اردوگاه تکریت 20: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «يكي از اردوگاههاي نگهداري اسراي ايراني در عراق. اردوگاه 20 تکریت یکی از اردوگاههای نگهداري اسرای ایرانی بود که در اردیبهشت 1368 تأسيس شد و صليب سرخ از وجود چنین اردوگاهی در خاک عراق بیاطلاع بود. (www.iran-pw.com) این اردوگاه به دنبال انتقال تعدا...» ایجاد کرد) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
يكي از اردوگاههاي نگهداري اسراي ايراني در عراق. | '''يكي از اردوگاههاي نگهداري اسراي ايراني در عراق.''' | ||
=== مقدمه === | |||
اردوگاه 20 تکریت یکی از اردوگاههای نگهداري اسرای ایرانی بود که در اردیبهشت 1368 تأسيس شد و صليب سرخ از وجود چنین اردوگاهی در خاک عراق بیاطلاع بود. (www.iran-pw.com) این اردوگاه به دنبال انتقال تعدادی از اسرای ایرانی مستقر در اردوگاههای دیگر منطقة تکریت همچون 11، 12، 14، 15، و 16 تشکیل گردید. (خاجی، 1391: 275) | اردوگاه 20 تکریت یکی از اردوگاههای نگهداري اسرای ایرانی بود که در اردیبهشت 1368 تأسيس شد و صليب سرخ از وجود چنین اردوگاهی در خاک عراق بیاطلاع بود. (www.iran-pw.com) این اردوگاه به دنبال انتقال تعدادی از اسرای ایرانی مستقر در اردوگاههای دیگر منطقة تکریت همچون 11، 12، 14، 15، و 16 تشکیل گردید. (خاجی، 1391: 275) | ||
=== وضعيت ظاهری === | |||
وضعيت ظاهری | |||
اردوگاه از دو قسمت مجزا، الف و ب، که حدود 500 متر از هم فاصله داشت، تشکیل شده بود. قسمت الف از هفت آسایشگاه به ابعاد تقریبی 5 در 20 متر تشکیل شده بود. سه آسایشگاه در قسمت شمال و سه آسایشگاه در قسمت جنوب، و آسایشگاهی هم در قسمت شمال محوطة اردوگاه قرار داشت و به افراد مبتلا به گال اختصاص داده شده بود که بههمینعلت، در بین اسرا به آسایشگاه گالیها معروف بود. آسایشگاهها به اندازة یک پله از سطح زمین ارتفاع داشت. در هريك از آسایشگاهها نیز راهرویی به طول 50 متر وجود داشت. در محوطه ورودی مقابل آسایشگاهها، باغچهای حدود 5 مترمربع بود. نمای بیرونی آسایشگاه آجری بود که اسرا آن را با رنگ سفید نقاشی كرده بودند. علاوهبراین، داخل آسایشگاهها تعدادی اتاق در ابعاد کوچکتر قرار داشت که بهعنوان بهداری یا زندان و... مورد استفاده قرار میگرفت (خاجی، همان) قسمت ب ساختمانی مشابه قسمت الف داشت و به دست اسرای قسمت الف با اندک تفاوتی در ساختار ساخته شده بود و از لحاظ متراژ کوچکتر بود. این قسمت دارای شش آسایشگاه با ابعاد تقریبی 5 در 20 متر بود که سه آسایشگاه در ضلع شمالی و سه آسایشگاه در ضلع جنوبی اردوگاه داشت و تعدادی اتاق کوچکتر نیز وجود داشت که بهعنوان سلمانی و اتاق سربازان عراقی مورد استفاده قرار میگرفت. بخش ب اردوگاه 20 تکریت با ورود تعدادی از اسرای مفقود از اردوگاههای دیگر تکریت در دیماه 1368 راهاندازی شد. عموم اسرایی که به این قسمت منتقل شدند، از اردوگاه 16 بودند. (همان: 277) | اردوگاه از دو قسمت مجزا، الف و ب، که حدود 500 متر از هم فاصله داشت، تشکیل شده بود. قسمت الف از هفت آسایشگاه به ابعاد تقریبی 5 در 20 متر تشکیل شده بود. سه آسایشگاه در قسمت شمال و سه آسایشگاه