زندان آلواتان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''زندان آلواتان''' «این زندان موقت در یک اصطبل واقع در روستای دوله‌تو در شمال‌غربی سردشت و در نقطة صفر مرزی میان ایران و عراق در کنار روستاهای آلواتان، میرآباد و مزرعه و دارای مرز مشترک با عراق بود که از آن برای نگهداری موقت افراد دستگیر شده ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''زندان آلواتان'''
این زندان موقت در یک اصطبل واقع در روستای دوله‌تو در شمال‌غربی سردشت و در نقطه صفر مرزی میان ایران و عراق در کنار روستاهای آلواتان، میرآباد و مزرعه و دارای مرز مشترک با عراق بود که از آن برای نگهداری موقت افراد دستگیر شده از نیروهای نظامی و انتظامی و سازمان‌های انقلاب و پیشمرگان کرد مسلمان استفاده می‌شد<ref>حسین‌پور، امیر (1398). در کمین کومله ها.گیلان: نکوآفرین، ص.22و 23.</ref>.


«این زندان موقت در یک اصطبل واقع در روستای دوله‌تو در شمال‌غربی سردشت و در نقطة صفر مرزی میان ایران و عراق در کنار روستاهای آلواتان، میرآباد و مزرعه و دارای مرز مشترک با عراق بود که از آن برای نگهداری موقت افراد دستگیر شده از نیروهای نظامی و انتظامی و سازمان‌های انقلاب و پیشمرگان کرد مسلمان استفاده می‌شد.» (امیر حسین‌پور، صص 22 و 23)
جنگل آلواتان علاوه‌ بر زیبایی‌های چشم‌نواز، در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی به تصرف نیروهای دمکرات ضدانقلاب درآمد و مأمن بسیار مناسبی برای توپ‌ها و تانک‌های سرقتی که از پادگان‌های ارتش و کمین ستون زرهی سردشت – بانه به دست آورده بودند، محسوب می‌شد. این جنگل مملو از درختان کوهستانی است و دشمن از ابتدای استقرارش در آنجا و مناطق اطرافش، مخفیگاه‌های امنی را ایجاد کرد.  


«جنگل آلواتان علاوه‌ بر زيبايی‌های چشم‌نواز، در سال‌های ابتدايی انقلاب اسلامی به تصرف نيروهای دمكرات ضدانقلاب درآمد و مأمن بسيار مناسبی برای توپ‌ها و تانك‌های سرقتی كه از پادگان‌های ارتش و كمين ستون زرهی سردشت – بانه به دست آورده بودند، محسوب می‌شد. اين جنگل مملو از درختان كوهستانی است و دشمن از ابتدای استقرارش در آنجا و مناطق اطرافش، مخفيگاه‌های امنی را ايجاد كرد.  
جنگل آلواتان سیاه و اسرارآمیز در واقع جزء آخرین سنگرهای دفاعی دشمن به حساب می‌آمد، سنگری که نیروهای انقلاب علی‌رغم برتری که در بیشتر جاها کسب کرده بودند، هنوز نتوانسته بودند به آن دسترسی پیدا کنند. شهید محمود کاوه خود بارها به این منطقه از نبرد فکر کرده بود ولی هیچ‌گاه راه‌حل مفیدی برای این مساله نیافته بود. این جنگل به علت وجود درختان بی‌شمار و تو در تو و همچنین وجود صخره‌ها وکوه‌های خطرناک، دژی طبیعی بود که نفوذ به آن غیرقابل تصور بود. همچنین عقبه تدارکاتی آن که در خاک عراق قرار داشت مشکل مهمات و آذوقه آن را حل می کرد. دشمن به‌حدی از این سنگر خود اطمینان داشت که «حسن‌خان» فرمانده ضدانقلاب بارها اعلام کرده بود جنگل آلواتان سدی نفوذ‌ناپذیر است و اگر پاسداران و دیگر نیروهای انقلاب بخواهند برای مقابله با ما به این جنگل قدم بگذارند همه آنها را از بین خواهیم برد.


