آزادی بیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آزادی بیان.jpg|بندانگشتی|کتاب آزادی بیان: خاطرات خود نگاشت حمید(بیان) قاسمی اسیر آزاده شده ایرانی]]
'''خاطرات خودنگاشت حمید(بیان) قاسمی اسیر آزادشده ایرانی.'''
'''خاطرات خودنگاشت حمید(بیان) قاسمی اسیر آزادشده ایرانی'''


=== فراداده کتاب ===
== فراداده کتاب ==
{{Infobox|title=آزادی بیان}}
'''نویسنده:''' حمید قاسمی  
'''نویسنده:''' حمید قاسمی  


ویراستار و تطبیق‌ استنادی: فرزانه قلعه‌قوند
'''ویراستار و تطبیق‌ استنادی:''' فرزانه قلعه‌قوند


'''صفحه‌آرایی و صفحه‌بندی:''' افسانه گودرزی  
'''صفحه‌آرایی و صفحه‌بندی:''' افسانه گودرزی  
خط ۲۱: خط ۲۱:
'''قطع کتاب:''' رقعی
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطره   
'''نوع ماده:''' کتاب(خاطره)  


=== '''معرفی کتاب''' ===
== معرفی کتاب ==
آزادی بیان روایت بدونِ‌اغراق حمید قاسمی آزاده‌ای بی‌ادعا و متواضع است که در روستای ماه‌نشان زنجان چشم به جهان گشود. حمید قاسمی نه‌ساله بود که همراه با [[خانواده]] به شهر مقدس قم کوچ کرد.  
آزادی بیان روایت بدونِ‌اغراق حمید قاسمی آزاده‌ای بی‌ادعا و متواضع است که در روستای ماه‌نشان زنجان چشم به جهان گشود. حمید قاسمی نه‌ساله بود که همراه با [[خانواده]] به شهر مقدس قم کوچ کرد.  


کودکی این آزاده زنجانی به انقلاب شکوهمند اسلامی گره خورده بود و نوجوانی‌اش به جنگ. حمید قاسمی، هرجوری که بود، خودش را به جبهه رساند و در خیل عاشقان دفاعِ‌مقدس حضوری فعال داشت. او اولین‌بار در سال 1362، وقتی که پانزده‌ساله بود، در عملیات خیبر شرکت کرد و پس‌ازآن به غرب کشور و روستای ساوان بانه رفت. سرانجام، حمید قاسمی در سال 1364 در عملیات عاشورای 2 با سیزده نفر دیگر از دوستان و هم‌رزمانش به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. او سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در [[اردوگاه‌های رمادی 7 و 9]] سپری کرد.  
کودکی این آزاده زنجانی به انقلاب شکوهمند اسلامی گره خورده بود و نوجوانی‌اش به جنگ. حمید قاسمی، هرجوری که بود، خودش را به جبهه رساند و در خیل عاشقان دفاعِ‌مقدس حضوری فعال داشت. او اولین‌بار در سال 1362، وقتی که پانزده‌ساله بود، در عملیات خیبر شرکت کرد و پس‌ازآن به غرب کشور و روستای ساوان بانه رفت. سرانجام، حمید قاسمی در سال 1364 در عملیات عاشورای 2 با سیزده نفر دیگر از دوستان و هم‌رزمانش به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. او سال‌های [[اسارت و اسیران|اسارت]] خود را در اردوگاه‌های رمادی 7 و 9 سپری کرد.  


این انتشارات افتخار دارد خاطرات بی‌تکرار آزادگان را پس از صحت‌سنجی به چاپ برساند.  
این انتشارات افتخار دارد خاطرات بی‌تکرار آزادگان را پس از صحت‌سنجی به چاپ برساند.  