در قسمت جنوب، و آسایشگاهی هم در قسمت شمال محوطة اردوگاه قرار داشت و به افراد مبتلا به گال اختصاص داده شده بود که بههمینعلت، در بین اسرا به آسایشگاه گالیها معروف بود. آسایشگاهها به اندازة یک پله از سطح زمین ارتفاع داشت. در هريك از آسایشگاهها نیز راهرویی به طول 50 متر وجود داشت. در محوطه ورودی مقابل آسایشگاهها، باغچهای حدود 5 مترمربع بود. نمای بیرونی آسایشگاه آجری بود که اسرا آن را با رنگ سفید نقاشی كرده بودند. علاوهبراین، داخل آسایشگاهها تعدادی اتاق در ابعاد کوچکتر قرار داشت که بهعنوان بهداری یا زندان و... مورد استفاده قرار میگرفت (خاجی، همان) قسمت ب ساختمانی مشابه قسمت الف داشت و به دست اسرای قسمت الف با اندک تفاوتی در ساختار ساخته شده بود و از لحاظ متراژ کوچکتر بود. این قسمت دارای شش آسایشگاه با ابعاد تقریبی 5 در 20 متر بود که سه آسایشگاه در ضلع شمالی و سه آسایشگاه در ضلع جنوبی اردوگاه داشت و تعدادی اتاق کوچکتر نیز وجود داشت که بهعنوان سلمانی و اتاق سربازان عراقی مورد استفاده قرار میگرفت. بخش ب اردوگاه 20 تکریت با ورود تعدادی از اسرای مفقود از اردوگاههای دیگر تکریت در دیماه 1368 راهاندازی شد. عموم اسرایی که به این قسمت منتقل شدند، از اردوگاه 16 بودند. (همان: 277) | ||
=== امكانات اردوگاه === | |||
امكانات اردوگاه | |||
براي تهویه هوای آسایشگاهها سه پنجره وجود داشت که نردهکشی کرده بودند و رو به حیاط باز میشدند. نورگیری آسایشگاهها هم ازطریق همین پنجرهها صورت میگرفت. | براي تهویه هوای آسایشگاهها سه پنجره وجود داشت که نردهکشی کرده بودند و رو به حیاط باز میشدند. نورگیری آسایشگاهها هم ازطریق همین پنجرهها صورت میگرفت. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۲: | ||
ابتدا تنها یک جلد قرآن کریم در اردوگاه وجو داشت که بهصورت نوبتی در بین آسایشگاهها میچرخید، اما بعداً به هر آسایشگاه، یک جلد قرآن دادند که براي حفظ یا روخوانی استفاده میشد و اسرايي که شناخت داشتند به اسیران دیگر یاد ميدادند. | ابتدا تنها یک جلد قرآن کریم در اردوگاه وجو داشت که بهصورت نوبتی در بین آسایشگاهها میچرخید، اما بعداً به هر آسایشگاه، یک جلد قرآن دادند که براي حفظ یا روخوانی استفاده میشد و اسرايي که شناخت داشتند به اسیران دیگر یاد ميدادند. | ||
=== گاهشمار و تركيب اسرا === | |||
گاهشمار و تركيب اسرا | |||
اولین گروه از اسرایی که به این اردوگاه آمدند، از اسرای اردوگاه 11 و 12 بودند. در هر آسایشگاه حدود 300-200 نفر بسیجی، سپاهی، سرباز و ارتشی زندگی میکردند. این اردوگاه حدود 1400 اسیر را در خود جای داده بود که حدود 800 تن از آنها بعد از شناسایی اردوگاه 17 نهروان بهوسيلة نمایندگان کمیته بینالمللی صليب سرخ، وارد این اردوگاه و در قسمت الف آن ساکن شدند. بیشتر اسرای این اردوگاه طی تکهای دشمن در 21/4/1367 و 31/4/1367 به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند که از لشکرهای 41 ثارالله، گردان 415 کرمان، زرهی قزوین، 81 باختران و هوابرد شیراز بهصورت پراکنده در آسایشگاهها حضور داشتند. در دیماه 1368، حدود600 اسیر از اردوگاه 