یافت و هر رسانهای سعی داشت تا اطلاعات بیشتری را در مورد قدیمیترین اسیر در بند جمعآوری و نشر دهد. جمهوری اسلامی، در پاسخگویی به نیاز جامعه، گفتوگویی با خانواده وی ترتیب داده و با انتخاب تیتر عاطفی «انتظاری که 17 ساله شد» کنایه از سن تنها فرزند لشکری، که از آغازین روز حیات از سایه پدر محروم شده بود، بر فضای عاطفی جامعه افزود. در این شرایط، تکاپوی جدیدی در ارتباط با آزادی اسرا شکل گرفت و مسئولین برای فراهم کردن زمینه آزادی وی، هرازچندی تعدادی اسیر عراقی را بهطور یکجانبه آزاد میکردند. اما طرف عراقی بهعلت بهراه افتادن موج انتفاضه در عراق و شیعه بودن اغلب اسیران عراقی و احتمال پیوستن آنان به انتفاضه، تمایلی به آزادی آنان در آن برهه از خود نشان نمیداد. در نتیجه نشانهای هم از آزادی خلبان لشکری بهچشم نمیآمد. (← [[حسین لشگری]])
| |
| === آزادی خلبان حسین لشکری ===
| |
| ازجمله کسانی که در این مرحله آزاد شد، خلبان [[حسین لشگری]] بود که پس از 18 سال به آغوش میهن بازمیگشت. در این مرحله برای اولینبار، خبرنگاران داخلی و خارجی اجازه یافتند تا در مراسم استقبال از آزادگان شرکت و از این مراسم گزارش و تصویر تهیه کنند تا در نشریات خود انعکاس دهند. سه روز بعد از آزادی این گروه از آزادگان، روزنامه عراقی شرقالاوسط نوشت: «پرونده اسرای ایران تا پایان سال میلادی بسته خواهد شد.» این خبر، که ازسوی سایر نشریات عراقی همچون المصور العربی مورد تأیید قرار گرفته بود، به مسئولان ایرانی توان و انگیزه تازهای بخشید تا در جهت تعیینتکلیف باقیمانده [[اسرا]] تلاش مضاعفی را آغاز کنند.
| |
|
| |
|
| نخستین دستاورد این تلاشها وادار کردن طرف عراقی به تن دادن به آمارهای نزدیک به واقعیت بود که در نشست کمیته مشترک ایران و عراق در 27 خرداد 1377 در بغداد تحقق یافت. در این نشست، عراقیها تا حدود زیادی به ادعاهای خود نظم دادند و فهرست اسرای باقیمانده و مفقود ایرانی را پذیرفتند. براساس این فهرست 3120 اسیر ایرانی در عراق حضور داشتند که باید تعیینتکلیف میشدند. صورتجلسه فهرست مورد توافق، به امضا طرفین رسید. همچنین با تعیینوضعیت اسرای عراقی، معلوم شد 2838 اسیر عراقی دیگر در اختیار ایران است. با تبادل این فهرستها در حضور نماینده [[صلیب سرخ]] جهانی، دست عراقیها برای تبلیغات منفی علیه ایران خالی شد.
