تنفس ممنوع(کتاب): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب تنفس ممنوع: خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است '''خاطرات بهداشت و درمان در اسارت''' === فراداده کتاب === '''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان '''مشاور تأليف:''' عليمحمد ذوالفقاري '''حروفچين و صفحهآرا:''' مريم مردا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[ | '''خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است.''' | ||
=== فراداده کتاب === | == فراداده کتاب == | ||
''' | {{Infobox|title=تنفس ممنوع|image=[[پرونده:1تنفس ممنوع.jpg]]|caption=خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=مشاور تألیف|label4=حروفچین و صفحهآرا|label5=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label6=نوبت و سال چاپ|label7=شمارگان|label8=قیمت پشت جلد|label9=تعداد صفحات|label10=شابک|label11=قطع کتاب|label12=نوع ماده|data2=عبدالمجید رحمانیان|data3=علیمحمد ذوالفقاری|data4=مریم مردانی|data5=پیشرو|data6=اول، 1389|data7=2200|data8=47000 ریال|data9=289|data10=978-600-5013-41-2|data11=وزیری|data12=کتاب(خاطره)}} | ||
'''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان | |||
'''مشاور | '''مشاور تألیف:''' علیمحمد ذوالفقاری | ||
''' | '''حروفچین و صفحهآرا:''' مریم مردانی | ||
''' | '''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' پیشرو | ||
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1389 | '''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1389 | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
'''شمارگان:''' 2200 | '''شمارگان:''' 2200 | ||
''' | '''قیمت پشت جلد:''' 47000 ریال | ||
'''تعداد صفحات:''' 289 | '''تعداد صفحات:''' 289 | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''قطع کتاب:''' وزیری | '''قطع کتاب:''' وزیری | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== | == معرفی کتاب == | ||
این کتاب خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است. نگارنده پس از دو سال تحقیق و پژوهش، اطلاعاتی همهجانبه پیرامون این موضوع مهم از بیست [[اردوگاه]] و چندین زندان عراقی جمعآوری و با بسیاری از آزادگان مصاحبه کرده است. بعد از میان خاطرات بسیار زیاد 308 خاطره برتر را انتخاب کرده است. | |||
کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل | کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل بهداشتی در پنج گفتار پرداخته شده؛ در فصل دوم [[امکانات]] پزشکی دشمن، تنگناها و رفتارهای پزشکی را در اسارتگاههای عراق در سه گفتار مورد بررسی قرار داده و در فصل سوم که مهمترین و گستردهترین فصل کتاب میباشد، بیماریها و درمان آن را مورد کاوش قرار داده است و در پایان مواردی از کنوانسیون ژنو راجع به معامله و رفتار با اسیران جنگی آورده شده است. | ||
== | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
از | از عراقیها [[آب]] خواستیم و خیلی پافشاری کردیم پذیرفتند و اجازه دادند که دونفر دونفر بروند از تانکر آبی که روبهرویمان بود [[آب]] بخورند. وقتی دو نفر اول نزدیک تانکر رسیدند دو گلوله سر آنها را متلاشی کرد. افسر بعثی گفت: «خب حالا کسی هست که آب بخواهد؟» ... <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
=== کتابشناسی == | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[اسیران جنگ]] | |||
* [[بهداشت و درمان]] | |||
* [[بیماری در اسارت]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:بهداشت و درمان]] | |||
[[رده:بیماری های شایع دوران اسارت]] | |||
[[رده:کتاب]] | |||
[[رده:اسیران جنگ]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰
خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است.
فراداده کتاب
نویسنده: عبدالمجید رحمانیان
مشاور تألیف: علیمحمد ذوالفقاری
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: پیشرو
نوبت و سال چاپ: اول، 1389
شمارگان: 2200
قیمت پشت جلد: 47000 ریال
تعداد صفحات: 289
شابک: 2-41-5013-600-978
قطع کتاب: وزیری
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
این کتاب خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است. نگارنده پس از دو سال تحقیق و پژوهش، اطلاعاتی همهجانبه پیرامون این موضوع مهم از بیست اردوگاه و چندین زندان عراقی جمعآوری و با بسیاری از آزادگان مصاحبه کرده است. بعد از میان خاطرات بسیار زیاد 308 خاطره برتر را انتخاب کرده است.
کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل بهداشتی در پنج گفتار پرداخته شده؛ در فصل دوم امکانات پزشکی دشمن، تنگناها و رفتارهای پزشکی را در اسارتگاههای عراق در سه گفتار مورد بررسی قرار داده و در فصل سوم که مهمترین و گستردهترین فصل کتاب میباشد، بیماریها و درمان آن را مورد کاوش قرار داده است و در پایان مواردی از کنوانسیون ژنو راجع به معامله و رفتار با اسیران جنگی آورده شده است.
گزیدهای از محتوای کتاب
از عراقیها آب خواستیم و خیلی پافشاری کردیم پذیرفتند و اجازه دادند که دونفر دونفر بروند از تانکر آبی که روبهرویمان بود آب بخورند. وقتی دو نفر اول نزدیک تانکر رسیدند دو گلوله سر آنها را متلاشی کرد. افسر بعثی گفت: «خب حالا کسی هست که آب بخواهد؟» ... [۱].