16 تکریت به این اردوگاه منتقل و در قسمت ب ساکن شدند. اکثر اسرای ب طی تکهای دشمن در تاریخ 31/4/1367 و 21/4/1367 و عدهای هم در عملیاتهای مرصاد و همچنین در عملیاتهای شناسایی، به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند. (www.iran-pw.com) | اولین گروه از اسرایی که به این اردوگاه آمدند، از اسرای اردوگاه 11 و 12 بودند. در هر آسایشگاه حدود 300-200 نفر بسیجی، سپاهی، سرباز و ارتشی زندگی میکردند. این اردوگاه حدود 1400 اسیر را در خود جای داده بود که حدود 800 تن از آنها بعد از شناسایی اردوگاه 17 نهروان بهوسيلة نمایندگان کمیته بینالمللی صليب سرخ، وارد این اردوگاه و در قسمت الف آن ساکن شدند. بیشتر اسرای این اردوگاه طی تکهای دشمن در 21/4/1367 و 31/4/1367 به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند که از لشکرهای 41 ثارالله، گردان 415 کرمان، زرهی قزوین، 81 باختران و هوابرد شیراز بهصورت پراکنده در آسایشگاهها حضور داشتند. در دیماه 1368، حدود600 اسیر از اردوگاه 16 تکریت به این اردوگاه منتقل و در قسمت ب ساکن شدند. اکثر اسرای ب طی تکهای دشمن در تاریخ 31/4/1367 و 21/4/1367 و عدهای هم در عملیاتهای مرصاد و همچنین در عملیاتهای شناسایی، به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند. (www.iran-pw.com) | ||
=== وقايع مهم === | |||
وقايع مهم | |||
یکی از وقایع مهم این اردوگاه، که در شهریورماه 1369 روی داد، کشته شدن یکی از اسرای خودفروخته به دستِ دو تن از اسرا بود؛ سعید زندی و خداداد نصرتی با برنامهریزی و هماهنگی با سلیمان شکری، شاهرگ اسیر خودفروخته را در حمام زده بودند. پس از وقوع این ماجرا، عراقیها این افراد را بهشدت مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس به منظور تشکیل دادگاه، آنها را به استخبارات بغداد منتقل كردند. (www.iran-pw.com) | یکی از وقایع مهم این اردوگاه، که در شهریورماه 1369 روی داد، کشته شدن یکی از اسرای خودفروخته به دستِ دو تن از اسرا بود؛ سعید زندی و خداداد نصرتی با برنامهریزی و هماهنگی با سلیمان شکری، شاهرگ اسیر خودفروخته را در حمام زده بودند. پس از وقوع این ماجرا، عراقیها این افراد را بهشدت مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس به منظور تشکیل دادگاه، آنها را به استخبارات بغداد منتقل كردند. (www.iran-pw.com) | ||
=== سرانجام اردوگاه === | |||
سرانجام اردوگاه | |||
ثبتنام اسرای این اردوگاه از تاریخ 19/6/1369 بهوسيلة صليب سرخ شروع و تا تاریخ 26/6/1369 ادامه یافت و بدینترتیب اردوگاه تکریت 20 تخلیه و منحل شد. (همان) | ثبتنام اسرای این اردوگاه از تاریخ 19/6/1369 بهوسيلة صليب سرخ شروع و تا تاریخ 26/6/1369 ادامه یافت و بدینترتیب اردوگاه تکریت 20 تخلیه و منحل شد. (همان) | ||
=== '''كتابشناسي''' === | |||
'''كتابشناسي''' | |||
خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان. | خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان. | ||
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۸
يكي از اردوگاههاي نگهداري اسراي ايراني در عراق.