جنگل آلواتان سياه و اسرارآميز در واقع جزء آخرين سنگرهای دفاعی دشمن به حساب می‌آمد، سنگری كه نيروهای انقلاب علی‌رغم برتری كه در بيشتر جاها كسب كرده بودند، هنوز نتوانسته بودند به آن دسترسي پيدا كنند. شهيد محمود كاوه خود بارها به اين منطقه از نبرد فكر كرده بود ولی هيچ‌گاه راه‌حل مفيدی برای اين مساله نيافته بود. اين جنگل به علت وجود درختان بی‌شمار و تو در تو و همچنين وجود صخره‌ها وكوه‌های خطرناك، دژی طبيعی بود كه نفوذ به آن غيرقابل تصور بود. همچنين عقبه تداركاتی آن كه در خاك عراق قرار داشت مشكل مهمات و آذوقه آن را حل می كرد. دشمن به‌حدی از اين سنگر خود اطمينان داشت كه «حسن‌خان» فرمانده ضدانقلاب بارها اعلام كرده بود جنگل آلواتان سدی نفوذ‌ناپذير است و اگر پاسداران و ديگر نيروهای انقلاب بخواهند برای مقابله با ما به اين جنگل قدم بگذارند همة آنها را از بين خواهيم برد.» همچنين درجاي ديگری گفته بود: «اگر جمهوری اسلامی بتواند جاده بانه به سردشت و اين جنگل را بگيرد، اسلحه‌هايمان را را زمين می گذاريم و زن‌هايمان را طلاق مي‌دهيم» در واقع بايد گفت آلواتان مهم‌ترين قسمت نبرد با گروه‌های ضد انقلاب بود اين گروه‌ها در اين جنگل و درپناه درختان كوهستانی آن، مخفی گاه‌های امنی برای خود ساخته بودند وهمين مساله باعث می شد كه «حسن خان» اين طور با اطمينان از اين سنگرشان سخن بگويد … با انفجار سنگر بتونی، صدای الله اكبر در فضای آلواتان پيچيد، اين تكبير علامت پيروزی بود، تعدادی از نيروها به داخل قرارگاه نفوذ كردند.» (علی حسنی‌پور)
همچنین درجای دیگری گفته بود:<blockquote>«اگر جمهوری اسلامی بتواند جاده بانه به سردشت و این جنگل را بگیرد، اسلحه‌هایمان را را زمین می گذاریم و زن‌هایمان را طلاق می‌دهیم»<ref>حسین‌پور، امیر (1398). در کمین کومله ها. گیلان: نکوآفرین،</ref>. </blockquote>در واقع باید گفت آلواتان مهم‌ترین قسمت نبرد با گروه‌های ضد انقلاب بود این گروه‌ها در این جنگل و درپناه درختان کوهستانی آن، مخفی گاه‌های امنی برای خود ساخته بودند و همین مساله باعث می شد که «حسن خان» این طور با اطمینان از این سنگرشان سخن بگوید … با انفجار سنگر بتونی، صدای الله اکبر در فضای آلواتان پیچید، این تکبیر علامت پیروزی بود، تعدادی از نیروها به داخل قرارگاه نفوذ کردند<ref>حسنی‌پور، علی. راهیان نور</ref>.  


رضا رستمی، نویسندة کتاب اسیر آلواتان در گفتگو با سرویس [[مقاومت]] خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) می‌گوید: «ساختمان زندان یک طویله بزرگ با یک چهاردیواری با یک درِ حلبی بود. وسعت ساختمان زندان حدود صد متر بود، با ارتفاع یک تا یک و نیم متر و هشت اتاق که در دو ردیف روبه‌روی هم قرار داشتند که بین آن‌ها یک محوطه خالی بود. گاهی اوقات در هر اتاقِ زندان، بیش از ۴۵ زندانی نگه‌داری می‌شدند. با توجه به تعداد بالای [[اسرا]] و کمبودِ فضا، بعضی از اسرا برای استراحت به داخل آخور طویله می‌رفتند. آن‌قدر جا کم بود که اسرا به سختی خودشان را جابه‌جا می‌کردند.  
رضا رستمی، نویسنده کتاب اسیر آلواتان در گفتگو با سرویس [[مقاومت]] خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) می‌گوید: <blockquote>«ساختمان زندان یک طویله بزرگ با یک چهاردیواری با یک درِ حلبی بود. وسعت ساختمان زندان حدود صد متر بود، با ارتفاع یک تا یک و نیم متر و هشت اتاق که در دو ردیف روبه‌روی هم قرار داشتند که بین آن‌ها یک محوطه خالی بود. گاهی اوقات در هر اتاقِ زندان، بیش از ۴۵ زندانی نگه‌داری می‌شدند. با توجه به تعداد بالای [[اسرا]] و کمبودِ فضا، بعضی از [[اسرا]] برای استراحت به داخل آخور طویله می‌رفتند. آن‌قدر جا کم بود که [[اسرا]] به سختی خودشان را جابه‌جا می‌کردند.  


