فرشته های زمینی(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی که برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.''' | {{Infobox|title=فرشته های زمینی|image=[[پرونده:فرشته های زمینی.jpg]]|caption=خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=ویراستار|label4=حروف چین و صفحه آرا|label5=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label6=ناشر|label7=سال نشر|label8=شمارگان|label9=قیمت|label10=تعداد صفحات|label11=شابک|label12=قطع کتاب|label13=نوع ماده|data2=مسلم ناصری|data3=بیژن کیانی|data4=مریم مردانی|data6=انتشارات پیام آزادگان|data7=1386|data8=3500|data9=10000 ریال|data10=24/ مصور|data11=978-600-5013-17-7|data12=خشتی|data13=کتاب(داستان کودکانه)|data5=پرتو}}'''خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی که برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.''' | ||
== فراداده کتاب == | == فراداده کتاب == | ||
'''نویسنده:''' مسلم ناصری | '''نویسنده:''' مسلم ناصری | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
== معرفی کتاب == | == معرفی کتاب == | ||
خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی است که برای گروه سنی «ب» و «ج» تهیه شده است. | خاطرات مربوط به حاج آقا [[سید علی اکبر ابو ترابی فرد|ابوترابی]] است که برای گروه سنی «ب» و «ج» تهیه شده است. | ||
== گزیدهای از محتوای کتاب ''' ''' == | == گزیدهای از محتوای کتاب ''' ''' == | ||
راننده گاز داد و بهسرعت از جلوی آبی گذشت. ترک شیشه بیشتر شد. از روستای حردان دور شدند. بوی سوختن چوب و نی میآمد. راننده شیشه را بالا برد وگفت: «کجا پیدایشان کنیم، حاج آقا ابوترابی؟» سید قاب [[عکس]] را داد به حسین. کیف پر از پول را که روی زانویش بود، جای مطمئنی گذاشت و گفت: «به امید خدا کارها درست میشود. فقط باید عجله کنیم هم اینجا خیلی کار داریم و هم این امانتها را باید زودتر به صاحبانش برسانیم.» | راننده گاز داد و بهسرعت از جلوی آبی گذشت. ترک شیشه بیشتر شد. از روستای حردان دور شدند. بوی سوختن چوب و نی میآمد. راننده شیشه را بالا برد وگفت: <blockquote>«کجا پیدایشان کنیم، حاج آقا ابوترابی؟» </blockquote>سید قاب [[عکس]] را داد به حسین. کیف پر از پول را که روی زانویش بود، جای مطمئنی گذاشت و گفت: «به امید خدا کارها درست میشود. فقط باید عجله کنیم هم اینجا خیلی کار داریم و هم این امانتها را باید زودتر به صاحبانش برسانیم.» | ||
بندهی خدا حتماً این پول زحمت یکعمرش بوده است .<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir انتشارات پیام آزادگان]،</ref>. | بندهی خدا حتماً این پول زحمت یکعمرش بوده است .<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: [https://www.mfpa.ir انتشارات پیام آزادگان]،</ref>. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۴: | ||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:کتابهایی درباره سید آزادگان]] | |||
[[رده:کتاب و کتابخوانی]] | |||
[[رده:کتاب]] | [[رده:کتاب]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۰۰
خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی که برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.
فراداده کتاب
نویسنده: مسلم ناصری
ویراستار: بیژن کیانی
حروفچین و صفحه آرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: پرتو
ناشر: انتشارات پیام آزادگان
سال نشر: 1386
شمارگان: 3500
قیمت: 10000 ریال
تعداد صفحات: 24/ مصور
شابک: 7-17-5013-600-978
قطع کتاب: خشتی
نوع ماده: کتاب(داستان کودکانه)
معرفی کتاب
خاطرات مربوط به حاج آقا ابوترابی است که برای گروه سنی «ب» و «ج» تهیه شده است.
گزیدهای از محتوای کتاب
راننده گاز داد و بهسرعت از جلوی آبی گذشت. ترک شیشه بیشتر شد. از روستای حردان دور شدند. بوی سوختن چوب و نی میآمد. راننده شیشه را بالا برد وگفت:
«کجا پیدایشان کنیم، حاج آقا ابوترابی؟»
سید قاب عکس را داد به حسین. کیف پر از پول را که روی زانویش بود، جای مطمئنی گذاشت و گفت: «به امید خدا کارها درست میشود. فقط باید عجله کنیم هم اینجا خیلی کار داریم و هم این امانتها را باید زودتر به صاحبانش برسانیم.»
بندهی خدا حتماً این پول زحمت یکعمرش بوده است .[۱].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،
