چهارده یاد: 2755 روز انتظار: تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
== فراداده کتاب == | == فراداده کتاب == | ||
{{Infobox|title=چهارده یاد: 2755 روز انتظار}} | {{Infobox|title=چهارده یاد: 2755 روز انتظار|image=[[پرونده:چهارده یاد- 2755 روز انتظار..jpg]]|header1=فراداده کتاب|caption=بیانگر جلوه‌ای از 2755 روز انتظار|label2=نویسنده|label3=حروف چین و صفحه‌آرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=کوروش اسکندری|data3=امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری|data4=چاپخانه سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر|data5=اول، 1378|data6=2000 نسخه|data7=3000 ریال|data8=72|data9=964-92006-6-5|data10=رقعی|data11=کتاب(خاطره)}} | ||
'''نویسنده:''' کوروش اسکندری | '''نویسنده:''' کوروش اسکندری | ||
نسخهٔ کنونی تا ۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۰
کتابی که بیانگر جلوه‌ای از 2755 روز انتظار است.
فراداده کتاب
 بیانگر جلوه‌ای از 2755 روز انتظار | |
| فراداده کتاب | |
|---|---|
| نویسنده | کوروش اسکندری |
| حروف چین و صفحه‌آرا | امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری |
| لیتوگرافی، چاپ و صحافی | چاپخانه سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر |
| نوبت و سال چاپ | اول، 1378 |
| شمارگان | 2000 نسخه |
| قیمت پشت جلد | 3000 ریال |
| تعداد صفحات | 72 |
| شابک | 964-92006-6-5 |
| قطع کتاب | رقعی |
| نوع ماده | کتاب(خاطره) |
نویسنده: کوروش اسکندری
حروف چین و صفحه‌آرا: امید آزادگان، فاطمه توانایی‌مختاری
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: چاپخانه سازمان فرهنگی سیاحتی کوثر
نوبت و سال چاپ: اول، 1378
شمارگان: 2000 نسخه
قیمت پشت جلد: 3000 ریال
تعداد صفحات: 72
شابک: 5-6-92006-964
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
این کتاب جلوه‌ای از 2755 روز انتظار است. چهارده یاد از روزهای بلند غربت، روزهایی که منتظرانی دردمند در برجی غریب، بغض غروب را به تماشا نشستند. خواندن چهارده یاد را به نوجوانان و جوانان توصیه می‌کنم.
گزیده‌ای از محتوای کتاب
جمال نگهبان خشن عراقی دوست بسیجی ما را به طرف محوطه خودشان برده. کلت گروهبان را گرفته و مسلح می‌کند و با خشونت هرچه تمام‌تر آن نوجوان اسیر می‌گذارد و چندین بار از او می‌خواهد که به امام خمینی توهین کند. و هرلحظه کلت را فشار می‌دهد تا به او نشان دهد که قصد کشتن وی را دارد. ولی این بسیجی دلیر، با سکوت و مقاومت خویش «جمال» را ناکام می‌سازد و با استقامت خود اعلام می دارد که کشته می‌شوم. اما به رهبرم توهین نخواهم کرد. عراقی‌ها آن روز سرافکنده شدند و نوجوان بسیجی ما، سرافراز به اردوگاه بازگشت. و این گونه وفاداری و عشق خود را به امام خمینی و ولایت نمودار ساخت .. [۱].