سفیران در بند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:سفیران در بند.jpg|بندانگشتی|کتاب سفیران در بند: جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد این کتاب را در 38 موضوع به نگارش درآورده است.]]
'''کتابی به قلم جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد در 38 موضوع است.'''
'''کتابی به قلم جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد در 38 موضوع است.'''  


=== فراداده کتاب ===
== فراداده کتاب ==
{{Infobox|title=سفیران در بند|image=[[پرونده:سفیران در بند..jpg]]|caption=کتابی به قلم جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد در 38 موضوع است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=حروف چین و صفحه‌آرا|label5=لیتوگرافی،‌ چاپ و صحافی|label6=نوبت و سال چاپ|label7=شمارگان|label8=قیمت پشت جلد|label9=تعداد صفحات|label10=شابک|label11=قطع کتاب|label12=نوع ماده|data2=ابوالقاسم عیسی‌مراد|data3=عبدالمجید رحمانیان|data4=امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری|data5=گرافیک‌گستر، سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر|data6=اول، 1379|data7=2000|data8=4000 ریال|data9=112|data10=2-2- 92006- 964|data11=رقعی|data12=کتاب(خاطره)}}
'''نویسنده:''' ابوالقاسم عیسی‌مراد
'''نویسنده:''' ابوالقاسم عیسی‌مراد


'''ویراستار:''' [[عبدالمجید رحمانیان|عبدالمجید رحمانیان]]
'''ویراستار:''' عبدالمجید رحمانیان  


'''حروف چین و صفحه‌آرا:''' امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری  
'''حروف چین و صفحه‌آرا:''' امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری  
خط ۲۳: خط ۲۳:
'''قطع کتاب:''' رقعی
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطره   
'''نوع ماده:''' کتاب(خاطره)  


=== '''معرفی کتاب، معرفی راوی و نویسنده''' ===
== معرفی کتاب ==
جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد این کتاب را در 38 موضوع به نگارش درآورده است. اتفاقاتی در مورد [http://wikidefa.ir/?id=okbq1tzp عملیات کربلای 2] و شروع [[اسارت و اسیران|اسارت]]، [[اردوگاه]] 9 رمادی، [[بیمارستان]] تموز و الرشید و ... به وقوع پیوست.  
جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد این کتاب را در 38 موضوع به نگارش درآورده است. اتفاقاتی در مورد [http://wikidefa.ir/?id=okbq1tzp عملیات کربلای 2] و شروع [[اسارت و اسیران|اسارت]]، [[اردوگاه]] 9 رمادی، [[بیمارستان]] تموز و الرشید و ... به وقوع پیوست.  


عیسی‌مراد در دهم شهریور 1365در [http://wikidefa.ir/?id=okbq1tzp عملیات کربلای 2]به دست نیروهای بعثی به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. سال های [[اسارت و اسیران|اسارت]] این آزاده در [[اردوگاه رمادی 9|اردوگاه رمادی 9]] سپری شد.
عیسی‌مراد در دهم شهریور 1365در [http://wikidefa.ir/?id=okbq1tzp عملیات کربلای 2]به دست نیروهای بعثی به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. سال های [[اسارت و اسیران|اسارت]] این آزاده در [[اردوگاه]] رمادی 9 سپری شد.


=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب                 ''' ===
== گزیده‌ای از محتوای کتاب   '''              ''' ==
آفتاب آخرین ماه تابستان تازه بر قله حاج‌‌عمران شروع به تابیدن کرده بود که عراقی‌ها حلقه محاصره را تنگ‌تر کرده و با داد و فریاد و شلیک رگبار به سوی ما پیش می‌آمدند. هلی‌کوپترها نیز بر بالای سرمان می‌چرخیدند و عده‌ای را به شهادت می‌رساندند ولی چه کنیم که راهی جز تسلیم شدن در برابر تقدیر نداشتیم. برایمان لحظه‌های بسیار سختی می‌گذشت. عکسی از امام را که روی سینه خود آویزان کرده بودم، برداشتم آن را بوسیدم و روی سینه‌ام گذاشتم و محترمانه بر روی یکی از صخره‌ها قرار دادم. و آرام‌ آرام ناباورانه خداحافظی کردم. پیشانی‌بند خود را نیز گشودم، آن‌چه را که به عنوان سند با خود داشتم پاره کردم و در جایی پنهان نمودم. عراقی‌ها به ما نزدیک‌تر می‌شدند و پیوسته فریاد می‌زدند که دست‌هایمان را بالا ببریم و سلاح‌ها را از خودمان دور کنیم. آنها با رگبار ما را هدف گرفتند و تعدادی از بچه‌ها را به شهادت رساندند و برخی هم مجروح شدند. آنها ما را در حلقه تنگ محاصره قرار دادند و سرانجام ناباورانه به [[اسارت و اسیران|اسارت]] سخت دشمن گرفتار شدیم ... .<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>
آفتاب آخرین ماه تابستان تازه بر قله حاج‌‌عمران شروع به تابیدن کرده بود که عراقی‌ها حلقه محاصره را تنگ‌تر کرده و با داد و فریاد و شلیک رگبار به سوی ما پیش می‌آمدند. هلی‌کوپترها نیز بر بالای سرمان می‌چرخیدند و عده‌ای را به شهادت می‌رساندند ولی چه کنیم که راهی جز تسلیم شدن در برابر تقدیر نداشتیم. برایمان لحظه‌های بسیار سختی می‌گذشت. عکسی از امام را که روی سینه خود آویزان کرده بودم، برداشتم آن را بوسیدم و روی سینه‌ام گذاشتم و محترمانه بر روی یکی از صخره‌ها قرار دادم. و آرام‌ آرام ناباورانه خداحافظی کردم. پیشانی‌بند خود را نیز گشودم، آن‌چه را که به عنوان سند با خود داشتم پاره کردم و در جایی پنهان نمودم. عراقی‌ها به ما نزدیک‌تر می‌شدند و پیوسته فریاد می‌زدند که دست‌هایمان را بالا ببریم و سلاح‌ها را از خودمان دور کنیم. آنها با رگبار ما را هدف گرفتند و تعدادی از بچه‌ها را به شهادت رساندند و برخی هم مجروح شدند. آنها ما را در حلقه تنگ محاصره قرار دادند و سرانجام ناباورانه به [[اسارت و اسیران|اسارت]] سخت دشمن گرفتار شدیم ..<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir انتشارات پیام آزادگان]،</ref>