| | == خبر زنده بودن [[حسین لشگری]] پس از 15 سال == |
| | سالها کسی از وضعیت خلبان [[حسین لشگری]] خبری نداشت و در یک سلول به دور از انظار عمومی نگهداری میشد. رژیم بعث عراق، [[حسین لشگری|خلبان لشکری]] را با این هدف زنده نگه داشت تا روزی از او بهعنوان سند آغازگری جنگ ازسوی ایران استفاده کند! پس از اعلام رسمی عراق بهعنوان آغازگر جنگ و شکست این ترفند، دولت عراق برای اولینبار در اردیبهشت 1374، [[اسارت و اسیران|اسارت]] [[حسین لشگری|خلبان لشگری]] را علنی کرد و به [[صلیب سرخ]] اجازه داد تا با وی ملاقات کند. با انتشار خبر زنده بودن [[حسین لشگری]]، موج جدیدی به مطبوعات کشور راه یافت و هر رسانهای سعی داشت تا اطلاعات بیشتری را در مورد قدیمیترین [[اسیران جنگ|اسیر]] در بند جمعآوری و نشر دهد. جمهوری اسلامی، در پاسخگویی به نیاز جامعه، گفتوگویی با [[خانواده]] وی ترتیب داده و با انتخاب تیتر عاطفی «انتظاری که 17 ساله شد» کنایه از سن تنها فرزند لشکری، که از آغازین روز حیات از سایه پدر محروم شده بود، بر فضای عاطفی جامعه افزود. در این شرایط، تکاپوی جدیدی در ارتباط با آزادی اسرا شکل گرفت و مسئولین برای فراهم کردن زمینه آزادی وی، هرازچندی تعدادی اسیر عراقی را بهطور یکجانبه آزاد میکردند. اما طرف عراقی بهعلت بهراه افتادن موج انتفاضه در عراق و شیعه بودن اغلب اسیران عراقی و احتمال پیوستن آنان به انتفاضه، تمایلی به آزادی آنان در آن برهه از خود نشان نمیداد. در نتیجه نشانهای هم از آزادی [[حسین لشگری|خلبان لشگری]] بهچشم نمیآمد. |
|
| |
|
| انتظار میرفت سال 1377، که با آزادی 494 اسیر ایرانی همراه بود، سال تعیین تکلیف کلیه اسرا و مفقودین باشد، اما با تغییر عنوان اسیران ایرانی به «زندانیان سیاسی» ازسوی مقامات عراقی و تکرار ادعای اینکه هیچ اسیر ایرانی در عراق نیست، بار دیگر همه امیدها به یأس مبدل شد. این رفتار عراقیها حتی خبرگزاریهای غربی را هم متعجب ساخت و به واكنش واداشت (خبرگزاری فرانسه در یکی از شمارههای آوریل 1998 به این موضوع پرداخته است).
| | == آزادی خلبان حسین لشکری == |
| | | ازجمله کسانی که در این مرحله آزاد شد، خلبان [[حسین لشگری]] بود که پس از 18 سال به آغوش میهن بازمیگشت. در این مرحله برای اولینبار، خبرنگاران داخلی و خارجی اجازه یافتند تا در مراسم استقبال از آزادگان شرکت و از این مراسم گزارش و تصویر تهیه کنند تا در نشریات خود انعکاس دهند. سه روز بعد از آزادی این گروه از آزادگان، روزنامه عراقی شرقالاوسط نوشت: «پرونده اسرای ایران تا پایان سال میلادی بسته خواهد شد.» این خبر، که ازسوی سایر نشریات عراقی همچون المصور العربی مورد تأیید قرار گرفته بود، به مسئولان ایرانی توان و انگیزه تازهای بخشید تا در جهت تعیینتکلیف باقیمانده [[اسرا]] تلاش مضاعفی را آغاز کنند. |
| تغییر موضع طرف عراقی با موضعگیری صریح و قاطع رئیسجمهور وقت، آیتالله هاشمی رفسنجانی، مواجه شد: «حل مشکل تهران و بغداد در گرو روشن شدن وضعیت باقیمانده اسیران است.» همزمان رئیس کمیسیون اسرا هم با ارائه مستندات خود به [[صلیب سرخ]] از حضور 3206 اسیر ایرانی در خاک عراق خبر داد. متقابلاً یکی از مقامات عراقی نیز در گفتوگو با نشریه عراقی صوتالطلبه (صدای دانشجو) به فهرستی از اسرای عراقی اشاره کرد که تسلیم هیئت ایرانی شده است.