=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' ===
== گزیده‌ای از محتوای کتاب ==
- خنده‌‌های مهارنشده‌‌ای از بین جمع بلند می‌‌شود. دستی جوراب‌پوشیده از پشت ملافه کنارِ صدام بالا می‌‌پرد.
- خنده‌‌های مهارنشده‌‌ای از بین جمع بلند می‌‌شود. دستی جوراب‌پوشیده از پشت ملافه کنارِ صدام بالا می‌‌پرد.


خط ۳۹: خط ۳۹:
ـ تو از کجا پیدات شد؟
ـ تو از کجا پیدات شد؟


ـ مو؟ مو از کجا پیدام شد؟ ایی تو بودی که پیدات شد کوکا، نه مو، مو که توی خونه و زندگی خودوم بودوم.<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>
ـ مو؟ مو از کجا پیدام شد؟ ایی تو بودی که پیدات شد کوکا، نه مو، مو که توی خونه و زندگی خودوم بودوم.<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>


=== کتابشناسی ===
== نیز نگاه کنید به ==
 
* [[اسارت و اسیران]]
* [[اسارت در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران|اسارت]]
* [[اسرا]]
* [[اردوگاه]]
* [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:اسارت و اسیران]]
[[رده:اسارت در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]
[[رده:اسرا]]
[[رده:افراد (آزاده‌ها)]]
[[رده:جنگ تحميلي عراق عليه ايران]]
[[رده:اردوگاه]]
[[رده:کتاب]]

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷

خاطرات خودنگاشت حمید(بیان) قاسمی اسیر آزادشده ایرانی.

فراداده کتاب

آزادی بیان

نویسنده: حمید قاسمی

ویراستار و تطبیق‌ استنادی: فرزانه قلعه‌قوند

صفحه‌آرایی و صفحه‌بندی: افسانه گودرزی

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: ایران

نوبت چاپ: اول/1400

شمارگان: 1000

تعداد صفحات: 148

شابک: 978-600-8220-68-8

قطع کتاب: رقعی

نوع ماده: کتاب(خاطره)

معرفی کتاب

آزادی بیان روایت بدونِ‌اغراق حمید قاسمی آزاده‌ای بی‌ادعا و متواضع است که در روستای ماه‌نشان زنجان چشم به جهان گشود. حمید قاسمی نه‌ساله بود که همراه با خانواده به شهر مقدس قم کوچ کرد.

کودکی این آزاده زنجانی به انقلاب شکوهمند اسلامی گره خورده بود و نوجوانی‌اش به جنگ. حمید قاسمی، هرجوری که بود، خودش را به جبهه رساند و در خیل عاشقان دفاعِ‌مقدس حضوری فعال داشت. او اولین‌بار در سال 1362، وقتی که پانزده‌ساله بود، در عملیات خیبر شرکت کرد و پس‌ازآن به غرب کشور و روستای ساوان بانه رفت. سرانجام، حمید قاسمی در سال 1364 در عملیات عاشورای 2 با سیزده نفر دیگر از دوستان و هم‌رزمانش به اسارت درآمد. او سال‌های اسارت خود را در اردوگاه‌های رمادی 7 و 9 سپری کرد.

این انتشارات افتخار دارد خاطرات بی‌تکرار آزادگان را پس از صحت‌سنجی به چاپ برساند.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

- خنده‌‌های مهارنشده‌‌ای از بین جمع بلند می‌‌شود. دستی جوراب‌پوشیده از پشت ملافه کنارِ صدام بالا می‌‌پرد.

ـ جون خودوم ترسیدوم. وَالله ترسیدوم، اما سی قیافه نحس تو نه که، سی این خالیایی که می‌‌بندی. دست خودتم نیستا، ایی‌طوری بار اومدی؛ کلاً تو خالی‌‌بندی، مترسکی.

صدام خم می‌‌شود و نگاهی عاقل‌اندرسفیه به او می‌‌اندازد.

ـ تو از کجا پیدات شد؟

ـ مو؟ مو از کجا پیدام شد؟ ایی تو بودی که پیدات شد کوکا، نه مو، مو که توی خونه و زندگی خودوم بودوم.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،