با آزادگان در اسارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
عراقي‌ها از اسير كردن آنها شادند و در چهره‌هاي مصمّم اسرا، مقاومت را مي‌توان ديد. صحنه‌هاي انتقال اسرا به پشت جبهه بيشتر خشونت‌بار است و گاه رگه‌هايي از مهرباني در آن ديده مي‌شود؛ خشونت‌بار از اين جهت كه رزمندگان اسير مجروح و سالم، دست‌بسته و با اعمال زور و كتك، با تانك و به‌سختي منتقل‌‌ مي‌شوند و گاه در هجوم همة اين سختي‌ها، سربازي عراقي را مي‌بيني كه اسير ايراني را مي‌بوسد و براي او سيگاري روشن مي‌كند.    
عراقي‌ها از اسير كردن آنها شادند و در چهره‌هاي مصمّم اسرا، مقاومت را مي‌توان ديد. صحنه‌هاي انتقال اسرا به پشت جبهه بيشتر خشونت‌بار است و گاه رگه‌هايي از مهرباني در آن ديده مي‌شود؛ خشونت‌بار از اين جهت كه رزمندگان اسير مجروح و سالم، دست‌بسته و با اعمال زور و كتك، با تانك و به‌سختي منتقل‌‌ مي‌شوند و گاه در هجوم همة اين سختي‌ها، سربازي عراقي را مي‌بيني كه اسير ايراني را مي‌بوسد و براي او سيگاري روشن مي‌كند.    


