اعلان خبر آزادی اسرا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی « ===مقدمه === ===اعلان غیرمنتظره خبر آزادی=== بعدازظهر 24 مرداد 1369 درحالی‌که آزادگان یک روز عادی را سپری می‌کردند، گوینده تلویزیون عراق اعلام کرد که به‌زودی خبر مهمی پخش خواهد شد و از بینندگان خواست برای شنیدن این خبر مهم، منتظر بمانند. به دنبال‌...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


===مقدمه ===
بعدازظهر 24 مرداد 1369 درحالی‌که آزادگان یک روز عادی را سپری می‌کردند، گوینده تلویزیون عراق اعلام کرد که به‌زودی خبر مهمی پخش خواهد شد و از بینندگان خواست برای شنیدن این خبر مهم، منتظر بمانند. به دنبال‌ آن تلویزیون عراق شروع به پخش سرودهای مهیج زمان جنگ کرد و اعلان خبر را به تأخیر انداخت. گوینده‌ پس از پخش [[سرود در اسارت|سرود]]، دوباره بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و همان جمله را تکرار کرد. تمام آزادگان [[اردوگاه موصل 1]] از محوطه [[اردوگاه]] به اتاق‌های خود رفتند و منتظر شنیدن خبر مهم شدند! سرانجام گوینده تلویزیون ظاهر شد و آخرین [[نامه]] صدام به حجه‌الاسلام‌والمسلمین [https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی]، رئیس‌جمهور وقت ایران، را قرائت کرد. او در این نامه شرایط ایران را پذیرفت و اعلام کرد‌<blockquote>«... با این تصمیم ما دیگر همه‌چیز روشن شده و بدین‌ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمی‌ماند.» </blockquote>در ادامه نیز به‌عنوان حسن نیت تأكید کرد که عراق آمادگی دارد تا کار مبادله اسرای دو کشور را آغاز کند و اولین گروه هزار نفری اسرای ایرانی را آزاد نماید.
===اعلان غیرمنتظره خبر آزادی===
بعدازظهر 24 مرداد 1369 درحالی‌که آزادگان یک روز عادی را سپری می‌کردند، گوینده تلویزیون عراق اعلام کرد که به‌زودی خبر مهمی پخش خواهد شد و از بینندگان خواست برای شنیدن این خبر مهم، منتظر بمانند. به دنبال‌ آن تلویزیون عراق شروع به پخش سرودهای مهیج زمان جنگ کرد و اعلان خبر را به تأخیر انداخت. گوینده‌ پس از پخش سرود، دوباره بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و همان جمله را تکرار کرد. تمام آزادگان اردوگاه موصل 1 از محوطه [[اردوگاه]] به اتاق‌های خود رفتند و منتظر شنیدن خبر مهم شدند! سرانجام گوینده تلویزیون ظاهر شد و آخرین [[نامه]] صدام به حجه‌الاسلام‌والمسلمین [https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C_%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی]، رئیس‌جمهور وقت ایران، را قرائت کرد. او در این نامه شرایط ایران را پذیرفت و اعلام کرد‌ «... با این تصمیم ما دیگر همه‌چیز روشن شده و بدین‌ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمی‌ماند.» در ادامه نیز به‌عنوان حسن نیت تأكید کرد که عراق آمادگی دارد تا کار مبادله اسرای دو کشور را آغاز کند و اولین گروه هزار نفری اسرای ایرانی را آزاد نماید.


===    [[اردوگاه موصل 1]] ===
==    [[اردوگاه موصل 1]] ==
پخش این خبر موجی از شادی را در میان آزادگان ایجاد کرد. آزادگان [[اردوگاه موصل 1]] همدیگر را در آغوش می‌کشیدند و به یکدیگر تبریک می‌گفتند. همه به محوطه [[اردوگاه]] بازگشتند و از یکدیگر نشانی و شماره تلفن می‌گرفتند. وقت آزاد‌باش به‌طور معمول، رأس ساعت 30/16 به اتمام می‌رسید و آزادگان به اتاق‌های خود می‌رفتند و تا ساعت 8 صبح روز بعد درها قفل می‌شد، ولی آن روز تا غروب در محوطه اردوگاه باقی ‌ماندند و خبری از نواختن سوت [[آمار]] و داخل‌باش نشد. عراقی‌ها اجازه دادند ساعات بیشتری در محوطه باقی‌ بمانند. 
پخش این خبر موجی از شادی را در میان آزادگان ایجاد کرد. آزادگان [[اردوگاه موصل 1]] همدیگر را در آغوش می‌کشیدند و به یکدیگر تبریک می‌گفتند. همه به محوطه [[اردوگاه]] بازگشتند و از یکدیگر نشانی و شماره تلفن می‌گرفتند. وقت آزاد‌باش به‌طور معمول، رأس ساعت 16:30 به اتمام می‌رسید و آزادگان به اتاق‌های خود می‌رفتند و تا ساعت 8 صبح روز بعد درها قفل می‌شد، ولی آن روز تا غروب در محوطه [[اردوگاه]] باقی ‌ماندند و خبری از نواختن سوت [[آمار]] و داخل‌باش نشد. عراقی‌ها اجازه دادند ساعات بیشتری در محوطه باقی‌ بمانند. 


