ممد یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:ممد یزدی.jpg|بندانگشتی|کتاب ممدیزدی: خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی]]'''خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است.'''
'''خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است.'''


=== '''فراداده کتاب''' ===
== '''فراداده کتاب''' ==
{{Infobox|title=ممد یزدی}}
'''نویسنده:''' یوسف بدرالدین
'''نویسنده:''' یوسف بدرالدین


خط ۲۲: خط ۲۳:
'''قطع کتاب:''' ''رقعی''  
'''قطع کتاب:''' ''رقعی''  


'''نوع کتاب:''' خاطره  
'''نوع ماده:''' کتاب(خاطره)


===  '''معرفی کتاب''' ===
== معرفی کتاب ==
ممد یزدی خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است. این کتاب به اهتمام یوسف بدرالدین در 14 فصل به‌نگارش درآمده است.محمد دهقانی فیروز آبادی در عملیات فتح‌المبین، درحالی‌که به‌شدت مجروح بود، به [[اسارت و اسیران|اسارت]] نیروهای عراقی درآمد. سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] ایشان در [[اردوگاه رمادی 1]] و [[اردوگاه رمادی 2]] سپری شد.
ممد یزدی خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است. این کتاب به اهتمام یوسف بدرالدین در 14 فصل به‌نگارش درآمده است.محمد دهقانی فیروز آبادی در عملیات فتح‌المبین، درحالی‌که به‌شدت مجروح بود، به [[اسارت و اسیران|اسارت]] نیروهای عراقی درآمد. سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] ایشان در [[اردوگاه رمادی 1]] و [[اردوگاه رمادی 2]] سپری شد.


=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' ===
== گزیده‌ای از محتوای کتاب ==
تنها دو تا پتوی كهنه داشتیم که، وقت خوابیدن، یکی را زیرمان پهن می‌کردیم و دایره‌وار به حالت سجده روی آن خم می‌شدیم و پتوی دیگر را به پشتمان می‌انداختیم. با این حال، باز هم نصف کمرمان از پتو بیرون می‌زد و باتوجه‌به سرمای شدید بودونبودش برایمان فرقی نمی‌كرد. یک پتو حتی برای گرم‌شدن یک نفرمان هم کافی نبود، اما حداقل تخیّل گرم شدنمان را قلقلک می‌داد.<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>
تنها دو تا پتوی كهنه داشتیم که، وقت خوابیدن، یکی را زیرمان پهن می‌کردیم و دایره‌وار به حالت سجده روی آن خم می‌شدیم و پتوی دیگر را به پشتمان می‌انداختیم. با این حال، باز هم نصف کمرمان از پتو بیرون می‌زد و باتوجه‌به سرمای شدید بودونبودش برایمان فرقی نمی‌كرد. یک پتو حتی برای گرم‌شدن یک نفرمان هم کافی نبود، اما حداقل تخیّل گرم شدنمان را قلقلک می‌داد.<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>


=== کتابشناسی ===
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اسارت و اسیران]]
* [[اسیران جنگ]]
* [[اردوگاه رمادی 1]]
* [[اردوگاه رمادی 2]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:اسیران جنگ]]
[[رده:اردوگاه رمادی 1]]
[[رده:اردوگاه رمادی 2]]
[[رده:کتاب]]

نسخهٔ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۳

خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است.

فراداده کتاب

ممد یزدی

نویسنده: یوسف بدرالدین

ویراستار: طاهره کیانی

صفحه‌آرا: مریم مردانی

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: ایرانا

نوبت و سال چاپ: اول، 1399

شمارگان: 1000

قیمت پشت جلد: 390000 ریال

تعداد صفحات: 340 صفحه

شابک: 2-38-5013-600-978

قطع کتاب: رقعی

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

ممد یزدی خاطرات جانباز و آزاده یزدی، محمد دهقانی‌فیروزآبادی، است. این کتاب به اهتمام یوسف بدرالدین در 14 فصل به‌نگارش درآمده است.محمد دهقانی فیروز آبادی در عملیات فتح‌المبین، درحالی‌که به‌شدت مجروح بود، به اسارت نیروهای عراقی درآمد. سال‌های اسارت ایشان در اردوگاه رمادی 1 و اردوگاه رمادی 2 سپری شد.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

تنها دو تا پتوی كهنه داشتیم که، وقت خوابیدن، یکی را زیرمان پهن می‌کردیم و دایره‌وار به حالت سجده روی آن خم می‌شدیم و پتوی دیگر را به پشتمان می‌انداختیم. با این حال، باز هم نصف کمرمان از پتو بیرون می‌زد و باتوجه‌به سرمای شدید بودونبودش برایمان فرقی نمی‌كرد. یک پتو حتی برای گرم‌شدن یک نفرمان هم کافی نبود، اما حداقل تخیّل گرم شدنمان را قلقلک می‌داد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،