دوازدهمین اردوگاه(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== فراداده کتاب == | == فراداده کتاب == | ||
{{Infobox|title=دوازدهمین اردوگاه}} | {{Infobox|title=دوازدهمین اردوگاه|image=[[پرونده:دوازدهمین اردوگاه.jpg]]|caption=خاطرات خودنگاشت اصغر زاغیان آزاده و جانباز اصفهانی|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label4=نوبت و سال چاپ|label5=حروفچین و صفحهآرا|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=اصغر زاغیان|data3=پرتو - نگین|data4=اول، 1389|data5=-|data6=1000|data7=50000 ریال|data8=384|data9=978-600-5013-53-5|data10=وزیری|data11=کتاب(خاطره)}} | ||
'''نویسنده:''' اصغر زاغیان | '''نویسنده:''' اصغر زاغیان | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۲
خاطرات خودنگاشت اصغر زاغیان آزاده و جانباز اصفهانی.
فراداده کتاب
نویسنده: اصغر زاغیان
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: پرتو- نگین
نوبت و سال چاپ: اول، 1389
حروفچین و صفحهآرا: -
شمارگان: 1000
قیمت پشت جلد: 50000 ریال
تعداد صفحات: 384
شابک: 5-53-5013-600-978
قطع کتاب: وزیری
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
این کتاب از خاطرات خودنگاشت اصغر زاغیان آزاده و جانباز اصفهانی است. شامل 78 موضوع است که در قالب خاطره اتفاقات مختلفی را كه در مكانهای مختلفی ازجمله بصره و زندانهای بغداد اتفاق بیان میکند، اما اكثر آنها در اردوگاه تکریت 12 به وقوع پیوسته است؛ به همین خاطر عنوان این كتاب دوازدهمین اردوگاه نامیده شده است.
اصغر زاغیان در 28 فروردین 1367 در تک عراق..به اسارت درآمد و سالهای اسارت خود را به عنوان اسیری مفقودالاثر در اردوگاه تکریت 12 به عنوان اسیری مفقودالاثر سپری کرد. او در اواخر اسارت به اردوگاه رمادی 3 ( کمپ 9) منتقل شد.
گزیدهای از محتوای کتاب
فرمانده با خشم و غضبی دوچندان تکرار میکند: «گفتم بگو من اصلاً شعار ندادهام، من هم دست از سرت برمیدارم.» و باز هم علیرضا با شجاعت و شهامتی ستودنی جواب میدهد: «من شعار دادهام و تا آخر پای آن ایستادهام و هیچوقت هم پشیمان نیستم، سربازان شما به رهبر ما اهانت نکنند، من هم اهانت نمیکنم.» سرهنگ که از فرط عصبانیت صورتش برافروخته شده است، خشمگینانه با عصای خود چند ضربه به سر و صورت علیرضا میکوبید و دستور میدهد وی را به سلول انفرادی برگردانند و تا چند روز به طور متوالی او را فلک نموده و با ضربههای خردکننده نبشی و باتون انتقام شعار را از او بگیرند .. [۱].