| |
| | |
| درهمینراستا در تیرماه 1378، مطبوعات عراق بهمناسبت سالگرد پیروزی در جنگ! یکی از موضوعات محوری خود را اسیران باقیمانده در ایران تعیین و پیرامون آن به قلمفرسایی پرداختند. درهمینرابطه روزنامه بابل، که با مسئولیت عدی پسر صدام اداره میشد، در ستون اصلی صفحه اول خود نوشت: «ازجمله مشکلات فیمابین دو کشور را حل نشدن موضوع اسرا شکل میدهد.» صدام هم طی سخنانی مدعی شد: «ایران چند هزار اسیر عراقی را نگه داشته و آزاد نمیکند و ما برای آزادی اسرای عراقی اگر لازم باشد، به زور متوسل خواهیم شد.» در پی این اظهارات، مطبوعات عراق جنجال تازهای علیه کشورمان به راه انداختند. این فعلوانفعالات از نگاه تیزبین مطبوعات دور نماند و ضمن انعکاس مطلوب آنها به پاسخگویی پرداختند. درهمینزمینه سخنگوی وزارت خارجه با دعوت از مطبوعات داخلی و خارجی، ضمن نشستی خبری، به یاوهگوییهای صدام پاسخ گفت و ادعاهایش را خلاف واقعیتهای موجود برشمرد: «موضع ایران در قبال اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی، موضعی انساندوستانه و توأم با رافت و عطوفت اسلامی است. این عراقیها هستند که سرنوشت چند هزار اسیر ایرانی را بازیچه قرار دادهاند و از آزادی آنان طفره میروند.»
| |
| | |
|
| |
| | |
| در این ایام، کانون محبت به آزادگان یعنی سید علیاکبر ابوترابیفرد (← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]])در 12 خرداد 1379 بر اثر سانحه تصادف جان باخت و جامعه ایثارگران یکی از خادمان دلسوز خود را از دست داد. این حادثه یکبار دیگر موضوع آزادگان را به صفحات نشریات و روزنامهها کشاند و به خاطرات آنان جان بخشید<ref name=":1">آرشیو روزنامههای جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام.</ref> (← [[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]])
| |
|
| |
|
| در هشتم تیرماه 1379، بار دیگر ایران 450 نفر از اسیران عراقی را یکجانبه آزاد كرد. در 19 و 20 مرداد همینسال هم در دو نوبت 728 اسیر عراقی دیگر بهطور یکجانبه آزاد شدند. بهدنبال این آزادسازیها صلیب سرخ بیانیهای صادر و اعلام كرد که با اسیران جنگی عراق که به ایران پناهنده شدهاند، مصاحبه کرده و دریافته است که آنان قصد بازگشت به عراق را ندارند. این بیانیه تا حدود زیادی از شدت جوّ تبلیغی علیه ایران کاست. در این ایام، یکی از روزنامهها در اقدامی ابتکاری شروع به چاپ [[عکس]] و مشخصات اسرای باقیمانده در اسارت كرد که در راستای مستندسازی مدعای مسئولان کشورمان اقدامی بموقع و کارساز بود.<ref name=":1" />
| | انتظار میرفت سال 1377، که با آزادی 166 [[اسیران جنگ|اسیر ایرانی]] همراه بود، سال تعیین تکلیف کلیه [[اسرا]] و مفقودین باشد، اما با تغییر عنوان [[اسیران جنگ|اسیران]] ایرانی به «زندانیان سیاسی» ازسوی مقامات عراقی و تکرار ادعای اینکه هیچ [[اسیران جنگ|اسیر ایرانی]] در عراق نیست، بار دیگر همه امیدها به یأس مبدل شد. این رفتار عراقیها حتی خبرگزاریهای غربی را هم متعجب ساخت و به واكنش واداشت<ref>خبرگزاری فرانسه(1998). آزادی اسرای ایرانی</ref> .با گذشت مدت زمانی از اجرای طرح جدید، پیکر 570 [[اسیران جنگ|اسیر ایرانی]]، که در دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] یا فوت شده یا به شهادت رسیده بودند، با 1179 جنازه عراقی مبادله شد که پیکر شهید عباس دوران در میان آنان بود. ورود پیکر شهدا، فضای کشور را تحتتأثیر قرار داد و حالوهوای معنوی به آن بخشید. در چنین فضایی، مطبوعات داخلی بار دیگر کمر همت بستند و موضوع [[اسرا]] را به مطبوعات کشاندند<ref>آرشیو روزنامههای جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام.</ref> |
