کتاب تنفس ممنوع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است.''' | '''خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است.''' | ||
== فراداده کتاب == | |||
{{Infobox|title=تنفس ممنوع}} | |||
'''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان | '''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
'''تعداد صفحات:''' 304 | '''تعداد صفحات:''' 304 | ||
''' | '''شابک:''' 4-40-8220-600-978 | ||
'''قطع کتاب:''' رقعی | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== '''معرفی کتاب''' == | |||
این کتاب خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است. نگارنده پس از دو سال تحقیق و پژوهش، اطلاعاتی همهجانبه پیرامون این موضوع مهم از بیست [[اردوگاه]] و چندین زندان عراقی جمعآوری و با بسیاری از آزادگان مصاحبه کرده است. بعد از میان خاطرات بسیار زیاد 308 خاطره برتر را انتخاب کرده است. | این کتاب خاطرات [[بهداشت و درمان]] در [[اسارت و اسیران|اسارت]] است. نگارنده پس از دو سال تحقیق و پژوهش، اطلاعاتی همهجانبه پیرامون این موضوع مهم از بیست [[اردوگاه]] و چندین زندان عراقی جمعآوری و با بسیاری از آزادگان مصاحبه کرده است. بعد از میان خاطرات بسیار زیاد 308 خاطره برتر را انتخاب کرده است. | ||
کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل بهداشتی در پنج گفتار پرداخته شده؛ در فصل دوم [[امکانات]] پزشکی دشمن، تنگناها و رفتارهای پزشکی را در اسارتگاههای عراق در سه گفتار مورد بررسی قرار داده و در فصل سوم که مهمترین و گستردهترین فصل کتاب میباشد، [[بیماری]]<nowiki/>ها و [[درمان]] آن را مورد کاوش قرار داده است و در پایان مواردی از کنوانسیون ژنو راجع به معامله و رفتار با اسیران جنگی آورده شده است.چاپ اول این کتاب در سال 1389 با همین عنوان [[تنفس ممنوع(کتاب)|تنفس ممنوع]] توسط انتشارات پیشرو چاپ شده است. | کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل بهداشتی در پنج گفتار پرداخته شده؛ در فصل دوم [[امکانات]] پزشکی دشمن، تنگناها و رفتارهای پزشکی را در اسارتگاههای عراق در سه گفتار مورد بررسی قرار داده و در فصل سوم که مهمترین و گستردهترین فصل کتاب میباشد، [[بیماری]]<nowiki/>ها و [[درمان]] آن را مورد کاوش قرار داده است و در پایان مواردی از کنوانسیون ژنو راجع به معامله و رفتار با اسیران جنگی آورده شده است.چاپ اول این کتاب در سال 1389 با همین عنوان [[تنفس ممنوع(کتاب)|تنفس ممنوع]] توسط انتشارات پیشرو چاپ شده است. | ||
از عراقیها [[آب]] خواستیم و خیلی پافشاری کردیم پذیرفتند و اجازه دادند که دونفر دونفر بروند از تانکر آبی که روبهرویمان بود [[آب]] بخورند. وقتی دو نفر اول نزدیک تانکر رسیدند دو گلوله سر آنها را متلاشی کرد. افسر بعثی گفت: «خب حالا کسی هست که [[آب]] بخواهد؟» | == '''گزیدهای از محتوای کتاب''' == | ||
===کتابشناسی== | از عراقیها [[آب]] خواستیم و خیلی پافشاری کردیم پذیرفتند و اجازه دادند که دونفر دونفر بروند از تانکر آبی که روبهرویمان بود [[آب]] بخورند. وقتی دو نفر اول نزدیک تانکر رسیدند دو گلوله سر آنها را متلاشی کرد. افسر بعثی گفت: «خب حالا کسی هست که [[آب]] بخواهد؟» .. <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[بهداشت و درمان]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:بهداشت و درمان]] | |||
[[رده:کتاب]] |
نسخهٔ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴
خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است.
فراداده کتاب
نویسنده: عبدالمجید رحمانیان
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: ایرانا
نوبت و سال چاپ: اول، 1399
شمارگان: 1000
قیمت پشت جلد: 380000 ریال
تعداد صفحات: 304
شابک: 4-40-8220-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
این کتاب خاطرات بهداشت و درمان در اسارت است. نگارنده پس از دو سال تحقیق و پژوهش، اطلاعاتی همهجانبه پیرامون این موضوع مهم از بیست اردوگاه و چندین زندان عراقی جمعآوری و با بسیاری از آزادگان مصاحبه کرده است. بعد از میان خاطرات بسیار زیاد 308 خاطره برتر را انتخاب کرده است.
کتاب شامل سه فصل است؛ فصل اول به مسائل بهداشتی در پنج گفتار پرداخته شده؛ در فصل دوم امکانات پزشکی دشمن، تنگناها و رفتارهای پزشکی را در اسارتگاههای عراق در سه گفتار مورد بررسی قرار داده و در فصل سوم که مهمترین و گستردهترین فصل کتاب میباشد، بیماریها و درمان آن را مورد کاوش قرار داده است و در پایان مواردی از کنوانسیون ژنو راجع به معامله و رفتار با اسیران جنگی آورده شده است.چاپ اول این کتاب در سال 1389 با همین عنوان تنفس ممنوع توسط انتشارات پیشرو چاپ شده است.
گزیدهای از محتوای کتاب
از عراقیها آب خواستیم و خیلی پافشاری کردیم پذیرفتند و اجازه دادند که دونفر دونفر بروند از تانکر آبی که روبهرویمان بود آب بخورند. وقتی دو نفر اول نزدیک تانکر رسیدند دو گلوله سر آنها را متلاشی کرد. افسر بعثی گفت: «خب حالا کسی هست که آب بخواهد؟» .. [۱].