خداحافظ آقای رئیس(کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب خداحافظ آقای رئیس === فراداده کتاب === '''نويسنده:''' سهيلا عبدالحسيني '''ويراستار:''' فرزانه قلعه‌قوند '''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' افسانه گودرزي '''ليتوگرافي، ‌چاپ و صحافي:''' خانه چاپ کتاب '''نوبت و سال چ...» ایجاد کرد)
 
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:خداحافظ آقای رئیس.jpg|بندانگشتی|کتاب خداحافظ آقای رئیس]]
'''این کتاب حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است.'''


=== فراداده کتاب ===
== فراداده کتاب ==
'''نويسنده:''' سهيلا عبدالحسيني
{{Infobox|title=خداحافظ آقای رئیس|image=[[پرونده:خداحافظ آقای رئیس.jpg]]|caption=حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=حروف‌چین و صفحه‌آرا|label5=لیتوگرافی، ‌چاپ و صحافی|label6=نوبت و سال چاپ|label7=شمارگان|label8=قیمت پشت جلد|label9=تعداد صفحات|label10=شابک|label11=قطع کتاب|label12=نوع ماده|data2=سهیلا عبدالحسینی|data3=فرزانه قلعه‌قوند|data4=افسانه گودرزی|data5=خانه چاپ کتاب|data6=اول، 1396|data7=1000|data8=152000 ریال|data9=316|data10=978-600-8220-21-3|data11=رقعی|data12=کتاب(خاطره)}}
'''نویسنده:''' سهیلا عبدالحسینی


'''ويراستار:''' فرزانه قلعه‌قوند  
'''ویراستار:''' فرزانه قلعه‌قوند  


'''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' افسانه گودرزي
'''حروف‌چین و صفحه‌آرا:''' افسانه گودرزی


'''ليتوگرافي، ‌چاپ و صحافي:''' خانه چاپ کتاب  
'''لیتوگرافی، ‌چاپ و صحافی:''' خانه چاپ کتاب  


'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1396
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1396
خط ۱۴: خط ۱۵:
'''شمارگان:''' 1000
'''شمارگان:''' 1000


'''قيمت پشت جلد:''' 152000 ريال
'''قیمت پشت جلد:''' 152000 ریال


'''تعداد صفحات:''' 316
'''تعداد صفحات:''' 316
خط ۲۰: خط ۲۱:
'''شابک:''' 3-21-8220-600-978
'''شابک:''' 3-21-8220-600-978


'''قطع کتاب:''' رقعي
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطره  
'''نوع ماده:''' کتاب(خاطره)


=== معرفي کتاب ===
== معرفی کتاب ==
اين کتاب حکايت خاطرات حجت‌الاسلام «علي عليدوست» معروف به علي قزويني است. روزهاي شيرين کودکي اين روحاني آزاده در مصيبت از دست دادن مادر، برادر و خواهرش در زلزلة بويين زهرا، از دست رفت. سرانجام علي عليدوست که بين هم‌‌بندانش به «قزويني» معروف است با انتخاب راه طلبگي علاوه بر تحصيل علم، قدم در راه مبارزه با نظام شاهنشاهي گذاشت ... . کتاب خاطرات اين روحاني آزاده و هوشيار به اهتمام «سهيلا عبدالحسيني» به نگارش درآمده است.
این کتاب حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است. روزهای شیرین کودکی این روحانی آزاده در مصیبت از دست دادن مادر، برادر و خواهرش در زلزله بویین زهرا، از دست رفت. سرانجام علی علیدوست که بین هم‌‌بندانش به «قزوینی» معروف است با انتخاب راه طلبگی علاوه بر تحصیل علم، قدم در راه مبارزه با نظام شاهنشاهی گذاشت .. . کتاب خاطرات این روحانی آزاده و هوشیار به اهتمام «سهیلا عبدالحسینی» به نگارش درآمده است.


علي عليدوست سال 1360 در عمليات پدافندي به اسارت درآمد و سال‌هاي اسارت خود را در اردوگاه‌هاي موصل1 و موصل 4 سپري کرد.
علی علیدوست سال 1360 در عملیات پدافندی به اسارت درآمد و سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در [[اردوگاه موصل 1]] و [[اردوگاه موصل 4]]<nowiki/>سپری کرد.


