جاسوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
اصطلاحي فقهي و اخلاقي بين اسرا براي جست‌وجوي اطلاعات و اخبار مخفي از احوال شخصي اسراي ايراني در اردوگاه‌ها و انتقال آن به نيروهاي عراقي.اين واژه در فارسي به معني «خبر جستن» و در عربي به معني «لمس کردن به‌وسيله دست» يا «نگاه کردن براي شناسايي ديگران از روي کنجکاوي» است<ref>دهخدا، علي‌اکبر (1377). لغت‌‌نامه، زير نظر محمد معين و جعفر شهيدي. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.</ref> <ref>ابن‌منظور (1412/1992م). لسان‌‌العرب. بيروت: چاپ علي شيري.</ref>. در اصطلاح به معني پي‌‌گيري و خبردار شدن از اموري است که مردم قصد دارند آن را پنهان نگه دارند<ref>طباطبايي، سيدمحمدحسين (1382). تفسيرالميزان، ترجمة سيد محمدباقر موسوي. قم: دفتر انتشارات اسلامي.</ref>.موضوع جست‌وجو و کنکاش در امور مردم، در قرآن کريم به‌شدت نهي شده است و در آيه 12 سوره الحُجرات به‌صراحت به اين مطلب اشاره شده است. طبق نظر مرحوم طبرسي در کتاب مجمع‌‌البيان (ذيل آيه) منظور از آن اين است که مسلمانان نبايد دنبال جست‌وجوي عيب‌‌هاي مردم باشند. پيامبر اکرم نيز در اين مورد مي‌‌فرمايند: «دربارة لغزش‌‌هاي مؤمنين تجسس نکنيد»<ref>کليني، ابوجعفر محمد‌بن يعقوب (1387). اصول کافي، ترجمة مهدي آيت‌اللهي. تهران: جهان‌آرا،ج1.،ص.3355.</ref> . مضمون مطالب گفته‌شده همگي حکايت از جنبة منفي بودن جست‌وجو و کنکاش دربارة عيب مومنين است. اما اين موضوع جنبة ديگري هم دارد که به آن «تَحَسس» گفته مي‌‌شود؛ به‌عبارتي جست‌وجو و خبر گرفتن در امور خيريّه است که جنبة مثبت دارد. اين موضوع در قرآن کريم (يوسف/12/87) به اين‌صورت آمده است: «فَتَحَسسوا مِن يوسف وَ اَخيه»، يعني دربارة يوسف تفحص کنند تا شايد يوسف را پيدا کنند. البته اين موضوع، در ميان اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراق وجود داشت که از بارزترين نمونة اخلاقي آن مي‌‌توان به سيد علي‌اکبر ابوترابي‌فرد، اشاره کرد؛ به‌خصوص زماني‌که او در اردوگاه موصل 1 بود، به سراغ افراد مي‌‌رفت و جوياي احوال آنها مي‌‌شد<ref>رحمانيان، عبدالمجيد (1383). منشور پاکي و خدمتگزاري (پيام‌‌ها و سخنان راهگشاي حجت‌‌الاسلام‌والمسلمين سيد علي‌اکبر ابوترابي‌‌فرد در اسارتگاه‌‌هاي عراقي). تهران: پيام آزادگان،ص.14.</ref> ).
اصطلاحی فقهی و اخلاقی بین اسرا برای جست‌وجوی اطلاعات و اخبار مخفی از احوال شخصی اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها و انتقال آن به نیروهای عراقی.این واژه در فارسی به معنی «خبر جستن» و در عربی به معنی «لمس کردن به‌وسیله دست» یا «نگاه کردن برای شناسایی دیگران از روی کنجکاوی» است<ref>دهخدا، علي‌اکبر (1377). لغت‌‌نامه، زير نظر محمد معين و جعفر شهيدي. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.</ref> <ref>ابن‌منظور (1412/1992م). لسان‌‌العرب. بيروت: چاپ علي شيري.</ref>. در اصطلاح به معنی پی‌‌گیری و خبردار شدن از اموری است که مردم قصد دارند آن را پنهان نگه دارند<ref>طباطبايي، سيدمحمدحسين (1382). تفسيرالميزان، ترجمة سيد محمدباقر موسوي. قم: دفتر انتشارات اسلامي.</ref>.موضوع جست‌وجو و کنکاش در امور مردم، در قرآن کریم به‌شدت نهی شده است و در آیه 12 سوره الحُجرات به‌صراحت به این مطلب اشاره شده است. طبق نظر مرحوم طبرسی در کتاب مجمع‌‌البیان (ذیل آیه) منظور از آن این است که مسلمانان نباید دنبال جست‌وجوی عیب‌‌های مردم باشند. پیامبر اکرم نیز در این مورد می‌‌فرمایند: «دربارة لغزش‌‌های مؤمنین تجسس نکنید»<ref>کليني، ابوجعفر محمد‌بن يعقوب (1387). اصول کافي، ترجمة مهدي آيت‌اللهي. تهران: جهان‌آرا،ج1.،ص.3355.</ref> . مضمون مطالب گفته‌شده همگی حکایت از جنبة منفی بودن جست‌وجو و کنکاش دربارة عیب مومنین است. اما این موضوع جنبة دیگری هم دارد که به آن «تَحَسس» گفته می‌‌شود؛ به‌عبارتی جست‌وجو و خبر گرفتن در امور خیریّه است که جنبة مثبت دارد. این موضوع در قرآن کریم (یوسف/12/87) به این‌صورت آمده است: «فَتَحَسسوا مِن یوسف وَ اَخیه»، یعنی دربارة یوسف تفحص کنند تا شاید یوسف را پیدا کنند. البته این موضوع، در میان اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق وجود داشت که از بارزترین نمونة اخلاقی آن می‌‌توان به سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد، اشاره کرد؛ به‌خصوص زمانی‌که او در اردوگاه موصل 1 بود، به سراغ افراد می‌‌رفت و جویای احوال آنها می‌‌شد<ref>رحمانيان، عبدالمجيد (1383). منشور پاکي و خدمتگزاري (پيام‌‌ها و سخنان راهگشاي حجت‌‌الاسلام‌والمسلمين سيد علي‌اکبر ابوترابي‌‌فرد در اسارتگاه‌‌هاي عراقي). تهران: پيام آزادگان،ص.14.</ref> ).


