بیمارستان نظامی الرشید بغداد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
=== مقدمه ===
 
این [[بیمارستان]] به امر هارون الرشید به سال 171 هجری قمری در بغداد تأسیس شده است. در حقیقت این [[بیمارستان]] به دست پزشکان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بوده اداره می شده است.<ref>نجم آبادی ، محمود(1396).تاریخ بیمارستان ها در ایران و سرزمین های شرق اسلامی. قابل بازیابی از<nowiki/>https://shiateb.com/Pages/newsSimpleView.aspx?gid=1&nid=1826</ref>  
این [[بیمارستان]] به امر هارون الرشید به سال 171 هجری قمری در بغداد تأسیس شده است. در حقیقت این [[بیمارستان]] به دست پزشکان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بوده اداره می شده است.<ref>نجم آبادی ، محمود(1396).تاریخ بیمارستان ها در ایران و سرزمین های شرق اسلامی. قابل بازیابی از<nowiki/>https://shiateb.com/Pages/newsSimpleView.aspx?gid=1&nid=1826</ref>  


=== سیر تحول ===
=== سیر تحول ===
هرون به طبیب خود جبرئیل فرزند بختیشوع امر کرد تا اقدام به تأسیس آن کند. جبرئیل این امر را کفایت کرد و برای بیمارستان اطبائی منجمله ماسویه (ابویوحنا) که از پزشکان و داروسازان جندی شاپور بود انتخاب کرد. ریاست [[بیمارستان]] با جبرئیل بود و چنان که می دانیم همین که بغداد تمرکز علمی یافت، خلفای عباسی با وسائل مختلف اطباء و دانشمندان دانشگاه جندی شاپور را به این شهر خواندند. در حقیقت این [[بیمارستان]] به دست دانشمندان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بود، اداره می گردید.<ref>نجم آبادی، محمود(1375). تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول). تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم </ref>. به نظر می رسد که این بیمارستان پس از هرون الرشید توسط مأمون به وسیله پزشکان بالا و فرزندان آن ها اداره می شده است.
هرون به طبیب خود جبرئیل فرزند بختیشوع امر کرد تا اقدام به تأسیس آن کند. جبرئیل این امر را کفایت کرد و برای بیمارستان اطبائی منجمله ماسویه (ابویوحنا) که از پزشکان و داروسازان جندی شاپور بود انتخاب کرد. ریاست [[بیمارستان]] با جبرئیل بود و چنان که می دانیم همین که بغداد تمرکز علمی یافت، خلفای عباسی با وسائل مختلف اطباء و دانشمندان دانشگاه جندی شاپور را به این شهر خواندند. در حقیقت این [[بیمارستان]] به دست دانشمندان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بود، اداره می گردید.<ref>نجم آبادی، محمود(1375). تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول). تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم </ref>. به نظر می رسد که این بیمارستان پس از هرون الرشید توسط مأمون به وسیله پزشکان بالا و فرزندان آن ها اداره می شده است.
=== بیمارستان الرشید در دوران اسارت ===
پس از استقرار در [[اردوگاه]]، افراد مجروح یا بیمار برای درمان تخصصی‌تر، به بیمارستان الرشید در بغداد اعزام می‌شدند.اسرای انتقال‌یافته به سایر بیمارستان‌ها در ساختمانی کاملاً حفاظت‌شده قرار می‌گرفتند.در این بیمارستان‌ها، تلاش می‌شد که اسرای ثبت‌نام‌شده و مفقودین جدا از یکدیگر نگه‌داری شوند و هیچ‌گونه تماسی با یکدیگر نداشته باشند. درخصوص بیمارستان الرشید داستان متفاوت بود. عموماً [[اسرا]] در ساختمان‌ها و زندان‌هایی که در مجاورت این بیمارستان قرار داشت، مستقر می‌شدند و برای برخی اقدامات درمانی یا آزمایشگاهی، به ساختمان اصلی [[بیمارستان]] منتقل و پس از انجام اقدامات موردنظر، مجدداً به همان زندان‌ها بازگردانده می‌شدند. البته در این زندان‌ها شرایط، هم از نظر وضعیت بهداشتی و هم از نظر دسترسی به آب و غذا، بسیار بهتر از اردوگاه‌ها بود. البته در برخی موارد نیز [[اسرا]] در ساختمان اصلی اسکان داده می‌شدند که موارد آن زیاد نبود. در ماه دوم اسارت، از بیمارستان تموز برای مداوا به الرشید فرستاده شدم. بعد از معاینات اولیه، به زندانی در نزدیکی الرشید برده شدم.
