غربت باران(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی.''' | '''[[خاطرات خود نگاشت|خاطرات خودنگاشت]] کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی.''' | ||
== فراداده کتاب == | == فراداده کتاب == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== معرفی کتاب == | == معرفی کتاب == | ||
کتاب غربت باران، خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی است. آنچه در کتاب غربت باران قابل تأمل است زبان ساده و صمیمی اسکندری است که موجب همراهی خواننده تا پایان خاطرات میشود. | کتاب غربت باران، [[خاطرات خود نگاشت|خاطرات خودنگاشت]] کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی است. آنچه در کتاب غربت باران قابل تأمل است زبان ساده و صمیمی اسکندری است که موجب همراهی خواننده تا پایان خاطرات میشود. | ||
کوروش اسکندری، آزاده و جانباز بهبهانی، در18 بهمن 1361 در [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1_%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C#:~:text=%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1%20%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C%20%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C,%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%8C%20%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%20%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%D8%AF. عملیات والفجر مقدماتی] به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد و سالهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در اردوگاههای موصل سپری کرد. | کوروش اسکندری، آزاده و جانباز بهبهانی، در18 بهمن 1361 در [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1_%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C#:~:text=%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B1%20%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C%20%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85%DB%8C,%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%8C%20%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%20%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85%20%D8%B4%D8%AF. عملیات والفجر مقدماتی] به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد و سالهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در اردوگاههای موصل سپری کرد. | ||
== گزیدهای از محتوای کتاب == | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
همه این افكار با اولین مشت و ضربه افسر بداخلاق عراقی پاره شد. وقتی میخواستیم از جلوی او رد شویم، با تمام قدرت با مشت و لگد پرتمان كرد پایین تا وارد تونل مرگ شویم؛ این اولین آشنایی ما با این تونل بود! از پای اتوبوس تا محل استقرار ما، كه یك سوله بود و فاصله زیادی هم داشت، سربازها در دو ردیف ایستاده و مسیری كانال مانند درست كرده بودند. هر [[اسیران نوجوان و جوان|اسیر]] باید از باید از میان آن کانال میگذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و كابل و باتوم و میلههای آهنی از ما پذیرایی جانانهای كردند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام | همه این افكار با اولین مشت و ضربه افسر بداخلاق عراقی پاره شد. وقتی میخواستیم از جلوی او رد شویم، با تمام قدرت با مشت و لگد پرتمان كرد پایین تا وارد تونل مرگ شویم؛ این اولین آشنایی ما با این تونل بود! از پای اتوبوس تا محل استقرار ما، كه یك سوله بود و فاصله زیادی هم داشت، سربازها در دو ردیف ایستاده و مسیری كانال مانند درست كرده بودند. هر [[اسیران نوجوان و جوان|اسیر]] باید از باید از میان آن کانال میگذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و كابل و باتوم و میلههای آهنی از ما پذیرایی جانانهای كردند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir انتشارات پیام آزادگان]،</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۲
خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی.
فراداده کتاب
نویسنده: کوروش اسکندری
ویراستار: فرزانه قلعهقوند
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: خانه چاپ کتاب
نوبت و سال چاپ: اول، 1394
شمارگان: 500 نسخه
قیمت پشت جلد: 80000 ریال
تعداد صفحات: 208
شابک: 4-69-9543-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
کتاب غربت باران، خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی است. آنچه در کتاب غربت باران قابل تأمل است زبان ساده و صمیمی اسکندری است که موجب همراهی خواننده تا پایان خاطرات میشود.
کوروش اسکندری، آزاده و جانباز بهبهانی، در18 بهمن 1361 در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت درآمد و سالهای اسارت خود را در اردوگاههای موصل سپری کرد.
گزیدهای از محتوای کتاب
همه این افكار با اولین مشت و ضربه افسر بداخلاق عراقی پاره شد. وقتی میخواستیم از جلوی او رد شویم، با تمام قدرت با مشت و لگد پرتمان كرد پایین تا وارد تونل مرگ شویم؛ این اولین آشنایی ما با این تونل بود! از پای اتوبوس تا محل استقرار ما، كه یك سوله بود و فاصله زیادی هم داشت، سربازها در دو ردیف ایستاده و مسیری كانال مانند درست كرده بودند. هر اسیر باید از باید از میان آن کانال میگذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و كابل و باتوم و میلههای آهنی از ما پذیرایی جانانهای كردند[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،