  جريان جنگ تحميلي عراق عليه ايران در 31 شهريور 1359 و نيز دوران اسارت نيروهاي ايراني (1359-1369) در اردوگاه‌هاي عراق مهم‌ترين مصداق تفتيش، آگاهي از اطلاعات و احوال شخصي اسرا بود. از ملزومات اين نوع از جاسوسي، کنترل بهتر اردوگاه در نظر عراقي‌‌ها بود. رايج‌‌ترين شگرد جاسوسي از نيروهاي ايراني استفاد از خودِ نيروهاي ايراني بود. جاسوسي ازنظر اسراي ايراني داراي مصاديق خاصي بود که مهم‌ترين آنها عبارت‌انداز:
  جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359 و نیز دوران اسارت نیروهای ایرانی (1359-1369) در اردوگاه‌های عراق مهم‌ترین مصداق تفتیش، آگاهی از اطلاعات و احوال شخصی اسرا بود. از ملزومات این نوع از جاسوسی، کنترل بهتر اردوگاه در نظر عراقی‌‌ها بود. رایج‌‌ترین شگرد جاسوسی از نیروهای ایرانی استفاد از خودِ نیروهای ایرانی بود. جاسوسی ازنظر اسرای ایرانی دارای مصادیق خاصی بود که مهم‌ترین آنها عبارت‌انداز:


1. گماردن فرد به‌عنوان ارشد برخي از اردوگاه (ارشدها توسط خود اسرا انتخاب نمي‌شدنديعني زماني‌که فرد اظهار تمايل به همکاري با عراقي‌‌ها مي‌‌کرد، به‌عنوان ارشد اردوگاه انتخاب مي‌‌شد؛
1. گماردن فرد به‌عنوان ارشد برخی از اردوگاه (ارشدها توسط خود اسرا انتخاب نمی‌شدندیعنی زمانی‌که فرد اظهار تمایل به همکاری با عراقی‌‌ها می‌‌کرد، به‌عنوان ارشد اردوگاه انتخاب می‌‌شد؛


