شبی با صدای زنجره(کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
'''ویراستار:''' بیژن کیانی | '''ویراستار:''' بیژن کیانی | ||
''' | '''حروف چین و صفحه آرا:'''مریم مردانی | ||
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' آبرنگ | '''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' آبرنگ | ||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' == | == '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' == | ||
سید جابه‌جا شد. پیشانی اش می‌سوخت. شیار خونی از گوشه‌ی ابرویش تا ریشش جریان داشت و زیر چشمش کبود بود. ماشین با سرعت از کنار دریاجه نمک گذشت، اما ساواکی‌ها هنوز او را [[شکنجه]] می‌کردند. و می‌خواستند هر طور شده اعتراف کند که شیخ‌عباس کیست و کجا مخفی شده است. این نام جدیدی بود که اندرزگو برای خود انتخاب کرده بود | سید جابه‌جا شد. پیشانی اش می‌سوخت. شیار خونی از گوشه‌ی ابرویش تا ریشش جریان داشت و زیر چشمش کبود بود. ماشین با سرعت از کنار دریاجه نمک گذشت، اما ساواکی‌ها هنوز او را [[شکنجه]] می‌کردند. و می‌خواستند هر طور شده اعتراف کند که شیخ‌عباس کیست و کجا مخفی شده است. این نام جدیدی بود که اندرزگو برای خود انتخاب کرده بود <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷
شامل 9 خاطره از سید آزادگان سید علی اکبر ابوترابی فرد به صورت داستان برای نوجوانان است.
فراداده کتاب
 9 خاطره از سید آزادگان سید علی اکبر ابوترابی فرد به صورت داستان برای نوجوانان | |
| فراداده کتاب | |
|---|---|
| نویسنده | مسلم ناصری |
| ویراستار | بیژن کیانی |
| حروف چین و صفحه آرا | مریم مردانی |
| لیتوگرافی، چاپ و صحافی | آبرنگ |
| ناشر | انتشارات پیام آزادگان |
| سال نشر | 1386 |
| شمارگان | 2000 |
| قیمت | 12000 ریال |
| تعداد صفحات | 104/ مصور |
| شابک | 978-600-5013-13-9 |
| قطع کتاب | رقعی |
| نوع ماده | کتاب(خاطره داستانی) |
نویسنده: مسلم ناصری
ویراستار: بیژن کیانی
حروف چین و صفحه آرا:مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: آبرنگ
ناشر: انتشارات پیام آزادگان
سال نشر: 1386
شمارگان: 2000
قیمت: 12000 ریال
تعداد صفحات: 104/ مصور
شابک: 9 - 13 - 5013- 600- 978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره داستانی)
معرفی کتاب
این داستان به بیان خاطراتی از دوران اسارت حاج‌آقا ابوترابی در قالب 9 خاطره می‌پردازد.
گزیده‌ای از محتوای کتاب
سید جابه‌جا شد. پیشانی اش می‌سوخت. شیار خونی از گوشه‌ی ابرویش تا ریشش جریان داشت و زیر چشمش کبود بود. ماشین با سرعت از کنار دریاجه نمک گذشت، اما ساواکی‌ها هنوز او را شکنجه می‌کردند. و می‌خواستند هر طور شده اعتراف کند که شیخ‌عباس کیست و کجا مخفی شده است. این نام جدیدی بود که اندرزگو برای خود انتخاب کرده بود [۱].