مقدمه
اردوگاه 20 تکریت یکی از اردوگاههای نگهداري اسرای ایرانی بود که در اردیبهشت 1368 تأسيس شد و صليب سرخ از وجود چنین اردوگاهی در خاک عراق بیاطلاع بود. (www.iran-pw.com) این اردوگاه به دنبال انتقال تعدادی از اسرای ایرانی مستقر در اردوگاههای دیگر منطقة تکریت همچون 11، 12، 14، 15، و 16 تشکیل گردید. (خاجی، 1391: 275)
وضعيت ظاهری
اردوگاه از دو قسمت مجزا، الف و ب، که حدود 500 متر از هم فاصله داشت، تشکیل شده بود. قسمت الف از هفت آسایشگاه به ابعاد تقریبی 5 در 20 متر تشکیل شده بود. سه آسایشگاه در قسمت شمال و سه آسایشگاه در قسمت جنوب، و آسایشگاهی هم در قسمت شمال محوطة اردوگاه قرار داشت و به افراد مبتلا به گال اختصاص داده شده بود که بههمینعلت، در بین اسرا به آسایشگاه گالیها معروف بود. آسایشگاهها به اندازة یک پله از سطح زمین ارتفاع داشت. در هريك از آسایشگاهها نیز راهرویی به طول 50 متر وجود داشت. در محوطه ورودی مقابل آسایشگاهها، باغچهای حدود 5 مترمربع بود. نمای بیرونی آسایشگاه آجری بود که اسرا آن را با رنگ سفید نقاشی كرده بودند. علاوهبراین، داخل آسایشگاهها تعدادی اتاق در ابعاد کوچکتر قرار داشت که بهعنوان بهداری یا زندان و... مورد استفاده قرار میگرفت (خاجی، همان) قسمت ب ساختمانی مشابه قسمت الف داشت و به دست اسرای قسمت الف با اندک تفاوتی در ساختار ساخته شده بود و از لحاظ متراژ کوچکتر بود. این قسمت دارای شش آسایشگاه با ابعاد تقریبی 5 در 20 متر بود که سه آسایشگاه در ضلع شمالی و سه آسایشگاه در ضلع جنوبی اردوگاه داشت و تعدادی اتاق کوچکتر نیز وجود داشت که بهعنوان سلمانی و اتاق سربازان عراقی مورد استفاده قرار میگرفت. بخش ب اردوگاه 20 تکریت با ورود تعدادی از اسرای مفقود از اردوگاههای دیگر تکریت در دیماه 1368 راهاندازی شد. عموم اسرایی که به این قسمت منتقل شدند، از اردوگاه 16 بودند. (همان: 277)
امكانات اردوگاه
براي تهویه هوای آسایشگاهها سه پنجره وجود داشت که نردهکشی کرده بودند و رو به حیاط باز میشدند. نورگیری آسایشگاهها هم ازطریق همین پنجرهها صورت میگرفت.
ازآنجاکه اردوگاههای تکریت پادگان نظامی محسوب میشدند، ازاینرو کف آسایشگاهها از بتن پوشیده شده و اسرا براي مفروش کردن از پتوهای در اختیارشان استفاده میکردند.
براي پخت غذا، آشپزخانهاي برای کل اردوگاه وجود داشت که اسرای ایرانی آن را اداره ميكردند. آشپزخانه اردوگاه در ابعاد 5 در 8 مترمربع بود و در نزدیک آسایشگاه سربازان عراقی قرار داشت. (همان، 276).
در بدو ورود اسرا، حدود پنج دستشویی صحرایی در اردوگاه بود. چاهی نیز در کنار دستشوییها قرار داشت. چند ماه بعد از ورود اسرا به این اردوگاه، حدود هفت دستشویی بهوسيلة خود اسرا در قسمت شمالی اردوگاه ساخته شد. توالتهای قسمت دوم هم هفت چشمه در ضلع شمالی اردوگاه و در قسمت پشت آسایشگاههای 4، 5، و 6 قرار گرفته بود. توالتها دو پله از سطح زمین فاصله داشت. (شکیبزاده، 1388: 4 و 121).
حوض کوچکی در گوشة آسایشگاه بهوسيلة خود اسرا ساخته شده بود که شیرآبی با فشار کم در آن جریان داشت و محل شستوشوی لباس یا ظروف اسرا بود. از زمان سوت داخلباش تا فردا صبح ساعت 8 بهعنوان توالت از آن استفاده میشد. (مصاحبه با علي خدادوست، 23/11/1395)
حمام، كه در قسمت شرق اردوگاه و کمی با فاصله از توالتها ساخته شده بود، حدود 8 نمره داشت. کوچک بودند با شکل ظاهری کثیف و نامناسب و فاقد دوش كه منبع آبش تانکری بود بر سقف حمام. جز در تابستانها که آفتابْ آب را گرم میکرد، آب گرم در دسترس اسرا نبود. در قسمت ب اردوگاه نیز هفت نمره حمام در کنار دستشوییها قرار داشت. حمام هفتهای یکبار و با نوبت انجام میشد و بههمينسبب، شپش در اردوگاه شیوع بیشتری پیدا کرده بود. (همان)
وضعیت بهداشتی در این اردوگاه مناسب نبود. اسرا بهسبب شرایط بهداشتی نامناسب، به بیماریهای گال و اسهال خونی و حتی بیماریهای کلیوی مبتلا میشدند؛ ضمن آنكه براي درمان بیماریها امکانات بسیار کمی در اختیار بهداری بود. در داخل آسایشگاه، تعدادی اتاق کوچک وجود داشت که بهداری در قسمت غربی مابین دو آسایشگاه 5 و 7 واقع شده بود. در داخل بهداری، داروی آنچنانی پیدا نمیشد و پزشکان عراقی، صرفاً چند قرص برای بیماری واگیردار مانند اسهال خونی میدادند. (همان)
براي حفاظت از اردوگاه، علاوهبر برجکهای نگهبانی و سیمخاردارهای حلقویشکل، دورِ اردوگاه، در ضلع جنوب شرقی نيز جایگاهی برای استراحت عراقیهایی که در آسایشگاهها تردد داشتند درنظر گرفته شده بود.