2. براي کسب خبر؛ فرد را در پوشش نظافت اردوگاه به دفتر فرماندة اردوگاه مي‌‌بردند تا مورد جست‌وجو قرار بگيرد؛
2. برای کسب خبر؛ فرد را در پوشش نظافت اردوگاه به دفتر فرماندة اردوگاه می‌‌بردند تا مورد جست‌وجو قرار بگیرد؛


3. در قالب نوشتن گزارش؛  
3. در قالب نوشتن گزارش؛  


4. ازطريق افراد مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران؛
4. ازطریق افراد مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران؛


5. به‌صورت نوشتن نامه به خانواده؛ اين شيوه از جاسوسي خيلي مهم و پيچيده بود زيرا افراد جاسوس مي‌‌دانستند نامة آنها به دست سازمان اطلاعات نظامي عراق (استخبارات) داده مي‌‌شود و از اين‌طريق، اطلاعات در اختيار آنها قرار مي‌گيرد<ref>احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.</ref>.
5. به‌صورت نوشتن نامه به خانواده؛ این شیوه از جاسوسی خیلی مهم و پیچیده بود زیرا افراد جاسوس می‌‌دانستند نامة آنها به دست سازمان اطلاعات نظامی عراق (استخبارات) داده می‌‌شود و از این‌طریق، اطلاعات در اختیار آنها قرار می‌گیرد<ref>احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.</ref>.




    اين همکاري با نيروهاي عراقي دلايل مختلفي داشت که مهم‌ترينشان اين موارد است:


1. انگيزه کينه يا عِناد با نظام جمهوري اسلامي ايران؛
    این همکاری با نیروهای عراقی دلایل مختلفی داشت که مهم‌ترینشان این موارد است:


2. ضعف ايمان و اعتقادات ديني؛
1. انگیزه کینه یا عِناد با نظام جمهوری اسلامی ایران؛


3. بريدن بر اثر طولاني شدن جنگ، چراکه نداشتن امکانات خستگي آنها را به ‌‌همراه داشت و همين امر باعث بريدن و کم آوردن آنها مي‌‌شد؛
2. ضعف ایمان و اعتقادات دینی؛


4. ضعف جسماني برخي از افراد که تحمل شکنجه را نداشتند؛
3. بریدن بر اثر طولانی شدن جنگ، چراکه نداشتن امکانات خستگی آنها را به ‌‌همراه داشت و همین امر باعث بریدن و کم آوردن آنها می‌‌شد؛


5. نجات يافتن از دوران اسارت، زيرا فرد اسير در استفاده از محوطه حياط زندان محدوديت زماني داشت؛ بنابراين براي نجات از اين محدوديت و براي اينكه زمان بيشتري از محيط بيرون زندان استفاده کند، با عراقي‌ها همکاري مي‌‌کرد؛
4. ضعف جسمانی برخی از افراد که تحمل شکنجه را نداشتند؛


6. به‌دست آوردن برخي چيزهاي اوليه مانند سيگار
5. نجات یافتن از دوران اسارت، زیرا فرد اسیر در استفاده از محوطه حیاط زندان محدودیت زمانی داشت؛ بنابراین برای نجات از این محدودیت و برای اینكه زمان بیشتری از محیط بیرون زندان استفاده کند، با عراقی‌ها همکاری می‌‌کرد؛


7. حب جاه و مقام. برخي اسيران براي به‌دست آوردن مسئوليت‌هاي مختلف اردوگاهي از راه جاسوسي به عراقي‌ها نزديك مي‌شدند و مسئوليتي را برعهده مي‌گرفتند.
6. به‌دست آوردن برخی چیزهای اولیه مانند سیگار