سال 1360 پروندة زندان آلواتان بسته می‌شود. شهید محمود کاوه با عملیاتی زندانیان آن زندان را آزاد می‌کند. در جریان این عملیات جنگل را آتش می‌زنند تا بتوانند عملیات آزادسازی زندانیان را اجرایی کنند. البته حزب دمکرات در نقاط مختلف کردستان پنج شش زندان دیگر داشت اما به اندازه زندان دوله‌تو و آلواتان مشهور نبود. چون مرکزیت اسرای در این زندان بود. بعد از فروپاشی زندان هم کومله و دمکرات به عراق رفتند و از آنجا نیروهای خود را فرماندهی می‌کردند. نکته مهم در مورد بقایای این زندان در مورد شهدایی است که بعد از انفجار و نابودی زندان، از آن‌جا خارج نشدند. سردار باقرزاده هم گروه تفحصی را برای پیدا کردن شهدای آن زندان‌ها اعزام کردند.» (رضا رستمی)
سال 1360 پرونده زندان آلواتان بسته می‌شود. شهید محمود کاوه با عملیاتی زندانیان آن زندان را آزاد می‌کند. در جریان این عملیات جنگل را آتش می‌زنند تا بتوانند عملیات آزادسازی زندانیان را اجرایی کنند. البته حزب دمکرات در نقاط مختلف کردستان پنج شش زندان دیگر داشت اما به اندازه [[زندان دوله تو|زندان دوله‌تو]] و آلواتان مشهور نبود. چون مرکزیت اسرای در این زندان بود. بعد از فروپاشی زندان هم کومله و دمکرات به عراق رفتند و از آنجا نیروهای خود را فرماندهی می‌کردند. نکته مهم در مورد بقایای این زندان در مورد شهدایی است که بعد از انفجار و نابودی زندان، از آن‌جا خارج نشدند. سردار باقرزاده هم گروه تفحصی را برای پیدا کردن شهدای آن زندان‌ها اعزام کردند<ref>ایبنا(1402).زندان کوهستانی آلواتان؛ از [[شکنجه]] در رودخانه تا قتل‌عام اسرا/ نقش شهید محمود کاوه در آزادی زندانیان. مصاحبه با رضا رستمی قابل بازیابی از [https://www.ibna.ir/news/498920/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7 https://www.ibna.ir/news/498920/]</ref>».</blockquote>


فرزانه قلعه‌قوند
== نیز نگاه کنید به ==


منابع
* [[زندان انفرادی]]


مصاحبه با رضا رستمی- 9 آبان 1402 ایبنا
* [[زندان دوله تو]]
* [[زندان های دوران اسارت]]


علی حسنی‌پور، راهیان نور
== کتابشناسی ==
 
<references />
حسین‌پور امیر (1398) در کمین کومله ها، گیلان نکوآفرین
[[رده:زندان آلواتان]]
[[رده:زندان دوله تو]]
[[رده:زندان های دوران اسارت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۴۷

این زندان موقت در یک اصطبل واقع در روستای دوله‌تو در شمال‌غربی سردشت و در نقطه صفر مرزی میان ایران و عراق در کنار روستاهای آلواتان، میرآباد و مزرعه و دارای مرز مشترک با عراق بود که از آن برای نگهداری موقت افراد دستگیر شده از نیروهای نظامی و انتظامی و سازمان‌های انقلاب و پیشمرگان کرد مسلمان استفاده می‌شد[۱].

جنگل آلواتان علاوه‌ بر زیبایی‌های چشم‌نواز، در سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی به تصرف نیروهای دمکرات ضدانقلاب درآمد و مأمن بسیار مناسبی برای توپ‌ها و تانک‌های سرقتی که از پادگان‌های ارتش و کمین ستون زرهی سردشت – بانه به دست آورده بودند، محسوب می‌شد. این جنگل مملو از درختان کوهستانی است و دشمن از ابتدای استقرارش در آنجا و مناطق اطرافش، مخفیگاه‌های امنی را ایجاد کرد.