نقاشي‌هاي آبرنگ صحنه‌هاي ديگري را مجسم ‌مي‌كنند: اعدام دسته‌جمعي اسرا با به رگبار بستن آنان، شكنجه‌ شديد، و... با ورود اسرا به بغداد، خبرنگاران داخلي و خارجي از آنها عكس مي‌گيرند. مدرسة فلسطيني‌ها در [[العماره]] محل نام‌نويسي و اسكان اوّلية اسراي [[عمليات فتح‌المبين]] است. پس از آن، تعداد زيادي از آنان در اتاق كوچكي در وزارت دفاع عراق اسكان داده ‌مي‌شوند و حتي از توالت رفتن آنان ممانعت مي‌شود. بازجويي‌ها آغاز مي‌شود و پس از آن، اسراي ايراني در خيابان‌هاي بغداد گردانده مي‌شوند و مردم عراق از ديدن آنان، برخي شاد و برخي متأثرند. دژبان مركز بغداد، مقصد بعدي اسراست؛ تشنگي آنان به‌حدي زياد است كه از چمن آبياري‌شده آب مي‌نوشند؛ در آنجا مصاحبه تلويزيوني اجباري از آنان گرفته مي‌شود و مي‌خواهند كه اسرا براي خانواده‌هايشان پيام بفرستند. اسكان موقت آنان به‌گونه‌اي است كه هيچ آب و غذايي در اختيارشان گذاشته نمي‌شود و گاه شلنگ آبي از زير سوله به داخل هدايت مي‌شود كه آب آن بسيار كم است. هوا سرد است و آنان از نان خشك كف سوله تغذيه مي‌كنند. سرانجام آنها به [[اردوگاه عنبر]] برده مي‌شوند و حجت‌الاسلام ابوترابي‌فرد( ← [[ابوترابی فر ، سیدعلی اکبر]] )در جمع آنان حاضر مي‌شود؛ پس از چندي اسرا با آزار و شكنجه از [[اردوگاه عنبر]] به اردوگاه موصل 1 (← [[موصل 1،اردوگاه]] )منتقل مي‌شوند؛ آمارگيري از آنان آغاز مي‌شود. فضاي بيروني اردوگاه موصل و آشپزخانه نيز در اين نقاشي‌ها ترسيم شده است؛ مطابق اين نقاشي‌ها، غذا را اسراي آشپز طبخ مي‌كنند و هر روز به‌نوبت از هر آسايشگاه، تعدادي براي همكاري در پخت غذا به آشپزخانه فرستاده مي‌شدند. مسئول غذاي هر آسايشگاه غذا را تحويل مي‌گيرد؛ غذاي هر ده نفر در يك ظرف بزرگ ريخته مي‌شد كه همه دور آن مي‌نشستند و مي‌خوردند. چاي و آب نيز در ظرف‌هاي بزرگي به آسايشگاه آورده مي‌شوند. شام وحدت شامي بود كه كل اسراي يك آسايشگاه، سفره پهن مي‌كردند و در كنار يكديگر شام مي‌خوردند.  
نقاشي‌هاي آبرنگ صحنه‌هاي ديگري را مجسم ‌مي‌كنند: اعدام دسته‌جمعي اسرا با به رگبار بستن آنان، شكنجه‌ شديد، و... با ورود اسرا به بغداد، خبرنگاران داخلي و خارجي از آنها عكس مي‌گيرند. مدرسة فلسطيني‌ها در [[العماره]] محل نام‌نويسي و اسكان اوّلية اسراي [[عمليات فتح‌المبين]] است. پس از آن، تعداد زيادي از آنان در اتاق كوچكي در وزارت دفاع عراق اسكان داده ‌مي‌شوند و حتي از توالت رفتن آنان ممانعت مي‌شود. بازجويي‌ها آغاز مي‌شود و پس از آن، اسراي ايراني در خيابان‌هاي بغداد گردانده مي‌شوند و مردم عراق از ديدن آنان، برخي شاد و برخي متأثرند. دژبان مركز بغداد، مقصد بعدي اسراست؛ تشنگي آنان به‌حدي زياد است كه از چمن آبياري‌شده آب مي‌نوشند؛ در آنجا مصاحبه تلويزيوني اجباري از آنان گرفته مي‌شود و مي‌خواهند كه اسرا براي خانواده‌هايشان پيام بفرستند. اسكان موقت آنان به‌گونه‌اي است كه هيچ آب و غذايي در اختيارشان گذاشته نمي‌شود و گاه شلنگ آبي از زير سوله به داخل هدايت مي‌شود كه آب آن بسيار كم است. هوا سرد است و آنان از نان خشك كف سوله تغذيه مي‌كنند. سرانجام آنها به [[اردوگاه عنبر]] برده مي‌شوند و حجت‌الاسلام ابوترابي‌فرد( ←[[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]] )در جمع آنان حاضر مي‌شود؛ پس از چندي اسرا با آزار و شكنجه از [[اردوگاه عنبر]] به اردوگاه موصل 1 (← [[موصل 1،اردوگاه]] )منتقل مي‌شوند؛ آمارگيري از آنان آغاز مي‌شود. فضاي بيروني اردوگاه موصل و آشپزخانه نيز در اين نقاشي‌ها ترسيم شده است؛ مطابق اين نقاشي‌ها، غذا را اسراي آشپز طبخ مي‌كنند و هر روز به‌نوبت از هر آسايشگاه، تعدادي براي همكاري در پخت غذا به آشپزخانه فرستاده مي‌شدند. مسئول غذاي هر آسايشگاه غذا را تحويل مي‌گيرد؛ غذاي هر ده نفر در يك ظرف بزرگ ريخته مي‌شد كه همه دور آن مي‌نشستند و مي‌خوردند. چاي و آب نيز در ظرف‌هاي بزرگي به آسايشگاه آورده مي‌شوند. شام وحدت شامي بود كه كل اسراي يك آسايشگاه، سفره پهن مي‌كردند و در كنار يكديگر شام مي‌خوردند.  


    برخي از كارهايي كه اسرا در اردوگاه موصل (← [[موصل 1،اردوگاه|موصل 2،اردوگاه]] )انجام مي‌دادند: پياده‌روي در محوطه و استفاده از نور خورشيد، گرفتن اخبار از مسئولان راديو و نوشتن و قرائت كردن آن براي ديگران؛ البته مخفي كردن راديو در زير مخازن آب و حبّانه‌ها بايد با دقّت و احتياط صورت مي‌گرفت؛ كسب خبر از تلويزيون و روزنامه نيز راه ديگر اطلاع‌يابي بود.
    برخي از كارهايي كه اسرا در اردوگاه موصل (← [[موصل 1،اردوگاه|موصل 2،اردوگاه]] )انجام مي‌دادند: پياده‌روي در محوطه و استفاده از نور خورشيد، گرفتن اخبار از مسئولان راديو و نوشتن و قرائت كردن آن براي ديگران؛ البته مخفي كردن راديو در زير مخازن آب و حبّانه‌ها بايد با دقّت و احتياط صورت مي‌گرفت؛ كسب خبر از تلويزيون و روزنامه نيز راه ديگر اطلاع‌يابي بود.
خط ۱۴: خط ۱۴:
    از نظر بهداشت و درمان، درمان و مداوي بيماران به‌وسيلة پزشكان ايراني بود و اصلاح موي سر، نظافت آسايشگاه ازجمله نقاشي‌هاي اين مجموعه است كه به بهداشت فردي و بهداشت محيط مربوط مي‌شود. تعداد توالت‌ها در اردوگاه موصل 1(← [[موصل 1،اردوگاه]] )كم بود و افراد براي توالت بايد نيم ساعت معطل شوند.
    از نظر بهداشت و درمان، درمان و مداوي بيماران به‌وسيلة پزشكان ايراني بود و اصلاح موي سر، نظافت آسايشگاه ازجمله نقاشي‌هاي اين مجموعه است كه به بهداشت فردي و بهداشت محيط مربوط مي‌شود. تعداد توالت‌ها در اردوگاه موصل 1(← [[موصل 1،اردوگاه]] )كم بود و افراد براي توالت بايد نيم ساعت معطل شوند.