  اما در مقابل، اسراي ديگر براي ارشاد و برحذر داشتن آنها از جاسوسي اقداماتي ازقبيل معاشرت و رفتار مناسب براي تهيه موارد مورد نياز و گاه نيز برخود قهرآميز و حتي کشتن فرد انجام مي‌‌دادند<ref>احد طجری ، علی محمد (1395). مصاحبه .</ref><ref>آباد، معصومه (1391). من زنده‌‌ام، چ ششم. تهران: بروج،ص.194 و433 و 437.</ref> .از ويژگي خاص جاسوسان، آشنايي آنها به زبان عربي بود که بنا به اردوگاه‌ها تعداد افراد آن متفاوت بودند که از مهم‌ترين آنها مي‌‌توان به محمد تاکي، محسن امريکايي، علي رحمتي اشاره کرد<ref>احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.</ref>.
7. حب جاه و مقام. برخی اسیران برای به‌دست آوردن مسئولیت‌های مختلف اردوگاهی از راه جاسوسی به عراقی‌ها نزدیك می‌شدند و مسئولیتی را برعهده می‌گرفتند.


===  '''كتاب‌شناسي''' ===
  اما در مقابل، اسرای دیگر برای ارشاد و برحذر داشتن آنها از جاسوسی اقداماتی ازقبیل معاشرت و رفتار مناسب برای تهیه موارد مورد نیاز و گاه نیز برخود قهرآمیز و حتی کشتن فرد انجام می‌‌دادند<ref>احد طجری ، علی محمد (1395). مصاحبه .</ref><ref>آباد، معصومه (1391). من زنده‌‌ام، چ ششم. تهران: بروج،ص.194 و433 و 437.</ref> .از ویژگی خاص جاسوسان، آشنایی آنها به زبان عربی بود که بنا به اردوگاه‌ها تعداد افراد آن متفاوت بودند که از مهم‌ترین آنها می‌‌توان به محمد تاکی، محسن امریکایی، علی رحمتی اشاره کرد<ref>احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.</ref>.
 
===  '''كتاب‌شناسی''' ===
<references />
<references />


=== برای مطالعه بیشتر ===
=== برای مطالعه بیشتر ===
رحمان ستايش، محمدکاظم (1380). «تجسس»، دانشنامه جهان اسلام، ج 6، زير نظر غلامعلي حداد عادل. تهران: بنياد دايرة‌‌المعارف اسلامي.
رحمان ستایش، محمدکاظم (1380). «تجسس»، دانشنامه جهان اسلام، ج 6، زیر نظر غلامعلی حداد عادل. تهران: بنیاد دایرة‌‌المعارف اسلامی.


سبحاني، سيد جعفر (1413). مفاهيم‌‌القرآن. ج 2: دراسه موسّعه عن صيغه لحکومه السلاميه و أرکانها و خصائصها و برامجها. قم: مؤسسه الامام الصادق(ع).
سبحانی، سید جعفر (1413). مفاهیم‌‌القرآن. ج 2: دراسه موسّعه عن صیغه لحکومه السلامیه و أرکانها و خصائصها و برامجها. قم: مؤسسه الامام الصادق(ع).
طبرسي، فضل‌بن حسن (1408/1988م). مجمع البيان في تفسير القرآن. بيروت: چاپ هاشم رسولي محلاتي و فضل‌‌الله يزدي طباطبايي.
طبرسی، فضل‌بن حسن (1408/1988م). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. بیروت: چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل‌‌الله یزدی طباطبایی.


قلعه‌‌جي، محمد رواس (1421/2000م). الموسوعه الفقهيه الميسره. کويت: خبير إداره البحوث و الموسوعات وزاره الاوقاف.
قلعه‌‌جی، محمد رواس (1421/2000م). الموسوعه الفقهیه المیسره. کویت: خبیر إداره البحوث و الموسوعات وزاره الاوقاف.
ماوردي، علي‌بن محمد (1410/1990م). الاحکام السلطانيه و الولايات الدينيه. بيروت: چاپ خالد عبدالطيف سبع العلمي.
ماوردی، علی‌بن محمد (1410/1990م). الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه. بیروت: چاپ خالد عبدالطیف سبع العلمی.


