رمضان در اسارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی « === مقدمه === در روزهای اسارت، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند شش قاشق غذا بود، 2 تکه گوشت و 2 تکه نان که همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود. این وضعیت خیلی زجرآور بود. در طول اسارت،سخت‌ترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کار...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


=== مقدمه ===
در روزهای [[اسارت و اسیران|اسارت]]، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند شش قاشق غذا بود، 2 تکه گوشت و 2 تکه نان که همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود. این وضعیت خیلی زجرآور بود.
در روزهای اسارت، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند شش قاشق غذا بود، 2 تکه گوشت و 2 تکه نان که همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود. این وضعیت خیلی زجرآور بود.


در طول اسارت،سخت‌ترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود.  
در طول [[اسارت و اسیران|اسارت]]،سخت‌ترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود.  


=== وعده های غذایی ===
== وعده های غذایی ==
با همین وضعیت به ماه رمضان که در فصل تابستان قرار داشت، رسیدیم، عنایت خاص خداوند ما را در انجام این وظیفه شرعی موفق میکرد. همه اسرای [[اردوگاه موصل 2]] تصمیم گرفتند علیرغم مخالفت عراقیان روزه بگیرند. با عراقیان صحبت کردیم که روزه‌ گرفتن جزو اعتقادات ماست، ما روزه میگیریم.طبق توافقات انجام گرفته قرار شد صبحانه‌مان را در افطاری و وعده‌ ناهار را در سحری بدهند این کارها در سایه وحدت و انسجام همه اسرا انجام گرفت. تمامی اسرای [[اردوگاه]] ما که 1800 نفر بوند از رزمندگان عملیات خیبر بودند.
با همین وضعیت به ماه رمضان که در فصل تابستان قرار داشت، رسیدیم، عنایت خاص خداوند ما را در انجام این وظیفه شرعی موفق می کرد. همه اسرای [[اردوگاه موصل 2]] تصمیم گرفتند علیرغم مخالفت عراقیان [[روزه و روزه داری|روزه]] بگیرند.


عراقیها برای اینکه جلوی روزه گرفتن ما را بگیرند بعضی مواقع‌ در غذای ما نفت میریختند که به علت بوی آن 2 ، 3 قاشق میخوردیم و حالمان به هم میخورد.<ref>پور موسوی، محمود(1389). رمضان در اسارت. قابل بازیابی<nowiki/>https://pgolf.ir/news-golf/note/%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D8%B0%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7-%D9%86/</ref>
با عراقیان صحبت کردیم که [[روزه و روزه داری|روزه‌]] گرفتن جزو اعتقادات ماست، ما [[روزه و روزه داری|روزه]] می گیریم.طبق توافقات انجام گرفته قرار شد صبحانه‌مان را در افطاری و وعده‌ [[ناهار در اسارت|ناهار]] را در سحری بدهند این کارها در سایه وحدت و انسجام همه [[اسرا]] انجام گرفت.


( نیز نگاه کنید به [[غذا در اسارت]])
تمامی اسرای [[اردوگاه]] ما که 1800 نفر بوند از رزمندگان [https://defamoghaddas.ir/news/1981/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%DB%8C%D8%A8%D8%B1 عملیات خیبر] بودند. عراقی ها برای اینکه جلوی [[روزه و روزه داری|روزه]] گرفتن ما را بگیرند بعضی مواقع‌ در [[غذای اسارت|غذای]] ما نفت می ریختند که به علت بوی آن 2 ، 3 قاشق می خوردیم و حالمان به هم می خورد.<ref>پور موسوی، محمود(1389). رمضان در اسارت. قابل بازیابی[https://pgolf.ir/news-golf/note/%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D8%B0%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7-%D9%86/ https://pgolf.ir/news]</ref>


=== کتابشناسی ===
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[روزه و روزه داری]]
 
* [[غذای اسارت]]
 
== کتابشناسی ==
[[en:Ramadan in captivity]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۹

در روزهای اسارت، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند شش قاشق غذا بود، 2 تکه گوشت و 2 تکه نان که همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود. این وضعیت خیلی زجرآور بود.

در طول اسارت،سخت‌ترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود.

وعده های غذایی

با همین وضعیت به ماه رمضان که در فصل تابستان قرار داشت، رسیدیم، عنایت خاص خداوند ما را در انجام این وظیفه شرعی موفق می کرد. همه اسرای اردوگاه موصل 2 تصمیم گرفتند علیرغم مخالفت عراقیان روزه بگیرند.

با عراقیان صحبت کردیم که روزه‌ گرفتن جزو اعتقادات ماست، ما روزه می گیریم.طبق توافقات انجام گرفته قرار شد صبحانه‌مان را در افطاری و وعده‌ ناهار را در سحری بدهند این کارها در سایه وحدت و انسجام همه اسرا انجام گرفت.

تمامی اسرای اردوگاه ما که 1800 نفر بوند از رزمندگان عملیات خیبر بودند. عراقی ها برای اینکه جلوی روزه گرفتن ما را بگیرند بعضی مواقع‌ در غذای ما نفت می ریختند که به علت بوی آن 2 ، 3 قاشق می خوردیم و حالمان به هم می خورد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. پور موسوی، محمود(1389). رمضان در اسارت. قابل بازیابیhttps://pgolf.ir/news