|
| |
|
| با گذشت بیش از دو دهه از آغاز جنگ، [[خانواده]] باقیمانده اسرا و مفقودین، که تعیینتکلیف نشده بودند، بیقرار شده و منتظر شنیدن خبری قطعی و بیرون آمدن از بلاتکلیفی بودند. در این فاصله، تعدادی از آنان فوت و یا به شهادت رسیده بودند. ازاینرو هیئت ایرانی به این نتیجه رسید تا راهحل دیگری را پیش پای [[صلیب سرخ]] بگذارد و آن اینکه هر دو هیئت حداقل برای مدتی در موضوع اسرایی که فوت شده یا به شهادت رسیدهاند فعال شوند تا بدینوسیله، حداقل تعدادی از خانوادهها از بلاتکلیفی بیرون بیایند. دراینراستا، طرحی تهیه و در اختیار طرف عراقی قرار گرفت. برمبنای بندی از این طرح، دو طرف به توافق رسیدند بهطور مقطعی اخبار پیگیری آزادی اسرا را رسانهای نکنند تا در آرامش بیشتری کار دنبال شود. اما دستاندکاران عراقی، برخلاف تعهدی که کرده بودند، پس از آزادسازی 24 اسیر ایرانی، که 6 نفر از آنان عراقی بودند، موضوع را به مطبوعات کشانیده و یکبار دیگر علیه کشورمان به هیاهوی مطبوعاتی متوسل شدند.
| | == نیز نگاه کنید به == |
|
| |
|
| با گذشت مدت زمانی از اجرای طرح جدید، پیکر 570 اسیر ایرانی، که در دوران اسارت یا فوت شده یا به شهادت رسیده بودند، با 1179 جنازه عراقی مبادله شد که پیکر شهید عباس دوران در میان آنان بود. ورود پیکر شهدا، فضای کشور را تحتتأثیر قرار داد و حالوهوای معنوی به آن بخشید. در چنین فضایی، مطبوعات داخلی بار دیگر کمر همت بستند و موضوع اسرا را به مطبوعات کشاندند<ref>آرشیو روزنامههای جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام.</ref>
| | * [[اسارت، اسرا و آزادگان در مطبوعات]] |
| | * [[حسین لشگری]] |
| | * [[خانواده]] |
|
| |
|
| در پی بهوجود آمدن موج جدید در آبان 1381 دور تازه مذاکرات ایران و عراق از سر گرفته شد و دو کشور توافق کردند تا کلیه اسرایی را که در اختیار دارند، اعماز زندانی و غیرزندانی، آزاد کنند. در نتیجه، زمینه آزادی کلیه اسرای دو طرف فراهم آمد و طرفین در آخرین نشست تصمیم گرفتند تا 941 اسیر عراقی بهعلاوه 30 زندانی عراقی را با 351 اسیر زندانی ایرانی مبادله کنند. این مهم در اسفند 1381 عملی شد و پس از آن رئیس کمیسیون اسرا در روزهای پایانی 1381 رسماً اعلام كرد که ما دیگر در عراق اسیری نداریم.
| | == کتابشناسی == |
| | <references />اسماعیل علوی یگانه |
| | [[رده:اخبار آزادی خلبان حسین لشکری در مطبوعات]] |
| | [[رده:اسارت، اسرا و آزادگان در مطبوعات]] |
| | [[رده:حسین لشکری]] |
| | [[رده:رسانه و خبر]] |
در ادامه تلاش نفسگیر مسئولان برای تعیین تکلیف و آزادی اسیران، در فروردین 1377، تعداد 319 نفر دیگر از آزادگان در ازای هر آزاده ایرانی 15 اسیر عراقی مبادله شدند. طبق شواهدی بسیار، حداقل 474 اسیر ایرانی دیگر در اختیار عراق بود. ازاینرو لازم بود که پیگیریها ادامه یابد. بنابراین مسئولان ذیربط مرحله دیگری از تلاش برای آزادی اسیران در بند را آغاز کردند.