=== گزيده‌اي از محتواي کتاب ===
== گزیده‌ای از محتوای کتاب ==
روزي که ما را براي کتک‌زدن بردند، خود سرهنگ هم دست به کار شد. «ممد گاوي» ابتدا مشتي به گردن بچه‌ها مي‌زد و وقتي آن فرد خم مي‌شد به هوا مي‌پريد و با تمام هيکل با آرنج به کمر او مي‌کوبيد تا مهره کمرش خورد شود. عمليات وحشيانة آن روز هم در کنار هنرنمايي خود سرهنگ با سه‌سوت همراه شد. سوت اول را که زد، همة افرادش ريختند سرمان و کتکمان زدند. سوت دوم را که زد کنار رفتند و اين‌بار يکي‌يکي ما را‌ آوردند و همگي ريختند و زدند؛ با سوت سوم دوباره همه‌مان را يک‌جا کتک زدند ... <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.
روزی که ما را برای کتک‌زدن بردند، خود سرهنگ هم دست به کار شد. «ممد گاوی» ابتدا مشتی به گردن بچه‌ها می‌زد و وقتی آن فرد خم می‌شد به هوا می‌پرید و با تمام هیکل با آرنج به کمر او می‌کوبید تا مهره کمرش خورد شود. عملیات وحشیانه آن روز هم در کنار هنرنمایی خود سرهنگ با سه‌سوت همراه شد. سوت اول را که زد، همه افرادش ریختند سرمان و کتکمان زدند. سوت دوم را که زد کنار رفتند و این‌بار یکی‌یکی ما را‌ آوردند و همگی ریختند و زدند؛ با سوت سوم دوباره همه‌مان را یک‌جا کتک زدند .. <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.


=== کتابشناسی ===
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اسارت و اسیران]]
* [[خاطرات خود نگاشت]]
* [[روحانیت]]
* [[اردوگاه موصل 1]]
* [[اردوگاه موصل 4]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:روحانیت]]
[[رده:اردوگاه موصل 1]]
[[رده:اردوگاه موصل 4]]
[[رده:کتاب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۴

این کتاب حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است.

فراداده کتاب

خداحافظ آقای رئیس
خداحافظ آقای رئیس.jpg
حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است
فراداده کتاب
نویسندهسهیلا عبدالحسینی
ویراستارفرزانه قلعه‌قوند
حروف‌چین و صفحه‌آراافسانه گودرزی
لیتوگرافی، ‌چاپ و صحافیخانه چاپ کتاب
نوبت و سال چاپاول، 1396
شمارگان1000
قیمت پشت جلد152000 ریال
تعداد صفحات316
شابک978-600-8220-21-3
قطع کتابرقعی
نوع مادهکتاب(خاطره)

نویسنده: سهیلا عبدالحسینی

ویراستار: فرزانه قلعه‌قوند

حروف‌چین و صفحه‌آرا: افسانه گودرزی

لیتوگرافی، ‌چاپ و صحافی: خانه چاپ کتاب

نوبت و سال چاپ: اول، 1396

شمارگان: 1000

قیمت پشت جلد: 152000 ریال

تعداد صفحات: 316

شابک: 3-21-8220-600-978

قطع کتاب: رقعی

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

این کتاب حکایت خاطرات حجت‌الاسلام «علی علیدوست» معروف به علی قزوینی است. روزهای شیرین کودکی این روحانی آزاده در مصیبت از دست دادن مادر، برادر و خواهرش در زلزله بویین زهرا، از دست رفت. سرانجام علی علیدوست که بین هم‌‌بندانش به «قزوینی» معروف است با انتخاب راه طلبگی علاوه بر تحصیل علم، قدم در راه مبارزه با نظام شاهنشاهی گذاشت .. . کتاب خاطرات این روحانی آزاده و هوشیار به اهتمام «سهیلا عبدالحسینی» به نگارش درآمده است.

علی علیدوست سال 1360 در عملیات پدافندی به اسارت درآمد و سال‌های اسارت خود را در اردوگاه موصل 1 و اردوگاه موصل 4سپری کرد.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

روزی که ما را برای کتک‌زدن بردند، خود سرهنگ هم دست به کار شد. «ممد گاوی» ابتدا مشتی به گردن بچه‌ها می‌زد و وقتی آن فرد خم می‌شد به هوا می‌پرید و با تمام هیکل با آرنج به کمر او می‌کوبید تا مهره کمرش خورد شود. عملیات وحشیانه آن روز هم در کنار هنرنمایی خود سرهنگ با سه‌سوت همراه شد. سوت اول را که زد، همه افرادش ریختند سرمان و کتکمان زدند. سوت دوم را که زد کنار رفتند و این‌بار یکی‌یکی ما را‌ آوردند و همگی ریختند و زدند؛ با سوت سوم دوباره همه‌مان را یک‌جا کتک زدند .. [۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،