شکوفه های صبر(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] است .''' | '''کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] است .''' | ||
=== فراداده کتاب === | == فراداده کتاب == | ||
{{Infobox|title=شکوفه های صبر|image=[[پرونده:شکوفه های صبر.jpg]]|caption=خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران اسارت است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=حروفچین و صفحهآرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=اصغر زاغیان|data3=مریم مردانی|data4=خجسته، شهرابی|data5=اول، 1386|data6=2000|data7=18000 ریال|data8=200|data9=978-600-5013-03-0|data10=رقعی|data11=کتاب(خاطره)}} | |||
'''نویسنده:''' اصغر زاغیان | '''نویسنده:''' اصغر زاغیان | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
'''قطع کتاب:''' رقعی | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== | == معرفی کتاب == | ||
کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] است که پس از ضبط، پیادهسازی، تحقیق و تدوین بخشی از آن توسط دفتر قم آماده چاپ شد. طبیب دردمندان، دلیل بیپایه، اعترافکن روحانی هستی، مناجات شعبانیه، عشق به امامحسین<sup>(ع)</sup> و ... عناوین برخی از خاطرات درج شده در کتاب هستند. | کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] است که پس از ضبط، پیادهسازی، تحقیق و تدوین بخشی از آن توسط دفتر قم آماده چاپ شد. طبیب دردمندان، دلیل بیپایه، اعترافکن روحانی هستی، مناجات شعبانیه، عشق به امامحسین<sup>(ع)</sup> و ... عناوین برخی از خاطرات درج شده در کتاب هستند. | ||
== | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
علیاصغر رنجبر در هنگام درگیری تیری به گلویش خورد و از آن طرف بیرون آمده بود. وقتی به یادش میافتم میبینم رنجبر چه رنجی میبرد و چه زجری میکشید. خستگی راه، تشنگی، وضع نامطلوب ساختمان و از همه مهمتر رفتن خون از بدن، همه و همه عواملی شده بودند تا علیاصغر ساعات و لحظات پردرد و رنجی را بگذراند، اما در اولین صبح ورودمان به این ساختمان، همه رنجها و دردهایش فروکش کرد و شادی وصال که با شهادت بهدست آمده بود، جای آن را گرفت<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). | علیاصغر رنجبر در هنگام درگیری تیری به گلویش خورد و از آن طرف بیرون آمده بود. وقتی به یادش میافتم میبینم رنجبر چه رنجی میبرد و چه زجری میکشید. خستگی راه، تشنگی، وضع نامطلوب ساختمان و از همه مهمتر رفتن خون از بدن، همه و همه عواملی شده بودند تا علیاصغر ساعات و لحظات پردرد و رنجی را بگذراند، اما در اولین صبح ورودمان به این ساختمان، همه رنجها و دردهایش فروکش کرد و شادی وصال که با شهادت بهدست آمده بود، جای آن را گرفت<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
=== کتابشناسی == | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[خاطرات خود نگاشت]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:کتاب]] | |||
[[رده:روحانیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷
کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران اسارت است .
فراداده کتاب
نویسنده: اصغر زاغیان
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: خجسته، شهرابی
نوبت و سال چاپ: اول، 1386
شمارگان: 2000
قیمت پشت جلد: 18000 ریال
تعداد صفحات: 200
شابک: 0-03-5013-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
کتاب حاضر محصول خاطرات جمعی از روحانیون بزرگوار آزاده از دوران اسارت است که پس از ضبط، پیادهسازی، تحقیق و تدوین بخشی از آن توسط دفتر قم آماده چاپ شد. طبیب دردمندان، دلیل بیپایه، اعترافکن روحانی هستی، مناجات شعبانیه، عشق به امامحسین(ع) و ... عناوین برخی از خاطرات درج شده در کتاب هستند.
گزیدهای از محتوای کتاب
علیاصغر رنجبر در هنگام درگیری تیری به گلویش خورد و از آن طرف بیرون آمده بود. وقتی به یادش میافتم میبینم رنجبر چه رنجی میبرد و چه زجری میکشید. خستگی راه، تشنگی، وضع نامطلوب ساختمان و از همه مهمتر رفتن خون از بدن، همه و همه عواملی شده بودند تا علیاصغر ساعات و لحظات پردرد و رنجی را بگذراند، اما در اولین صبح ورودمان به این ساختمان، همه رنجها و دردهایش فروکش کرد و شادی وصال که با شهادت بهدست آمده بود، جای آن را گرفت[۱].