مدیریت و رهبری در اردوگاه های ثبت نشده: تفاوت میان نسخهها
A-hamidian (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
گروه دومی از [[اسرا]] هم وجود داشت که دشمن بعثی، بهخاطر شاخص بودن درجه یا داشتن سمت و مسئولیت کشوری یا لشکری یا حتی بهدلایل نامعلوم، از معرفی آنها به [[صلیب سرخ]] جهانی امتناع و در اردوگاههای خاص و به دور از چشم نمایندگان [[صلیب سرخ|صلیب]] از آنها نگهداری میکردند. اکثر این [[اسرا]]، در اواخر 1365 و بعدها بعد از پذیرش قطعنامه 598 به اسارت درآمده بودند. | |||
گروه دومی از [[اسرا]] هم وجود داشت که دشمن بعثی، بهخاطر شاخص بودن درجه یا داشتن سمت و مسئولیت کشوری یا لشکری یا حتی بهدلایل نامعلوم، از معرفی آنها به [[صلیب سرخ]] جهانی امتناع و در اردوگاههای خاص و به دور از چشم نمایندگان صلیب از آنها نگهداری میکردند. اکثر این | |||
== مدیریت و رهبری آشکار و پنهان == | |||
در [[اردوگاه]] مفقودالاثرها هم دو مدیریت آشکار و پنهان وجود داشت که البته بهعلت شرایط خاص، نسبت به اردوگاههای دیگر بسیار متمایز بود؛ بهطوریکه فرمانده مدیریت آشکار این [[اردوگاه]]<nowiki/>ها بهوسیله عراقیها انتخاب و خوشخدمتی یکی از بارزترین علت این انتخاب درنظر گرفته میشد. فرمانده آشکار قدرت مطلق [[اردوگاه]] بود، بهشدت اسرا را تنبیه و به هر مخالفتی بهشدت پاسخ میداد. فرمانده آشکار، یک معاون هم داشت. | در [[اردوگاه]] [[اسرای مفقود|مفقودالاثرها]] هم دو مدیریت آشکار و پنهان وجود داشت که البته بهعلت شرایط خاص، نسبت به اردوگاههای دیگر بسیار متمایز بود؛ بهطوریکه فرمانده مدیریت آشکار این [[اردوگاه]]<nowiki/>ها بهوسیله عراقیها انتخاب و خوشخدمتی یکی از بارزترین علت این انتخاب درنظر گرفته میشد. فرمانده آشکار قدرت مطلق [[اردوگاه]] بود، بهشدت [[اسرا]] را [[تنبیه در اسارت|تنبیه]] و به هر مخالفتی بهشدت پاسخ میداد. فرمانده آشکار، یک معاون هم داشت. | ||
هر آسایشگاه چند برابر ظرفیت خود افراد را در خود جای داده و یک مسئول داشت که آنها نیز براساس خوشخدمتی، آشنایی به زبان عربی، و میزان همکاری با بعثیها انتخاب میشدند و عزل و نصب آنها بهدست عراقیها بود. [[اردوگاه]] بسیار امنیتی اداره میشد و بهعلت فشار مضاعف بعثیها و جاسوسپروری آنها و مهمتر از همه، محدودیت زمان آزادی و عدم همزمانی ساعات آزادباش [[اسرا]] با یکدیگر، هیچ نوع کلاس درس علمی، آموزشی و دینی در این [[اردوگاه]] ها برگزار نمیشد و از ورزشهای رزمی، غیررزمی، و حتی بازی فوتبال و والیبال، که در [[اردوگاه]] های دیگر آزاد بود، خبری نبود. خودکار و کاغذ ممنوع و داشتن آنها جرم سنگینی داشت. تنها کتابهای [[اردوگاه]] چند جلد قرآن و نهجالبلاغه بود و [[دعا و توسل|دعا]]<nowiki/>ها و احادیثی که دهان به دهان میگشت و در سینهها حفظ میشد.<ref>سایت جامع آزادگان دفاع مقدس(1402). قابل بازیابی از<nowiki/>https://www.ispow.org/</ref> | |||