خبر زنده بودن حسین لشگری پس از 15 سال
سالها کسی از وضعیت خلبان حسین لشگری خبری نداشت و در یک سلول به دور از انظار عمومی نگهداری میشد. رژیم بعث عراق، خلبان لشکری را با این هدف زنده نگه داشت تا روزی از او بهعنوان سند آغازگری جنگ ازسوی ایران استفاده کند! پس از اعلام رسمی عراق بهعنوان آغازگر جنگ و شکست این ترفند، دولت عراق برای اولینبار در اردیبهشت 1374، اسارت خلبان لشگری را علنی کرد و به صلیب سرخ اجازه داد تا با وی ملاقات کند. با انتشار خبر زنده بودن حسین لشگری، موج جدیدی به مطبوعات کشور راه یافت و هر رسانهای سعی داشت تا اطلاعات بیشتری را در مورد قدیمیترین اسیر در بند جمعآوری و نشر دهد. جمهوری اسلامی، در پاسخگویی به نیاز جامعه، گفتوگویی با خانواده وی ترتیب داده و با انتخاب تیتر عاطفی «انتظاری که 17 ساله شد» کنایه از سن تنها فرزند لشکری، که از آغازین روز حیات از سایه پدر محروم شده بود، بر فضای عاطفی جامعه افزود. در این شرایط، تکاپوی جدیدی در ارتباط با آزادی اسرا شکل گرفت و مسئولین برای فراهم کردن زمینه آزادی وی، هرازچندی تعدادی اسیر عراقی را بهطور یکجانبه آزاد میکردند. اما طرف عراقی بهعلت بهراه افتادن موج انتفاضه در عراق و شیعه بودن اغلب اسیران عراقی و احتمال پیوستن آنان به انتفاضه، تمایلی به آزادی آنان در آن برهه از خود نشان نمیداد. در نتیجه نشانهای هم از آزادی خلبان لشگری بهچشم نمیآمد.
آزادی خلبان حسین لشکری
ازجمله کسانی که در این مرحله آزاد شد، خلبان حسین لشگری بود که پس از 18 سال به آغوش میهن بازمیگشت. در این مرحله برای اولینبار، خبرنگاران داخلی و خارجی اجازه یافتند تا در مراسم استقبال از آزادگان شرکت و از این مراسم گزارش و تصویر تهیه کنند تا در نشریات خود انعکاس دهند. سه روز بعد از آزادی این گروه از آزادگان، روزنامه عراقی شرقالاوسط نوشت: «پرونده اسرای ایران تا پایان سال میلادی بسته خواهد شد.» این خبر، که ازسوی سایر نشریات عراقی همچون المصور العربی مورد تأیید قرار گرفته بود، به مسئولان ایرانی توان و انگیزه تازهای بخشید تا در جهت تعیینتکلیف باقیمانده اسرا تلاش مضاعفی را آغاز کنند.
انتظار میرفت سال 1377، که با آزادی 166 اسیر ایرانی همراه بود، سال تعیین تکلیف کلیه اسرا و مفقودین باشد، اما با تغییر عنوان اسیران ایرانی به «زندانیان سیاسی» ازسوی مقامات عراقی و تکرار ادعای اینکه هیچ اسیر ایرانی در عراق نیست، بار دیگر همه امیدها به یأس مبدل شد. این رفتار عراقیها حتی خبرگزاریهای غربی را هم متعجب ساخت و به واكنش واداشت[۱] .با گذشت مدت زمانی از اجرای طرح جدید، پیکر 570 اسیر ایرانی، که در دوران اسارت یا فوت شده یا به شهادت رسیده بودند، با 1179 جنازه عراقی مبادله شد که پیکر شهید عباس دوران در میان آنان بود. ورود پیکر شهدا، فضای کشور را تحتتأثیر قرار داد و حالوهوای معنوی به آن بخشید. در چنین فضایی، مطبوعات داخلی بار دیگر کمر همت بستند و موضوع اسرا را به مطبوعات کشاندند[۲]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ خبرگزاری فرانسه(1998). آزادی اسرای ایرانی
- ↑ آرشیو روزنامههای جمهوری اسلامی، کیهان، اطلاعات، ابرار، سلام و... و مجلات صف، آزادگان و پاسدار اسلام.
اسماعیل علوی یگانه