'''نویسنده مقاله :علي ذبيحي علي‌تپه'''
'''نویسنده مقاله :علی ذبیحی علی‌تپه'''

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۸

اصطلاحی فقهی و اخلاقی بین اسرا برای جست‌وجوی اطلاعات و اخبار مخفی از احوال شخصی اسرای ایرانی در اردوگاه‌ها و انتقال آن به نیروهای عراقی.این واژه در فارسی به معنی «خبر جستن» و در عربی به معنی «لمس کردن به‌وسیله دست» یا «نگاه کردن برای شناسایی دیگران از روی کنجکاوی» است[۱] [۲]. در اصطلاح به معنی پی‌‌گیری و خبردار شدن از اموری است که مردم قصد دارند آن را پنهان نگه دارند[۳].موضوع جست‌وجو و کنکاش در امور مردم، در قرآن کریم به‌شدت نهی شده است و در آیه 12 سوره الحُجرات به‌صراحت به این مطلب اشاره شده است. طبق نظر مرحوم طبرسی در کتاب مجمع‌‌البیان (ذیل آیه) منظور از آن این است که مسلمانان نباید دنبال جست‌وجوی عیب‌‌های مردم باشند. پیامبر اکرم نیز در این مورد می‌‌فرمایند: «دربارة لغزش‌‌های مؤمنین تجسس نکنید»[۴] . مضمون مطالب گفته‌شده همگی حکایت از جنبة منفی بودن جست‌وجو و کنکاش دربارة عیب مومنین است. اما این موضوع جنبة دیگری هم دارد که به آن «تَحَسس» گفته می‌‌شود؛ به‌عبارتی جست‌وجو و خبر گرفتن در امور خیریّه است که جنبة مثبت دارد. این موضوع در قرآن کریم (یوسف/12/87) به این‌صورت آمده است: «فَتَحَسسوا مِن یوسف وَ اَخیه»، یعنی دربارة یوسف تفحص کنند تا شاید یوسف را پیدا کنند. البته این موضوع، در میان اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق وجود داشت که از بارزترین نمونة اخلاقی آن می‌‌توان به سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد، اشاره کرد؛ به‌خصوص زمانی‌که او در اردوگاه موصل 1 بود، به سراغ افراد می‌‌رفت و جویای احوال آنها می‌‌شد[۵] ).

  جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359 و نیز دوران اسارت نیروهای ایرانی (1359-1369) در اردوگاه‌های عراق مهم‌ترین مصداق تفتیش، آگاهی از اطلاعات و احوال شخصی اسرا بود. از ملزومات این نوع از جاسوسی، کنترل بهتر اردوگاه در نظر عراقی‌‌ها بود. رایج‌‌ترین شگرد جاسوسی از نیروهای ایرانی استفاد از خودِ نیروهای ایرانی بود. جاسوسی ازنظر اسرای ایرانی دارای مصادیق خاصی بود که مهم‌ترین آنها عبارت‌انداز:

1. گماردن فرد به‌عنوان ارشد برخی از اردوگاه (ارشدها توسط خود اسرا انتخاب نمی‌شدند)؛ یعنی زمانی‌که فرد اظهار تمایل به همکاری با عراقی‌‌ها می‌‌کرد، به‌عنوان ارشد اردوگاه انتخاب می‌‌شد؛

2. برای کسب خبر؛ فرد را در پوشش نظافت اردوگاه به دفتر فرماندة اردوگاه می‌‌بردند تا مورد جست‌وجو قرار بگیرد؛

3. در قالب نوشتن گزارش؛

4. ازطریق افراد مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران؛

5. به‌صورت نوشتن نامه به خانواده؛ این شیوه از جاسوسی خیلی مهم و پیچیده بود زیرا افراد جاسوس می‌‌دانستند نامة آنها به دست سازمان اطلاعات نظامی عراق (استخبارات) داده می‌‌شود و از این‌طریق، اطلاعات در اختیار آنها قرار می‌گیرد[۶].


