خاکریز دوازدهم(کتاب): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب خاکریز دوازدهم: خاطره === فرداده کتاب === '''نويسنده:''' عليرضا حيدرينسب '''ويراستار:''' فرزانه قلعهقوند '''حروفچين و صفحهآرا:''' مريم مرداني '''ليتوگرافي، چاپ و صحافي''': خانه چاپ کتاب '''نوبت و سال چا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''این کتاب روایت لحظههای مقاومت و مقابله آزادگان مقاوم است.''' | |||
=== | == فراداده کتاب == | ||
''' | {{Infobox|title=خاکریز دوازدهم|image=[[پرونده:خاکریز دوازدهم.jpg]]|caption=روایت لحظههای مقاومت و مقابله آزادگان مقاوم است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=حروفچین و صفحهآرا|label5=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label6=نوبت و سال چاپ|label7=شمارگان|label8=قیمت پشت جلد|label9=تعداد صفحات|label10=شابک|label11=قطع کتاب|label12=نوع ماده|data2=علیرضا حیدرینسب|data3=فرزانه قلعهقوند|data4=مریم مردانی|data5=خانه چاپ کتاب|data6=اول، 1396|data7=1000|data8=91000 ریال|data9=172|data10=978-600-8220-17-6|data11=رقعی|data12=کتاب(خاطره)}} | ||
'''نویسنده:''' علیرضا حیدرینسب | |||
''' | '''ویراستار:''' فرزانه قلعهقوند | ||
''' | '''حروفچین و صفحهآرا:''' مریم مردانی | ||
''' | '''لیتوگرافی، چاپ و صحافی''': خانه چاپ کتاب | ||
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1396 | '''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1396 | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
'''شمارگان:''' 1000 | '''شمارگان:''' 1000 | ||
''' | '''قیمت پشت جلد:''' 91000 ریال | ||
'''تعداد صفحات:''' 172 | '''تعداد صفحات:''' 172 | ||
خط ۲۰: | خط ۲۱: | ||
'''شابک:''' 6-17-8220-600-978 | '''شابک:''' 6-17-8220-600-978 | ||
'''قطع کتاب:''' | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== | == معرفی کتاب == | ||
این کتاب روایت لحظههای [[مقاومت]] و مقابله آزادگان مقاوم است و علیرضا حیدرینسب جانباز و آزاده زابلی آن را به نگارش درآورده است. او در این کتاب با پرداختن به یکی از مهمترین چالشهای عصر حاضر یعنی جنگ نرم نشان داد که فرزندان آزاده این مرزوبوم چگونه توانستند از بطن زخم و درد و رنج و محرومیت، دری به سوی مقاومت بگشایند و در وضعیت نفسگیر موجود و جنگی به مراتب سختتر، اسیر تبلیغات دشمن نشوند. این خاطرات درسآموز و غرورآفرین که با استناد به آیات و روایات و تحلیل رویدادها توأم میباشد، در 3 فصل در اختیار علاقمندان به این عرصه قرار میگیرد. | |||
علیرضا حیدرینسب به عنوان اسیری مفقودالاثر روزهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در [[اردوگاه تکریت 12]] سپری کرد. | |||
== | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
چند | چند ماهی از فراگیر شدن [[نماز]] جماعت در [[اردوگاه]] میگذشت؛ سختگیری و برخورد هم نهتنها نتیجهای نداشت، بلکه عزم بچهها را راسختر میکرد. کارهای دستهجمعی و مذهبی چون اذان و [[نماز]] جماعت با گماشتن مراقب و با پیشبینیهای لازم انجام میشد. در این میان اتاق 5 [[اردوگاه تکریت 12]] در عدم رعایت نظم موردنظر عراقیها ید طولایی داشت. مأموران از دست بچهها به تنگ آمدند و مکرر با استهزا، از این اتاق با عناوینی چون قاعه انبیا (سالن و اتاق پیامبران) یاد میکردند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
=== کتابشناسی == | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[خاطرات خود نگاشت]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:کتاب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۶
این کتاب روایت لحظههای مقاومت و مقابله آزادگان مقاوم است.
فراداده کتاب
نویسنده: علیرضا حیدرینسب
ویراستار: فرزانه قلعهقوند
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: خانه چاپ کتاب
نوبت و سال چاپ: اول، 1396
شمارگان: 1000
قیمت پشت جلد: 91000 ریال
تعداد صفحات: 172
شابک: 6-17-8220-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
این کتاب روایت لحظههای مقاومت و مقابله آزادگان مقاوم است و علیرضا حیدرینسب جانباز و آزاده زابلی آن را به نگارش درآورده است. او در این کتاب با پرداختن به یکی از مهمترین چالشهای عصر حاضر یعنی جنگ نرم نشان داد که فرزندان آزاده این مرزوبوم چگونه توانستند از بطن زخم و درد و رنج و محرومیت، دری به سوی مقاومت بگشایند و در وضعیت نفسگیر موجود و جنگی به مراتب سختتر، اسیر تبلیغات دشمن نشوند. این خاطرات درسآموز و غرورآفرین که با استناد به آیات و روایات و تحلیل رویدادها توأم میباشد، در 3 فصل در اختیار علاقمندان به این عرصه قرار میگیرد.
علیرضا حیدرینسب به عنوان اسیری مفقودالاثر روزهای اسارت خود را در اردوگاه تکریت 12 سپری کرد.
گزیدهای از محتوای کتاب
چند ماهی از فراگیر شدن نماز جماعت در اردوگاه میگذشت؛ سختگیری و برخورد هم نهتنها نتیجهای نداشت، بلکه عزم بچهها را راسختر میکرد. کارهای دستهجمعی و مذهبی چون اذان و نماز جماعت با گماشتن مراقب و با پیشبینیهای لازم انجام میشد. در این میان اتاق 5 اردوگاه تکریت 12 در عدم رعایت نظم موردنظر عراقیها ید طولایی داشت. مأموران از دست بچهها به تنگ آمدند و مکرر با استهزا، از این اتاق با عناوینی چون قاعه انبیا (سالن و اتاق پیامبران) یاد میکردند[۱].