نیز | [[اردوگاه]] یک [[درمانگاه]] داشت که بهوسیله یک پزشکیار ایرانی اداره میشد و [[آشپزخانه در اسارت|آشپزخانه]]<nowiki/>ای که آشپزهای آن نیز بهوسیله عراقیها انتخاب میشدند. [[مدیریت و رهبری پنهان]] در [[اردوگاه]] مفقودالاثرها، بهعلت وجود جاسوسها، جوّ امنیتی، هویت پنهان و عدم داشتن نفوذ بر فرماندهی آشکار، به داشتن یک نماینده در هر آسایشگاه اکتفا میشد و نظر خود را به اطلاع [[اسرا]] میرساندند و قدرت چندانی در برهمزدن توازن قوا در [[اردوگاه]] را نداشتند.»<ref>احد طجری ،علی محمد (1395). مصاحبه ، مورخ 2 اسفند 1395.</ref> | ||
=== کتابشناسی | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[مدیریت و رهبری]] | |||
* [[مدیریت اردوگاه]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references />داوود گودرزی | <references />داوود گودرزی | ||
[[رده:مدیریت و رهبری در اردوگاه های ثبت نشده]] | |||
[[رده:مدیریت و رهبری]] | |||
[[رده:اردوگاه]] | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۴
گروه دومی از اسرا هم وجود داشت که دشمن بعثی، بهخاطر شاخص بودن درجه یا داشتن سمت و مسئولیت کشوری یا لشکری یا حتی بهدلایل نامعلوم، از معرفی آنها به صلیب سرخ جهانی امتناع و در اردوگاههای خاص و به دور از چشم نمایندگان صلیب از آنها نگهداری میکردند. اکثر این اسرا، در اواخر 1365 و بعدها بعد از پذیرش قطعنامه 598 به اسارت درآمده بودند.
مدیریت و رهبری آشکار و پنهان
در اردوگاه مفقودالاثرها هم دو مدیریت آشکار و پنهان وجود داشت که البته بهعلت شرایط خاص، نسبت به اردوگاههای دیگر بسیار متمایز بود؛ بهطوریکه فرمانده مدیریت آشکار این اردوگاهها بهوسیله عراقیها انتخاب و خوشخدمتی یکی از بارزترین علت این انتخاب درنظر گرفته میشد. فرمانده آشکار قدرت مطلق اردوگاه بود، بهشدت اسرا را تنبیه و به هر مخالفتی بهشدت پاسخ میداد. فرمانده آشکار، یک معاون هم داشت.
هر آسایشگاه چند برابر ظرفیت خود افراد را در خود جای داده و یک مسئول داشت که آنها نیز براساس خوشخدمتی، آشنایی به زبان عربی، و میزان همکاری با بعثیها انتخاب میشدند و عزل و نصب آنها بهدست عراقیها بود. اردوگاه بسیار امنیتی اداره میشد و بهعلت فشار مضاعف بعثیها و جاسوسپروری آنها و مهمتر از همه، محدودیت زمان آزادی و عدم همزمانی ساعات آزادباش اسرا با یکدیگر، هیچ نوع کلاس درس علمی، آموزشی و دینی در این اردوگاه ها برگزار نمیشد و از ورزشهای رزمی، غیررزمی، و حتی بازی فوتبال و والیبال، که در اردوگاه های دیگر آزاد بود، خبری نبود. خودکار و کاغذ ممنوع و داشتن آنها جرم سنگینی داشت. تنها کتابهای اردوگاه چند جلد قرآن و نهجالبلاغه بود و دعاها و احادیثی که دهان به دهان میگشت و در سینهها حفظ میشد.[۱]
اردوگاه یک درمانگاه داشت که بهوسیله یک پزشکیار ایرانی اداره میشد و آشپزخانهای که آشپزهای آن نیز بهوسیله عراقیها انتخاب میشدند. مدیریت و رهبری پنهان در اردوگاه مفقودالاثرها، بهعلت وجود جاسوسها، جوّ امنیتی، هویت پنهان و عدم داشتن نفوذ بر فرماندهی آشکار، به داشتن یک نماینده در هر آسایشگاه اکتفا میشد و نظر خود را به اطلاع اسرا میرساندند و قدرت چندانی در برهمزدن توازن قوا در اردوگاه را نداشتند.»[۲]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ سایت جامع آزادگان دفاع مقدس(1402). قابل بازیابی ازhttps://www.ispow.org/
- ↑ احد طجری ،علی محمد (1395). مصاحبه ، مورخ 2 اسفند 1395.
داوود گودرزی