    این همکاری با نیروهای عراقی دلایل مختلفی داشت که مهم‌ترینشان این موارد است:

1. انگیزه کینه یا عِناد با نظام جمهوری اسلامی ایران؛

2. ضعف ایمان و اعتقادات دینی؛

3. بریدن بر اثر طولانی شدن جنگ، چراکه نداشتن امکانات خستگی آنها را به ‌‌همراه داشت و همین امر باعث بریدن و کم آوردن آنها می‌‌شد؛

4. ضعف جسمانی برخی از افراد که تحمل شکنجه را نداشتند؛

5. نجات یافتن از دوران اسارت، زیرا فرد اسیر در استفاده از محوطه حیاط زندان محدودیت زمانی داشت؛ بنابراین برای نجات از این محدودیت و برای اینكه زمان بیشتری از محیط بیرون زندان استفاده کند، با عراقی‌ها همکاری می‌‌کرد؛

6. به‌دست آوردن برخی چیزهای اولیه مانند سیگار

7. حب جاه و مقام. برخی اسیران برای به‌دست آوردن مسئولیت‌های مختلف اردوگاهی از راه جاسوسی به عراقی‌ها نزدیك می‌شدند و مسئولیتی را برعهده می‌گرفتند.

  اما در مقابل، اسرای دیگر برای ارشاد و برحذر داشتن آنها از جاسوسی اقداماتی ازقبیل معاشرت و رفتار مناسب برای تهیه موارد مورد نیاز و گاه نیز برخود قهرآمیز و حتی کشتن فرد انجام می‌‌دادند[۷][۸] .از ویژگی خاص جاسوسان، آشنایی آنها به زبان عربی بود که بنا به اردوگاه‌ها تعداد افراد آن متفاوت بودند که از مهم‌ترین آنها می‌‌توان به محمد تاکی، محسن امریکایی، علی رحمتی اشاره کرد[۹].

كتاب‌شناسی

  1. دهخدا، علي‌اکبر (1377). لغت‌‌نامه، زير نظر محمد معين و جعفر شهيدي. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
  2. ابن‌منظور (1412/1992م). لسان‌‌العرب. بيروت: چاپ علي شيري.
  3. طباطبايي، سيدمحمدحسين (1382). تفسيرالميزان، ترجمة سيد محمدباقر موسوي. قم: دفتر انتشارات اسلامي.
  4. کليني، ابوجعفر محمد‌بن يعقوب (1387). اصول کافي، ترجمة مهدي آيت‌اللهي. تهران: جهان‌آرا،ج1.،ص.3355.
  5. رحمانيان، عبدالمجيد (1383). منشور پاکي و خدمتگزاري (پيام‌‌ها و سخنان راهگشاي حجت‌‌الاسلام‌والمسلمين سيد علي‌اکبر ابوترابي‌‌فرد در اسارتگاه‌‌هاي عراقي). تهران: پيام آزادگان،ص.14.
  6. احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.
  7. احد طجری ، علی محمد (1395). مصاحبه .
  8. آباد، معصومه (1391). من زنده‌‌ام، چ ششم. تهران: بروج،ص.194 و433 و 437.
  9. احد طجری ،علی محمد(1395). مصاحبه.

برای مطالعه بیشتر

رحمان ستایش، محمدکاظم (1380). «تجسس»، دانشنامه جهان اسلام، ج 6، زیر نظر غلامعلی حداد عادل. تهران: بنیاد دایرة‌‌المعارف اسلامی.

سبحانی، سید جعفر (1413). مفاهیم‌‌القرآن. ج 2: دراسه موسّعه عن صیغه لحکومه السلامیه و أرکانها و خصائصها و برامجها. قم: مؤسسه الامام الصادق(ع). طبرسی، فضل‌بن حسن (1408/1988م). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. بیروت: چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل‌‌الله یزدی طباطبایی.

قلعه‌‌جی، محمد رواس (1421/2000م). الموسوعه الفقهیه المیسره. کویت: خبیر إداره البحوث و الموسوعات وزاره الاوقاف. ماوردی، علی‌بن محمد (1410/1990م). الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه. بیروت: چاپ خالد عبدالطیف سبع العلمی.

نویسنده مقاله :علی ذبیحی علی‌تپه