این زندان از ساختمان‌های متعددی تشکیل شده بود: دو سلول بزرگ که به زندانیان سیاسی اختصاص داشت و خانواده‌های آنان، هر جمعه، به مدت یک ساعت می‌توانستند با آنها ملاقات کنند. البته همه افراد مستقر در این دو سلول زندانی سیاسی نبودند، بلکه حدود نیمی از آنها بیماران روانی بودند و همراه با آن زندانیان در این دو سلول نگه‌داری می‌شدند. در قسمت دیگر این زندان، که همچون ساختمان‌های قدیمی در کشورمان، از اندرونی و بیرونی تشکیل شده بود، دو حیاط بزرگ و تعداد زیادی اتاق وجود داشت که محل نگه‌داری زندانیان نظامی بود. این نظامیان افرادی بودند که عموماً از منطقه عملیاتی [[فرار]] یا ترک خدمت کرده بودند و منتظر صدور حکم یا اجرای احکام صادره بودند. در گوشه حیاط این زندان، اتاقی به ابعاد 3×6 متر قرار داشت که 5 اسیر در آنجا نگه‌داری می‌شدند. چهار تخت وجود داشت که 4 نفر از آنها استفاده می‌کردند و نفر پنجم روی زمین می‌خوابید. چند پتو کف زمین می‌انداخت و روی آنها می‌خوابید. در ساعات محدودی که عراقی‌ها اجازه می‌دادند و دیگر زندانیان به‌خصوص زندانیان سیاسی در محوطه نبودند، افراد ساکن در این محل، می‌توانستند برای استفاده از سرویس بهداشتی (دو چشمه توالت، برای حداقل 100 نفر اعم‌از زندانیان سیاسی و غیره) یا آوردن [[آب]] از تنها آب سردکن آن زندان از اتاق خارج شوند. جدا از مکان‌هایی که ذکر شد، تعدادی از اسرای ایرانی، که برای درمان به بیمارستان الرشید فرستاده می‌شدند، در ساختمان‌های اصلی این بیمارستان مستقر و ازسوی صلیب سرخ نیز ملاقات شده‌اند.
=== گزارش [[صلیب سرخ]] ===
در گزارش مربوط به بازدید اول شهریورماه 1363 کمیته بین‌المللی [[صلیب سرخ]]، این بیمارستان چنین توصیف شده است: بیمارستان الرشید در جنوب شهر بغداد واقع شده و عبارت از چندین ساختمان یک‌طبقه است که بین آنها را درختکاری کرده‌اند. یکی از بخش‌های مربوط به اسرا در قسمت امنیتی [[بیمارستان]] قرار داشت که با دیواری به ارتفاع سه متر که روی آن را سیم‌خاردار كشیده بودند، محصور شده بود. دو سرباز مسلح از در ورودی نگهبانی می‌کردند. ابعاد اتاق مربوط به اسرا 3×3×8 متر بود، محتوی 5 تختخواب که هرکدام یک تشک، یک ملحفه تمیز، یک بالش و یک میز پاتختی داشتند. از دو پنجره (50×80 سانتی‌متر) به‌قدر کافی نور به درون می‌تابید. دو لامپ نئون و دو پنكه سقفی و همچنین یک هواکش کار می‌کرد. یک تلویزیون در دسترس [[اسرا]] قرار داشت. یک اتاق جنبی (3×3×4 متر) با یک [[توالت]] ایرانی، یک دوش [[آب]] سرد و دو دستشویی مجهز بود. سه پنجره داشت (150×50 سانتی‌متر). در این بازدید، یک اسیر ایرانی در این محل حضور داشته است<ref>گزارش های صلیب سرخ ، شماره 2172 :هیئت كمیته صلیب سرخ بین‌المللی بعد از هر بازدید خود از مكان‌هایی كه اسرای ایرانی در آنها نگه‌داری می‌شدند (اعم‌از اردوگاه یا بیمارستان)، گزارشی از این بازدید تهیه كرده و به سه زبان (فارسی، انگلیسی و عربی) در اختیار (صلیب سرخ، ایران و عراق) قرار می‌داد. در این گزارشات تاریخ بازدید انجام‌شده و همچنین تاریخ بازدید قبلی ذكر می‌شد. اعضای این هئیت براساس پروتكلی كه در اختیار داشتند، مواظب بودند مطالب مشخصی را بررسی و در گزارش به آن اشاره كنند. هریك از این گزارشات با یك كد مشخص شده است كه در این گزارش به این كدها اشاره شده است. مجموعه این گزارشات در سازمان اسناد و مدارك دفاع مقدس موجود است.</ref>.
نیز نگاه کنید به [[بیمارستان]]
نیز نگاه کنید به [[بیمارستان]]