    بازديد نمايندگان [[صليب سرخ]] و حضور [[حجت‌الاسلام ابوترابي‌فر]]<nowiki/>د در جمع اسرا به آنان قوت قلب مي‌دهد و نامه‌ها و عكس‌ها براي اسرا شادي‌آفرين و مسرّت‌بخش است.در يكي از نقاشي‌هاي آبرنگ، تصوير چهار زن آزاده ديده مي‌شود كه در حين بهياري و امدادگري به اسارت گرفته شده بودند و در اتاقي جداگانه در آنجا زندگي مي‌كردند.
    بازديد نمايندگان [[صلیب سرخ]] و حضور حجت‌الاسلام ابوترابي‌فرد  ←[[ابوترابی فرد ،سید علی اکبر]] )در جمع اسرا به آنان قوت قلب مي‌دهد و نامه‌ها و عكس‌ها براي اسرا شادي‌آفرين و مسرّت‌بخش است.در يكي از نقاشي‌هاي آبرنگ، تصوير چهار زن آزاده ديده مي‌شود كه در حين بهياري و امدادگري به اسارت گرفته شده بودند و در اتاقي جداگانه در آنجا زندگي مي‌كردند.


    شكنجه در اردوگاه موضوع ديگر اين نقاشي‌هاست؛ آويزان كردن فرد از پنكة سقفي، به فلك بستن و زدن، زدن با كابل و غلتاندن در گل‌ولاي از جملة اين شكنجه‌ها بوده است كه در برخي موارد، به شهادت منجر مي‌شد؛ اوج شكنجه‌ها در فرار دو اسير ايراني از موصل در شب عيد 1362 بوده كه عراقي‌ها با كابل و فانوسقه به جان بقيه اسرا افتادند.درگيري در [[موصل 1]] اتفاق ديگري بود كه در پي اعمال فشارهاي مختلف، منجر به شهادت اسرا در پي تيراندازي عراقي‌ها شد.
    شكنجه در اردوگاه موضوع ديگر اين نقاشي‌هاست؛ آويزان كردن فرد از پنكة سقفي، به فلك بستن و زدن، زدن با كابل و غلتاندن در گل‌ولاي از جملة اين شكنجه‌ها بوده است كه در برخي موارد، به شهادت منجر مي‌شد؛ اوج شكنجه‌ها در فرار دو اسير ايراني از موصل در شب عيد 1362 بوده كه عراقي‌ها با كابل و فانوسقه به جان بقيه اسرا افتادند.درگيري در [[موصل 1]] اتفاق ديگري بود كه در پي اعمال فشارهاي مختلف، منجر به شهادت اسرا در پي تيراندازي عراقي‌ها شد.

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۴۶

نقاشي‌هاي آبرنگ اسير آزاده‌شدة ايراني عباس فلاحتي

اين كتاب 137 تابلو از نقاشي‌هاي آبرنگ عباس فلاحتي را دربر مي‌گيرد. وي، كه خود از آزادگان بوده، صحنه‌هاي نشان‌دهندة خشونت دشمن و ايستادگي رزمندگان و آزادگان در اردوگاه‌هاي مخوف عراقي را به تصوير كشيده و در زير هريك توضيحاتي آورده است.

    اين تصاوير مي‌تواند براي سازندگان فيلم‌ها و تئاترهايي با موضوع اسارت دستمايه‌اي واقعي باشد. ساختار اثر به‌گونه‌اي است كه تسلسل نقاشي‌ها، دورة تاريخي آغاز جنگ تا ورود آزادگان به ايران را شامل مي‌شود، اما محور اصلي اسارت و اسیران است.