جنگل آلواتان سیاه و اسرارآمیز در واقع جزء آخرین سنگرهای دفاعی دشمن به حساب می‌آمد، سنگری که نیروهای انقلاب علی‌رغم برتری که در بیشتر جاها کسب کرده بودند، هنوز نتوانسته بودند به آن دسترسی پیدا کنند. شهید محمود کاوه خود بارها به این منطقه از نبرد فکر کرده بود ولی هیچ‌گاه راه‌حل مفیدی برای این مساله نیافته بود. این جنگل به علت وجود درختان بی‌شمار و تو در تو و همچنین وجود صخره‌ها وکوه‌های خطرناک، دژی طبیعی بود که نفوذ به آن غیرقابل تصور بود. همچنین عقبه تدارکاتی آن که در خاک عراق قرار داشت مشکل مهمات و آذوقه آن را حل می کرد. دشمن به‌حدی از این سنگر خود اطمینان داشت که «حسن‌خان» فرمانده ضدانقلاب بارها اعلام کرده بود جنگل آلواتان سدی نفوذ‌ناپذیر است و اگر پاسداران و دیگر نیروهای انقلاب بخواهند برای مقابله با ما به این جنگل قدم بگذارند همه آنها را از بین خواهیم برد.

همچنین درجای دیگری گفته بود:

«اگر جمهوری اسلامی بتواند جاده بانه به سردشت و این جنگل را بگیرد، اسلحه‌هایمان را را زمین می گذاریم و زن‌هایمان را طلاق می‌دهیم»[۲].

در واقع باید گفت آلواتان مهم‌ترین قسمت نبرد با گروه‌های ضد انقلاب بود این گروه‌ها در این جنگل و درپناه درختان کوهستانی آن، مخفی گاه‌های امنی برای خود ساخته بودند و همین مساله باعث می شد که «حسن خان» این طور با اطمینان از این سنگرشان سخن بگوید … با انفجار سنگر بتونی، صدای الله اکبر در فضای آلواتان پیچید، این تکبیر علامت پیروزی بود، تعدادی از نیروها به داخل قرارگاه نفوذ کردند[۳]. رضا رستمی، نویسنده کتاب اسیر آلواتان در گفتگو با سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) می‌گوید:

«ساختمان زندان یک طویله بزرگ با یک چهاردیواری با یک درِ حلبی بود. وسعت ساختمان زندان حدود صد متر بود، با ارتفاع یک تا یک و نیم متر و هشت اتاق که در دو ردیف روبه‌روی هم قرار داشتند که بین آن‌ها یک محوطه خالی بود. گاهی اوقات در هر اتاقِ زندان، بیش از ۴۵ زندانی نگه‌داری می‌شدند. با توجه به تعداد بالای اسرا و کمبودِ فضا، بعضی از اسرا برای استراحت به داخل آخور طویله می‌رفتند. آن‌قدر جا کم بود که اسرا به سختی خودشان را جابه‌جا می‌کردند. سال 1360 پرونده زندان آلواتان بسته می‌شود. شهید محمود کاوه با عملیاتی زندانیان آن زندان را آزاد می‌کند. در جریان این عملیات جنگل را آتش می‌زنند تا بتوانند عملیات آزادسازی زندانیان را اجرایی کنند. البته حزب دمکرات در نقاط مختلف کردستان پنج شش زندان دیگر داشت اما به اندازه زندان دوله‌تو و آلواتان مشهور نبود. چون مرکزیت اسرای در این زندان بود. بعد از فروپاشی زندان هم کومله و دمکرات به عراق رفتند و از آنجا نیروهای خود را فرماندهی می‌کردند. نکته مهم در مورد بقایای این زندان در مورد شهدایی است که بعد از انفجار و نابودی زندان، از آن‌جا خارج نشدند. سردار باقرزاده هم گروه تفحصی را برای پیدا کردن شهدای آن زندان‌ها اعزام کردند[۴]».

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. حسین‌پور، امیر (1398). در کمین کومله ها.گیلان: نکوآفرین، ص.22و 23.
  2. حسین‌پور، امیر (1398). در کمین کومله ها. گیلان: نکوآفرین،
  3. حسنی‌پور، علی. راهیان نور
  4. ایبنا(1402).زندان کوهستانی آلواتان؛ از شکنجه در رودخانه تا قتل‌عام اسرا/ نقش شهید محمود کاوه در آزادی زندانیان. مصاحبه با رضا رستمی قابل بازیابی از https://www.ibna.ir/news/498920/