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===
<references />دبیرخانه ویکی آزادگان
<references />علی خاجی و دبیرخانه ویکی آزادگان

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۲

این بیمارستان به امر هارون الرشید به سال 171 هجری قمری در بغداد تأسیس شده است. در حقیقت این بیمارستان به دست پزشکان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بوده اداره می شده است.[۱]

سیر تحول

هرون به طبیب خود جبرئیل فرزند بختیشوع امر کرد تا اقدام به تأسیس آن کند. جبرئیل این امر را کفایت کرد و برای بیمارستان اطبائی منجمله ماسویه (ابویوحنا) که از پزشکان و داروسازان جندی شاپور بود انتخاب کرد. ریاست بیمارستان با جبرئیل بود و چنان که می دانیم همین که بغداد تمرکز علمی یافت، خلفای عباسی با وسائل مختلف اطباء و دانشمندان دانشگاه جندی شاپور را به این شهر خواندند. در حقیقت این بیمارستان به دست دانشمندان جندی شاپور که جبرئیل هم از آنان بود، اداره می گردید.[۲]. به نظر می رسد که این بیمارستان پس از هرون الرشید توسط مأمون به وسیله پزشکان بالا و فرزندان آن ها اداره می شده است.

بیمارستان الرشید در دوران اسارت

پس از استقرار در اردوگاه، افراد مجروح یا بیمار برای درمان تخصصی‌تر، به بیمارستان الرشید در بغداد اعزام می‌شدند.اسرای انتقال‌یافته به سایر بیمارستان‌ها در ساختمانی کاملاً حفاظت‌شده قرار می‌گرفتند.در این بیمارستان‌ها، تلاش می‌شد که اسرای ثبت‌نام‌شده و مفقودین جدا از یکدیگر نگه‌داری شوند و هیچ‌گونه تماسی با یکدیگر نداشته باشند. درخصوص بیمارستان الرشید داستان متفاوت بود. عموماً اسرا در ساختمان‌ها و زندان‌هایی که در مجاورت این بیمارستان قرار داشت، مستقر می‌شدند و برای برخی اقدامات درمانی یا آزمایشگاهی، به ساختمان اصلی بیمارستان منتقل و پس از انجام اقدامات موردنظر، مجدداً به همان زندان‌ها بازگردانده می‌شدند. البته در این زندان‌ها شرایط، هم از نظر وضعیت بهداشتی و هم از نظر دسترسی به آب و غذا، بسیار بهتر از اردوگاه‌ها بود. البته در برخی موارد نیز اسرا در ساختمان اصلی اسکان داده می‌شدند که موارد آن زیاد نبود. در ماه دوم اسارت، از بیمارستان تموز برای مداوا به الرشید فرستاده شدم. بعد از معاینات اولیه، به زندانی در نزدیکی الرشید برده شدم.