نقاشي‌هاي آبرنگ كتاب، اين داستان واقعي را بازگو مي‌كنند: با حملة جنگنده‌هاي عراقي به شهرها و مناطق مسكوني ايران، بسيج مردمي براي مقابله با دشمن آغاز مي‌شود. در نخستين درگيري‌ها، گروهي از رزمندگان اسير مي‌شوند و دست‌بسته و طناب به‌گردن‌آويخته، با خشونت افسران عراقي مواجه مي‌شوند. دشمن درهمان ابتدا، سعي در ايجاد رعب و وحشت و ضرب‌وشتم دارد و اسيران از درد و ناله به خود مي‌پيچند.

عراقي‌ها از اسير كردن آنها شادند و در چهره‌هاي مصمّم اسرا، مقاومت را مي‌توان ديد. صحنه‌هاي انتقال اسرا به پشت جبهه بيشتر خشونت‌بار است و گاه رگه‌هايي از مهرباني در آن ديده مي‌شود؛ خشونت‌بار از اين جهت كه رزمندگان اسير مجروح و سالم، دست‌بسته و با اعمال زور و كتك، با تانك و به‌سختي منتقل‌‌ مي‌شوند و گاه در هجوم همة اين سختي‌ها، سربازي عراقي را مي‌بيني كه اسير ايراني را مي‌بوسد و براي او سيگاري روشن مي‌كند. 

نقاشي‌هاي آبرنگ صحنه‌هاي ديگري را مجسم ‌مي‌كنند: اعدام دسته‌جمعي اسرا با به رگبار بستن آنان، شكنجه‌ شديد، و... با ورود اسرا به بغداد، خبرنگاران داخلي و خارجي از آنها عكس مي‌گيرند. مدرسة فلسطيني‌ها در العماره محل نام‌نويسي و اسكان اوّلية اسراي عمليات فتح‌المبين است. پس از آن، تعداد زيادي از آنان در اتاق كوچكي در وزارت دفاع عراق اسكان داده ‌مي‌شوند و حتي از توالت رفتن آنان ممانعت مي‌شود. بازجويي‌ها آغاز مي‌شود و پس از آن، اسراي ايراني در خيابان‌هاي بغداد گردانده مي‌شوند و مردم عراق از ديدن آنان، برخي شاد و برخي متأثرند. دژبان مركز بغداد، مقصد بعدي اسراست؛ تشنگي آنان به‌حدي زياد است كه از چمن آبياري‌شده آب مي‌نوشند؛ در آنجا مصاحبه تلويزيوني اجباري از آنان گرفته مي‌شود و مي‌خواهند كه اسرا براي خانواده‌هايشان پيام بفرستند. اسكان موقت آنان به‌گونه‌اي است كه هيچ آب و غذايي در اختيارشان گذاشته نمي‌شود و گاه شلنگ آبي از زير سوله به داخل هدايت مي‌شود كه آب آن بسيار كم است. هوا سرد است و آنان از نان خشك كف سوله تغذيه مي‌كنند. سرانجام آنها به اردوگاه عنبر برده مي‌شوند و حجت‌الاسلام ابوترابي‌فرد( ←ابوترابی فرد ،سید علی اکبر )در جمع آنان حاضر مي‌شود؛ پس از چندي اسرا با آزار و شكنجه از اردوگاه عنبر به اردوگاه موصل 1 (← موصل 1،اردوگاه )منتقل مي‌شوند؛ آمارگيري از آنان آغاز مي‌شود. فضاي بيروني اردوگاه موصل و آشپزخانه نيز در اين نقاشي‌ها ترسيم شده است؛ مطابق اين نقاشي‌ها، غذا را اسراي آشپز طبخ مي‌كنند و هر روز به‌نوبت از هر آسايشگاه، تعدادي براي همكاري در پخت غذا به آشپزخانه فرستاده مي‌شدند. مسئول غذاي هر آسايشگاه غذا را تحويل مي‌گيرد؛ غذاي هر ده نفر در يك ظرف بزرگ ريخته مي‌شد كه همه دور آن مي‌نشستند و مي‌خوردند. چاي و آب نيز در ظرف‌هاي بزرگي به آسايشگاه آورده مي‌شوند. شام وحدت شامي بود كه كل اسراي يك آسايشگاه، سفره پهن مي‌كردند و در كنار يكديگر شام مي‌خوردند.

