سیره ابوترابی 1(کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کتاب خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]، جلد اول.''' | |||
'''کتاب خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]، جلد اول''' | |||
=== | == فراداده کتاب == | ||
'''نویسنده:''' غلامعلی رجایی | {{Infobox|title=سیره ابوترابی 1|image=[[پرونده:سیره ابوترابی 1.jpg]]|caption=کتاب سیره‌ی ابوترابی 1، خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا ابوترابی است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=حروف چین و صفحه آرا|label5=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label6=ناشر|label7=نوبت و سال نشر|label8=شمارگان|label9=قسمت|label10=تعداد صفحات|label11=شابک|label12=قطع کتاب|label13=نوع ماده|data2=غلامعلی رجایی|data3=مریم بیات|data4=الناز شریفی|data5=اسراء، اسوه|data6=انتشارات پیام آزادگان|data7=اول، 1391|data8=2000|data9=223000 ریال|data10=699|data11=978-600-5013-70-2|data12=وزیری|data13=کتاب(خاطره)}}'''نویسنده:''' غلامعلی رجایی | ||
'''ویراستار:''' مریم بیات | '''ویراستار:''' مریم بیات | ||
| خط ۱۱: | خط ۱۰: | ||
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' اسراء، اسوه | '''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' اسراء، اسوه | ||
'''نوبت و سال | '''ناشر:''' انتشارات پیام آزادگان | ||
'''نوبت و سال نشر:''' اول، 1391 | |||
'''شمارگان:''' 2000 | '''شمارگان:''' 2000 | ||
| خط ۲۳: | خط ۲۴: | ||
'''قطع کتاب:''' وزیری | '''قطع کتاب:''' وزیری | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== '''معرفی کتاب''' == | |||
کتاب سیره‌ی ابوترابی، خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا ابوترابی است که به سفارش بنیاد شهید استان قزوین در دست کار قرار گرفت و جهت چاپ به انتشارات پیام آزادگان محول شد. این کتاب یکی از کتاب‌های شاخصی است که شرح حال و شیوه‌ی رفتاری [[سید آزادگان]] در زمان اسارت را بیان می‌کند و نهال ایثار و از خود گذشتگی در سخت‌ترین شرایط را در دل مخاطبان می‌نشاند. | |||
== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' == | |||
در [[اردوگاه]] موصل1 افسر بعثی به نام عبدالکریم، به حاج‌آقا ابوترابی پیشنهاد مسابقه‌ی پینگ‌پنگ داد. حاج‌آقا هم پذیرفت. حاج‌آقا به این بازی بسیار مسلط بود، لذا حتی یک امتیاز هم به عبدالکریم نداد. و در مسابقه بر او پیروز شد. با پایان مسابقه، عبدالکریم با خشم، راکت پینگ‌پنگ را روی میز زد و از محوطه دور شد. <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | |||
=== | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | |||
* [[اردوگاه موصل 1]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:کتاب های درباره سید آزادگان]] | |||
[[رده:سید علی اکبر ابوترابی فرد]] | |||
[[رده:اردوگاه موصل 1]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۶
کتاب خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا سید علی اکبر ابوترابی فرد، جلد اول.
فراداده کتاب
 کتاب سیره‌ی ابوترابی 1، خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا ابوترابی است | |
| فراداده کتاب | |
|---|---|
| نویسنده | غلامعلی رجایی |
| ویراستار | مریم بیات |
| حروف چین و صفحه آرا | الناز شریفی |
| لیتوگرافی، چاپ و صحافی | اسراء، اسوه |
| ناشر | انتشارات پیام آزادگان |
| نوبت و سال نشر | اول، 1391 |
| شمارگان | 2000 |
| قسمت | 223000 ریال |
| تعداد صفحات | 699 |
| شابک | 978-600-5013-70-2 |
| قطع کتاب | وزیری |
| نوع ماده | کتاب(خاطره) |
نویسنده: غلامعلی رجایی
ویراستار: مریم بیات
حروف‌چین و صفحه‌آرا: الناز شریفی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: اسراء، اسوه
ناشر: انتشارات پیام آزادگان
نوبت و سال نشر: اول، 1391
شمارگان: 2000
قیمت: 223000 ریال
تعداد صفحات: 699
شابک: 2 - 70- 5013- 600- 978
قطع کتاب: وزیری
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
کتاب سیره‌ی ابوترابی، خاطرات دوران اسارت سیدآزادگان حاج‌آقا ابوترابی است که به سفارش بنیاد شهید استان قزوین در دست کار قرار گرفت و جهت چاپ به انتشارات پیام آزادگان محول شد. این کتاب یکی از کتاب‌های شاخصی است که شرح حال و شیوه‌ی رفتاری سید آزادگان در زمان اسارت را بیان می‌کند و نهال ایثار و از خود گذشتگی در سخت‌ترین شرایط را در دل مخاطبان می‌نشاند.
گزیده‌ای از محتوای کتاب
در اردوگاه موصل1 افسر بعثی به نام عبدالکریم، به حاج‌آقا ابوترابی پیشنهاد مسابقه‌ی پینگ‌پنگ داد. حاج‌آقا هم پذیرفت. حاج‌آقا به این بازی بسیار مسلط بود، لذا حتی یک امتیاز هم به عبدالکریم نداد. و در مسابقه بر او پیروز شد. با پایان مسابقه، عبدالکریم با خشم، راکت پینگ‌پنگ را روی میز زد و از محوطه دور شد. [۱].