=== کتابشناسی ===
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اسارت و اسیران]]
* [[اسرا]]
* [[اردوگاه]]
* [[بیمارستان]]
* [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:اسرا]]
[[رده:افراد (آزاده‌ها)]]
[[رده:اردوگاه]]
[[رده:بیمارستان]]
[[رده:جنگ تحميلي عراق عليه ايران]]
[[رده:کتاب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۹

کتابی به قلم جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد در 38 موضوع است.

فراداده کتاب

سفیران در بند
سفیران در بند..jpg
کتابی به قلم جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد در 38 موضوع است
فراداده کتاب
نویسندهابوالقاسم عیسی‌مراد
ویراستارعبدالمجید رحمانیان
حروف چین و صفحه‌آراامید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری
لیتوگرافی،‌ چاپ و صحافیگرافیک‌گستر، سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر
نوبت و سال چاپاول، 1379
شمارگان2000
قیمت پشت جلد4000 ریال
تعداد صفحات112
شابک2-2- 92006- 964
قطع کتابرقعی
نوع مادهکتاب(خاطره)

نویسنده: ابوالقاسم عیسی‌مراد

ویراستار: عبدالمجید رحمانیان

حروف چین و صفحه‌آرا: امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری

لیتوگرافی،‌ چاپ و صحافی: گرافیک‌گستر، سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر

نوبت و سال چاپ: اول، 1379

شمارگان: 2000

قیمت پشت جلد: 4000 ریال

تعداد صفحات: 112

شابک: 2-2- 92006- 964

قطع کتاب: رقعی

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسی‌مراد این کتاب را در 38 موضوع به نگارش درآورده است. اتفاقاتی در مورد عملیات کربلای 2 و شروع اسارت، اردوگاه 9 رمادی، بیمارستان تموز و الرشید و ... به وقوع پیوست.

عیسی‌مراد در دهم شهریور 1365در عملیات کربلای 2به دست نیروهای بعثی به اسارت درآمد. سال های اسارت این آزاده در اردوگاه رمادی 9 سپری شد.

گزیده‌ای از محتوای کتاب                 

آفتاب آخرین ماه تابستان تازه بر قله حاج‌‌عمران شروع به تابیدن کرده بود که عراقی‌ها حلقه محاصره را تنگ‌تر کرده و با داد و فریاد و شلیک رگبار به سوی ما پیش می‌آمدند. هلی‌کوپترها نیز بر بالای سرمان می‌چرخیدند و عده‌ای را به شهادت می‌رساندند ولی چه کنیم که راهی جز تسلیم شدن در برابر تقدیر نداشتیم. برایمان لحظه‌های بسیار سختی می‌گذشت. عکسی از امام را که روی سینه خود آویزان کرده بودم، برداشتم آن را بوسیدم و روی سینه‌ام گذاشتم و محترمانه بر روی یکی از صخره‌ها قرار دادم. و آرام‌ آرام ناباورانه خداحافظی کردم. پیشانی‌بند خود را نیز گشودم، آن‌چه را که به عنوان سند با خود داشتم پاره کردم و در جایی پنهان نمودم. عراقی‌ها به ما نزدیک‌تر می‌شدند و پیوسته فریاد می‌زدند که دست‌هایمان را بالا ببریم و سلاح‌ها را از خودمان دور کنیم. آنها با رگبار ما را هدف گرفتند و تعدادی از بچه‌ها را به شهادت رساندند و برخی هم مجروح شدند. آنها ما را در حلقه تنگ محاصره قرار دادند و سرانجام ناباورانه به اسارت سخت دشمن گرفتار شدیم ..[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،