حادثه اشغال کویت برای آزادگان مصداق این آیه قرآن کریم بود «عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم... شاید از چیزی اکراه داشته باشید، درحالی‌که همان‌چیز برای شما نیک است.» تصور اغلب اسیران از حمله عراق به کویت و اشغال آن کشور، بد و آن را موجب ادامه [[اسارت و اسیران|اسارت]] می‌دانستند، ولی همین‌ حادثه به‌ظاهر بد، زمینه‌ساز پذیرش شرایط ایران و آزادی آنان از قید [[اسارت و اسیران|اسارت]] شد.
حادثه اشغال کویت برای آزادگان مصداق این آیه قرآن کریم بود «عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم... شاید از چیزی اکراه داشته باشید، درحالی‌که همان‌چیز برای شما نیک است.» تصور اغلب [[اسیران جنگ|اسیران]] از حمله عراق به کویت و اشغال آن کشور، بد و آن را موجب ادامه [[اسارت و اسیران|اسارت]] می‌دانستند، ولی همین‌ حادثه به‌ظاهر بد، زمینه‌ساز پذیرش شرایط ایران و آزادی آنان از قید [[اسارت و اسیران|اسارت]] شد.<ref>این مقاله حاصل مشاهدات و تجربیات شخصی نویسنده در طول دوران اسارت و نیز بررسی مجموعه‌ای از خاطرات شفاهی آزادگان است که در مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان موجود می‌باشد.</ref>


نیز نگاه کنید به [[بازگشت آزادگان به وطن]]؛ [[اسرا]]
== نیز نگاه کنید به ==


=== کتابشناسی ===
* [[بازگشت آزادگان به وطن]]
* [[اسرا]]
 
== کتابشناسی ==
<references />بیژن کیانی شاهوندی
[[رده:اعلان خبر آزادی اسرا]]
[[رده:اسرا]]
[[رده:بازگشت آزادگان به وطن]]
[[رده:بازتاب بازگشت آزادگان در مطبوعات کشور]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۵

بعدازظهر 24 مرداد 1369 درحالی‌که آزادگان یک روز عادی را سپری می‌کردند، گوینده تلویزیون عراق اعلام کرد که به‌زودی خبر مهمی پخش خواهد شد و از بینندگان خواست برای شنیدن این خبر مهم، منتظر بمانند. به دنبال‌ آن تلویزیون عراق شروع به پخش سرودهای مهیج زمان جنگ کرد و اعلان خبر را به تأخیر انداخت. گوینده‌ پس از پخش سرود، دوباره بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و همان جمله را تکرار کرد. تمام آزادگان اردوگاه موصل 1 از محوطه اردوگاه به اتاق‌های خود رفتند و منتظر شنیدن خبر مهم شدند! سرانجام گوینده تلویزیون ظاهر شد و آخرین نامه صدام به حجه‌الاسلام‌والمسلمین علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت ایران، را قرائت کرد. او در این نامه شرایط ایران را پذیرفت و اعلام کرد‌

«... با این تصمیم ما دیگر همه‌چیز روشن شده و بدین‌ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نمی‌ماند.»

در ادامه نیز به‌عنوان حسن نیت تأكید کرد که عراق آمادگی دارد تا کار مبادله اسرای دو کشور را آغاز کند و اولین گروه هزار نفری اسرای ایرانی را آزاد نماید.

   اردوگاه موصل 1

پخش این خبر موجی از شادی را در میان آزادگان ایجاد کرد. آزادگان اردوگاه موصل 1 همدیگر را در آغوش می‌کشیدند و به یکدیگر تبریک می‌گفتند. همه به محوطه اردوگاه بازگشتند و از یکدیگر نشانی و شماره تلفن می‌گرفتند. وقت آزاد‌باش به‌طور معمول، رأس ساعت 16:30 به اتمام می‌رسید و آزادگان به اتاق‌های خود می‌رفتند و تا ساعت 8 صبح روز بعد درها قفل می‌شد، ولی آن روز تا غروب در محوطه اردوگاه باقی ‌ماندند و خبری از نواختن سوت آمار و داخل‌باش نشد. عراقی‌ها اجازه دادند ساعات بیشتری در محوطه باقی‌ بمانند. 

حادثه اشغال کویت برای آزادگان مصداق این آیه قرآن کریم بود «عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم... شاید از چیزی اکراه داشته باشید، درحالی‌که همان‌چیز برای شما نیک است.» تصور اغلب اسیران از حمله عراق به کویت و اشغال آن کشور، بد و آن را موجب ادامه اسارت می‌دانستند، ولی همین‌ حادثه به‌ظاهر بد، زمینه‌ساز پذیرش شرایط ایران و آزادی آنان از قید اسارت شد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. این مقاله حاصل مشاهدات و تجربیات شخصی نویسنده در طول دوران اسارت و نیز بررسی مجموعه‌ای از خاطرات شفاهی آزادگان است که در مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان موجود می‌باشد.

بیژن کیانی شاهوندی