این زندان از ساختمان‌های متعددی تشکیل شده بود: دو سلول بزرگ که به زندانیان سیاسی اختصاص داشت و خانواده‌های آنان، هر جمعه، به مدت یک ساعت می‌توانستند با آنها ملاقات کنند. البته همه افراد مستقر در این دو سلول زندانی سیاسی نبودند، بلکه حدود نیمی از آنها بیماران روانی بودند و همراه با آن زندانیان در این دو سلول نگه‌داری می‌شدند. در قسمت دیگر این زندان، که همچون ساختمان‌های قدیمی در کشورمان، از اندرونی و بیرونی تشکیل شده بود، دو حیاط بزرگ و تعداد زیادی اتاق وجود داشت که محل نگه‌داری زندانیان نظامی بود. این نظامیان افرادی بودند که عموماً از منطقه عملیاتی فرار یا ترک خدمت کرده بودند و منتظر صدور حکم یا اجرای احکام صادره بودند. در گوشه حیاط این زندان، اتاقی به ابعاد 3×6 متر قرار داشت که 5 اسیر در آنجا نگه‌داری می‌شدند. چهار تخت وجود داشت که 4 نفر از آنها استفاده می‌کردند و نفر پنجم روی زمین می‌خوابید. چند پتو کف زمین می‌انداخت و روی آنها می‌خوابید. در ساعات محدودی که عراقی‌ها اجازه می‌دادند و دیگر زندانیان به‌خصوص زندانیان سیاسی در محوطه نبودند، افراد ساکن در این محل، می‌توانستند برای استفاده از سرویس بهداشتی (دو چشمه توالت، برای حداقل 100 نفر اعم‌از زندانیان سیاسی و غیره) یا آوردن آب از تنها آب سردکن آن زندان از اتاق خارج شوند. جدا از مکان‌هایی که ذکر شد، تعدادی از اسرای ایرانی، که برای درمان به بیمارستان الرشید فرستاده می‌شدند، در ساختمان‌های اصلی این بیمارستان مستقر و ازسوی صلیب سرخ نیز ملاقات شده‌اند.

گزارش صلیب سرخ

در گزارش مربوط به بازدید اول شهریورماه 1363 کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، این بیمارستان چنین توصیف شده است: بیمارستان الرشید در جنوب شهر بغداد واقع شده و عبارت از چندین ساختمان یک‌طبقه است که بین آنها را درختکاری کرده‌اند. یکی از بخش‌های مربوط به اسرا در قسمت امنیتی بیمارستان قرار داشت که با دیواری به ارتفاع سه متر که روی آن را سیم‌خاردار كشیده بودند، محصور شده بود. دو سرباز مسلح از در ورودی نگهبانی می‌کردند. ابعاد اتاق مربوط به اسرا 3×3×8 متر بود، محتوی 5 تختخواب که هرکدام یک تشک، یک ملحفه تمیز، یک بالش و یک میز پاتختی داشتند. از دو پنجره (50×80 سانتی‌متر) به‌قدر کافی نور به درون می‌تابید. دو لامپ نئون و دو پنكه سقفی و همچنین یک هواکش کار می‌کرد. یک تلویزیون در دسترس اسرا قرار داشت. یک اتاق جنبی (3×3×4 متر) با یک توالت ایرانی، یک دوش آب سرد و دو دستشویی مجهز بود. سه پنجره داشت (150×50 سانتی‌متر). در این بازدید، یک اسیر ایرانی در این محل حضور داشته است[۳].

نیز نگاه کنید به بیمارستان

کتابشناسی

  1. نجم آبادی ، محمود(1396).تاریخ بیمارستان ها در ایران و سرزمین های شرق اسلامی. قابل بازیابی ازhttps://shiateb.com/Pages/newsSimpleView.aspx?gid=1&nid=1826
  2. نجم آبادی، محمود(1375). تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول). تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم
  3. گزارش های صلیب سرخ ، شماره 2172 :هیئت كمیته صلیب سرخ بین‌المللی بعد از هر بازدید خود از مكان‌هایی كه اسرای ایرانی در آنها نگه‌داری می‌شدند (اعم‌از اردوگاه یا بیمارستان)، گزارشی از این بازدید تهیه كرده و به سه زبان (فارسی، انگلیسی و عربی) در اختیار (صلیب سرخ، ایران و عراق) قرار می‌داد. در این گزارشات تاریخ بازدید انجام‌شده و همچنین تاریخ بازدید قبلی ذكر می‌شد. اعضای این هئیت براساس پروتكلی كه در اختیار داشتند، مواظب بودند مطالب مشخصی را بررسی و در گزارش به آن اشاره كنند. هریك از این گزارشات با یك كد مشخص شده است كه در این گزارش به این كدها اشاره شده است. مجموعه این گزارشات در سازمان اسناد و مدارك دفاع مقدس موجود است.

علی خاجی و دبیرخانه ویکی آزادگان