براي اصلاح سر و صورت اسرا اتاق کوچکی مابین آسایشگاه عراقی و آشپزخانه واقع شده بود که اسرای ایرانی آن را اداره ميكردند و اسرا براي اصلاح به آنجا میرفتند.
در وسط اردوگاهها دفتر تبلیغاتی مجاهدین خلق قرار داشت که کتابهایي علیه نظام نوشته بودند و درصدد رواج افکار منافقین بودند؛ پشت لباسشان هم آرم مجاهدین خلق داشتند. این تنها مکان فرهنگی موجود در اردوگاه بود. (مصاحبه با خدادوست، همان)
بنا به قانون ژنو، کشور نگهدارندة اسیر باید مبلغی را بهصورت حقوق ماهیانه تا پایان اسارت به اسرا بپردازد تا آنها بتوانند از فروشگاه خرید كنند. فروشگاه اردوگاه در قسمت جنوب غربی آسایشگاه و کنار منبع و شیرهای آب قرار داشت.
ابتدا تنها یک جلد قرآن کریم در اردوگاه وجو داشت که بهصورت نوبتی در بین آسایشگاهها میچرخید، اما بعداً به هر آسایشگاه، یک جلد قرآن دادند که براي حفظ یا روخوانی استفاده میشد و اسرايي که شناخت داشتند به اسیران دیگر یاد ميدادند.
گاهشمار و تركيب اسرا
اولین گروه از اسرایی که به این اردوگاه آمدند، از اسرای اردوگاه 11 و 12 بودند. در هر آسایشگاه حدود 300-200 نفر بسیجی، سپاهی، سرباز و ارتشی زندگی میکردند. این اردوگاه حدود 1400 اسیر را در خود جای داده بود که حدود 800 تن از آنها بعد از شناسایی اردوگاه 17 نهروان بهوسيلة نمایندگان کمیته بینالمللی صليب سرخ، وارد این اردوگاه و در قسمت الف آن ساکن شدند. بیشتر اسرای این اردوگاه طی تکهای دشمن در 21/4/1367 و 31/4/1367 به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند که از لشکرهای 41 ثارالله، گردان 415 کرمان، زرهی قزوین، 81 باختران و هوابرد شیراز بهصورت پراکنده در آسایشگاهها حضور داشتند. در دیماه 1368، حدود600 اسیر از اردوگاه 16 تکریت به این اردوگاه منتقل و در قسمت ب ساکن شدند. اکثر اسرای ب طی تکهای دشمن در تاریخ 31/4/1367 و 21/4/1367 و عدهای هم در عملیاتهای مرصاد و همچنین در عملیاتهای شناسایی، به اسارت نیروهای بعثی درآمده بودند. (www.iran-pw.com)
وقايع مهم
یکی از وقایع مهم این اردوگاه، که در شهریورماه 1369 روی داد، کشته شدن یکی از اسرای خودفروخته به دستِ دو تن از اسرا بود؛ سعید زندی و خداداد نصرتی با برنامهریزی و هماهنگی با سلیمان شکری، شاهرگ اسیر خودفروخته را در حمام زده بودند. پس از وقوع این ماجرا، عراقیها این افراد را بهشدت مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس به منظور تشکیل دادگاه، آنها را به استخبارات بغداد منتقل كردند. (www.iran-pw.com)
سرانجام اردوگاه
ثبتنام اسرای این اردوگاه از تاریخ 19/6/1369 بهوسيلة صليب سرخ شروع و تا تاریخ 26/6/1369 ادامه یافت و بدینترتیب اردوگاه تکریت 20 تخلیه و منحل شد. (همان)
كتابشناسي
خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
شکیبزاده، حسن (1388). سپیده صبح. قزوین: اندیشه زرین.
www.iran-pw.com
http://dehnamaki.com
معصومه جعفرزاده