برخورد عراقی ها در برگزاری مراسم محرم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی « ===برخورد عراقی‌ها=== از منظر عراقی‌های بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم به‌حساب می‌آمد و هرکس عزاداری می‌کرد، با مجازات سنگینی مواجه می‌شد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز م...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


===برخورد عراقی‌ها===
در سال های اول [[اسارت و اسیران|اسارت]]، [[اسرا]] آهسته و آرام عزاداری می‌کردند. در دسته‌های پنج یا شش نفره کنار هم می‌نشستند؛ یکی آرام مداحی می‌کرد و دیگران آهسته سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و در حیاط یکی آرام نوحه می‌خواند و بقیه حین قدم زدن عزاداری می‌کردند. سال های بعد، وضعیت بهتر شد. اول طبقه بالای قاطع عزاداری می‌کردند و صدایشان به پایین می‌رسید. آنها هم شروع می‌کردند و دسته‌جمعی نوحه می‌خواندند که عراقی‌ها نتوانند کسی را به‌عنوان مدّاح یا نوحه‌خوان دستگیر کنند.  
از منظر عراقی‌های بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم به‌حساب می‌آمد و هرکس عزاداری می‌کرد، با مجازات سنگینی مواجه می‌شد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز می‌دانستند.عراقی‌ها با انجام اقداماتی در عزاداری [[اسرا]] در ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا اخلال ایجاد می‌كردند؛ پخش فیلم، تزریق آمپول و واکسن، جمع کردن بچه‌ها در حیاط، آمارگیری‌های کاذب، حبس بچه‌ها در اتاق‌ها، و گماردن نگهبان در هر اتاق ازجمله این اقدامات بود، ولی اسرا در حدّ توان عزاداری می‌کردند.


    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.
== برخورد عراقی‌ها ==
از منظر عراقی‌های بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم به‌حساب می‌آمد و هرکس عزاداری می‌کرد، با مجازات سنگینی مواجه می‌شد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز می‌دانستند.عراقی‌ها با انجام اقداماتی در عزاداری [[اسرا]] در ماه محرم و روزهای [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B9%D8%A7 تاسوعا] و [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 عاشورا] اخلال ایجاد می‌كردند؛ پخش فیلم، تزریق آمپول و واکسن، جمع کردن بچه‌ها در حیاط، آمارگیری‌های کاذب، حبس بچه‌ها در اتاق‌ها، و گماردن نگهبان در هر اتاق ازجمله این اقدامات بود، ولی اسرا در حدّ توان عزاداری می‌کردند.


    شب عاشورای 1367، در [[اردوگاه رمادی 1]] و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و [[آب]] روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.</ref>.
    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1 عاشورا] و [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B9%D8%A7 تاسوعا،] نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B9%D8%A7 تاسوعا] و [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1 عاشورا] به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.
 
== شب [[عاشورای 1368 در اردوگاه 12|عاشورای]] 1367 ==
    شب [[عاشورای 1368 در اردوگاه 12|عاشورای]] 1367، در [[اردوگاه رمادی 1]] و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره [[شکنجه]] کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و [[آب]] روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند<ref>خاجی، علی (1391). [[شرح قفس(کتاب)|شرح قفص]]. تهران: [https://www.mfpa.ir/fa/library پیام آزادگان].</ref>.
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[محرم و عاشورا]]
 
== کتابشناسی ==
<references />زهرا یزدی نژاد
[[رده:برخورد عراقی ها در برگزاری مراسم محرم]]
[[رده:محرم و عاشورا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۸

در سال های اول اسارت، اسرا آهسته و آرام عزاداری می‌کردند. در دسته‌های پنج یا شش نفره کنار هم می‌نشستند؛ یکی آرام مداحی می‌کرد و دیگران آهسته سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و در حیاط یکی آرام نوحه می‌خواند و بقیه حین قدم زدن عزاداری می‌کردند. سال های بعد، وضعیت بهتر شد. اول طبقه بالای قاطع عزاداری می‌کردند و صدایشان به پایین می‌رسید. آنها هم شروع می‌کردند و دسته‌جمعی نوحه می‌خواندند که عراقی‌ها نتوانند کسی را به‌عنوان مدّاح یا نوحه‌خوان دستگیر کنند.

برخورد عراقی‌ها

از منظر عراقی‌های بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم به‌حساب می‌آمد و هرکس عزاداری می‌کرد، با مجازات سنگینی مواجه می‌شد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز می‌دانستند.عراقی‌ها با انجام اقداماتی در عزاداری اسرا در ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا اخلال ایجاد می‌كردند؛ پخش فیلم، تزریق آمپول و واکسن، جمع کردن بچه‌ها در حیاط، آمارگیری‌های کاذب، حبس بچه‌ها در اتاق‌ها، و گماردن نگهبان در هر اتاق ازجمله این اقدامات بود، ولی اسرا در حدّ توان عزاداری می‌کردند.

    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.

شب عاشورای 1367

    شب عاشورای 1367، در اردوگاه رمادی 1 و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و آب روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند[۱].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.

زهرا یزدی نژاد