    برخي از كارهايي كه اسرا در اردوگاه موصل (← موصل 2،اردوگاه )انجام مي‌دادند: پياده‌روي در محوطه و استفاده از نور خورشيد، گرفتن اخبار از مسئولان راديو و نوشتن و قرائت كردن آن براي ديگران؛ البته مخفي كردن راديو در زير مخازن آب و حبّانه‌ها بايد با دقّت و احتياط صورت مي‌گرفت؛ كسب خبر از تلويزيون و روزنامه نيز راه ديگر اطلاع‌يابي بود.

    از نظر بهداشت و درمان، درمان و مداوي بيماران به‌وسيلة پزشكان ايراني بود و اصلاح موي سر، نظافت آسايشگاه ازجمله نقاشي‌هاي اين مجموعه است كه به بهداشت فردي و بهداشت محيط مربوط مي‌شود. تعداد توالت‌ها در اردوگاه موصل 1(← موصل 1،اردوگاه )كم بود و افراد براي توالت بايد نيم ساعت معطل شوند.

    بازديد نمايندگان صلیب سرخ و حضور حجت‌الاسلام ابوترابي‌فرد ←ابوترابی فرد ،سید علی اکبر )در جمع اسرا به آنان قوت قلب مي‌دهد و نامه‌ها و عكس‌ها براي اسرا شادي‌آفرين و مسرّت‌بخش است.در يكي از نقاشي‌هاي آبرنگ، تصوير چهار زن آزاده ديده مي‌شود كه در حين بهياري و امدادگري به اسارت گرفته شده بودند و در اتاقي جداگانه در آنجا زندگي مي‌كردند.

    شكنجه در اردوگاه موضوع ديگر اين نقاشي‌هاست؛ آويزان كردن فرد از پنكة سقفي، به فلك بستن و زدن، زدن با كابل و غلتاندن در گل‌ولاي از جملة اين شكنجه‌ها بوده است كه در برخي موارد، به شهادت منجر مي‌شد؛ اوج شكنجه‌ها در فرار دو اسير ايراني از موصل در شب عيد 1362 بوده كه عراقي‌ها با كابل و فانوسقه به جان بقيه اسرا افتادند.درگيري در موصل 1 اتفاق ديگري بود كه در پي اعمال فشارهاي مختلف، منجر به شهادت اسرا در پي تيراندازي عراقي‌ها شد.

    انتقال اسرا به اردوگاه موصل 2(← موصل 2،اردوگاه ) كه با ورود اسرا به آنجا در شب 18 اسفند 1362 با پذيرايي شكنجه و كابل همراه بوده است. تفتيش آسايشگاهي و تفتيش بدني از ديگر موضوعات منعكس‌شده در اين تصاويرست. آمارگيري به اين‌صورت بوده كه اسرا در ستون‌هاي پنج‌نفره كنار هم مي‌نشستند و عراقي‌ها آمار مي‌گرفتند و اين كار در سه زمان صبح، ظهر و شب انجام مي‌شد.قطع آب در موصل 2 (← موصل 2،اردوگاه )و استفاده اسرا از آب مخزن يكي ديگر از اتفاقات منعكس‌شده در تصاوير است.

    مسابقات ورزشي ازجمله بسكتبال، فوتبال و كشتي، اجراي سرود، نقاشي، اجراي نمايش كمدي، ساييدن سنگ‌ و شكل دادن به آن، مطالعه و يادگيري، قرائت قرآن و بيان حكايات در جمع، از انواع روش‌هاي گذران اوقات فراغت بود.

    بردن اسرا براي زيارت مرقد امام حسين(ع) و حضرت عباس (ع) از ديگر صحنه‌هاي ترسيم‌شده در اين اثر است.

    صفحات پاياني اثر لحظات آزادي اسرا از موصل 2( ← موصل 2،اردوگاه )و شور و شعف و شادي آنها را به تصوير مي‌كشد؛‌ اسرا با ياران همبند خود وداع مي‌كنند و پس از امضاي دفتر صليب سرخ، از مرز خسروي وارد ايران مي‌شوند و خانواده را در آغوش مي‌كشند[۱].

كتاب‌شناسي

  1. با آزادگان در اسارت (بي‌تا). نقاشي‌هاي آبرنگ عباس فلاحتي، تهران: ستاد رسيدگي به امور آزادگان.

اصغر اسمعيلي