بوسه بر دست استاد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده: | {{Infobox|title=کتاب بوسه بر دست استاد|image=[[پرونده:66.jpg]]|header1=فراداده کتاب|label2=نويسنده:|data2=فرزانه قلعهقوند|label3=گقتوگو و مصاحبه:|data3=مجيد ذوالفقاری، فرزانه قلعهقوند|label4=صفحهآرايی و صفحهبندی:|data4=افسانه گودرزی|label5=ليتوگرافی، چاپ و صحافی:|data5=ايران|label6=نوبت چاپ:|data6=اول/ 1400|label7=شمارگان:|data7=1000|label8=تعداد صفحات:|data8=87|label9=شابک:|data9=978-600-8220-67-1|label10=قطع کتاب:|data10=پالتويی|label11=نوع کتاب:|data11=خاطره}} | ||
کتاب بوسه بر دست استاد، گزیده خاطرات مرحوم دکتر سید علی خالقی است. | |||
== معرفی کتاب == | |||
مرحوم دکتر سیدعلی خالقی، آزاده تهرانی، بعداز اخذ دیپلم از مدرسه دارالفنون، در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پذیرفته شد. | |||
ایشان سال 1342 برای گرفتن تخصص به کانادا رفت و موفق به اخذ مدرک فوق تخصص ارتوپدی شد. مدتی در همان کشور مشغول به کار شد، اما با همه تلاش وزارت بهداشت کانادا برای ماندن ایشان در آن کشور، دکتر به ایران بازگشت. | |||
با شروع [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، گروه چهارنفرهای از پزشکان به منطقه جنگی رفتند. آنها 19 مهرماه 1359، پس از پایان مأموریتشان، در هنگام برگشت به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمدند. سالهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] ایشان در [[زندان ابو غریب|زندان ابوقریب]] و [[اردوگاه موصل 1]] و [[اردوگاه موصل 2]] سپری شد. | |||
دکتر خالقی، بعداز آزادی، در [[بیمارستان]] ساسان تهران مشغول طبابت شدند و ازآن پس بیمارستان ساسان شد پناهگاه آزادگان. سرانجام دکتر سیدعلی خالقی، پس از عمری تلاش و مجاهدت، در 27 اردیبهشت سال 1400 در جوار معبودش آرام گرفت. | |||
== گزیده ای از محتوای کتاب == | |||
نماینده صلیب از جایش بلند شد و به دکتر خالقی گفت: «من رفتم و تحقیق کردم، روش شما برای گچ گرفتن بسیار روش صحیحی بوده؛ جالبه که یکی از پزشکان صاحبنظر ما به تازگی کتابی را تألیف کرده و همین نظر شما رو به عنوان یه ایده جدید و تز خودش معرفی کرده، ولی شما مدتهاست گوشه اسارت با این روش درمان می کنید ... .» بعد در مقابل نگاه مات و مبهوت دکتر عراقی به دکتر خالقی تعظیم کرد!<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref> | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[زندان ابو غریب]] | |||
* [[اردوگاه موصل 1]] | |||
* [[اردوگاه موصل 2]] | |||
== کتابشناسی == | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۵۲
کتاب بوسه بر دست استاد، گزیده خاطرات مرحوم دکتر سید علی خالقی است.
معرفی کتاب
مرحوم دکتر سیدعلی خالقی، آزاده تهرانی، بعداز اخذ دیپلم از مدرسه دارالفنون، در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پذیرفته شد.
ایشان سال 1342 برای گرفتن تخصص به کانادا رفت و موفق به اخذ مدرک فوق تخصص ارتوپدی شد. مدتی در همان کشور مشغول به کار شد، اما با همه تلاش وزارت بهداشت کانادا برای ماندن ایشان در آن کشور، دکتر به ایران بازگشت.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گروه چهارنفرهای از پزشکان به منطقه جنگی رفتند. آنها 19 مهرماه 1359، پس از پایان مأموریتشان، در هنگام برگشت به اسارت درآمدند. سالهای اسارت ایشان در زندان ابوقریب و اردوگاه موصل 1 و اردوگاه موصل 2 سپری شد.
دکتر خالقی، بعداز آزادی، در بیمارستان ساسان تهران مشغول طبابت شدند و ازآن پس بیمارستان ساسان شد پناهگاه آزادگان. سرانجام دکتر سیدعلی خالقی، پس از عمری تلاش و مجاهدت، در 27 اردیبهشت سال 1400 در جوار معبودش آرام گرفت.
گزیده ای از محتوای کتاب
نماینده صلیب از جایش بلند شد و به دکتر خالقی گفت: «من رفتم و تحقیق کردم، روش شما برای گچ گرفتن بسیار روش صحیحی بوده؛ جالبه که یکی از پزشکان صاحبنظر ما به تازگی کتابی را تألیف کرده و همین نظر شما رو به عنوان یه ایده جدید و تز خودش معرفی کرده، ولی شما مدتهاست گوشه اسارت با این روش درمان می کنید ... .» بعد در مقابل نگاه مات و مبهوت دکتر عراقی به دکتر خالقی تعظیم کرد![۱]