بررسی هنرهای نمایشی در اسارت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب بررسی هنرهای نمایشی در اسارت '''کتاب بررسی هنرهای نمایشی به ویژه تئاتر در اسارت''' === '''فراداده کتاب''' === '''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان '''حروف چين و صفحه‌آرا:''' گوهر '''ليتوگرافي، چاپ و ص...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:بررسی هنرهای نمایشی در اسارت.jpg|بندانگشتی|کتاب بررسی هنرهای نمایشی در اسارت]]
[[پرونده:بررسی هنرهای نمایشی در اسارت.jpg|بندانگشتی|کتاب بررسی هنرهای نمایشی در اسارت]]
'''کتاب بررسی هنرهای نمایشی به ویژه تئاتر در اسارت'''  
'''کتاب بررسی هنرهای نمایشی به ویژه [[تئاتر در اسارت]]'''  


=== '''فراداده کتاب''' ===
=== '''فراداده کتاب''' ===
'''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان
'''نویسنده:''' عبدالمجید رحمانیان


'''حروف چين و صفحه‌آرا:''' گوهر
'''حروف چین و صفحه‌آرا:''' گوهر


'''ليتوگرافي، چاپ و صحافي:''' نصر، شرکت تعاوني چاپ سپيده احرار
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' نصر، شرکت تعاونی چاپ سپیده احرار


'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1376
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1376
خط ۱۳: خط ۱۳:
'''شمارگان:''' 3000
'''شمارگان:''' 3000


'''قيمت پشت جلد:''' 5000 ريال
'''قیمت پشت جلد:''' 5000 ریال


'''تعداد صفحات:''' 178
'''تعداد صفحات:''' 178
خط ۱۹: خط ۱۹:
'''شابک: -'''
'''شابک: -'''


'''قطع کتاب:''' رقعي
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' نمايشنامه  
'''نوع کتاب:''' نمایشنامه  


=== '''معرفي کتاب''' ===
=== '''معرفی کتاب''' ===
بررسي هنرهاي نمايشي در اردوگاه‌هاي اسراي ايراني، کاري گسترده و دشوار مي‌باشد. يکي از مهم‌ترين نمايش‌هاي هنري، تئاتر است که با ژرف‌نگري و دورانديشي  برنامه‌ريزي‌هاي ويژه‌اي براي آن انجام دادند و آن را در سطحي گسترده، متناسب با زمان و مکان به اجرا در آوردند. تئاتر در اسارت يک رسانه بود و نقشي فراتر از واژه‌ مصطلح خود ايفا مي‌کرد. گاهي نقشي همچون صدا و سيما را داشت و گاهي همچون سينما، بينندگان را مدت‌هايي طولاني به خود جذب مي‌کردپاره‌اي موارد، رهگشا و در مواردي به درمان افسردگي، کسالت، انزوارطلبي، عصبي بودن و پرخاشگري برخي اسرا مي‌پرداخت...
بررسی هنرهای نمایشی در [[اردوگاه]] های اسرای ایرانی، کاری گسترده و دشوار می‌باشد. یکی از مهم‌ترین نمایش‌های هنری، تئاتر است که با ژرف‌نگری و دوراندیشی  برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای برای آن انجام دادند و آن را در سطحی گسترده، متناسب با زمان و مکان به اجرا در آوردند. تئاتر در اسارت یک رسانه بود و نقشی فراتر از واژه‌ مصطلح خود ایفا می‌کرد. گاهی نقشی همچون صدا و سیما را داشت و گاهی همچون سینما، بینندگان را مدت‌هایی طولانی به خود جذب می‌کردپاره‌ای موارد، رهگشا و در مواردی به درمان افسردگی، کسالت، انزوارطلبی، عصبی بودن و پرخاشگری برخی اسرا می‌پرداخت...


=== '''گزيده‌اي از محتواي کتاب''' ===
=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' ===
شبي از شب‌هاي سال 68 در اردوگاه موصل دو، بچه‌هاي تئاتر يکي از آسايشگاه‌ها تصميم گرفتند نمايشي را تهيه و اجرا کنند. در اين نمايش قرار بود  يک نفر در نقش ژنرال عراقي بازي کند. بالاخره با زحمت‌ها و خطرات زياد، نمايش آماده اجرا شد. در شب زمستان به علت  ديد کم نگهبان خودي، عراقي‌ها متوجه برنامه شده و با مخفي شدن در پشت درب آسايشگاه، آهسته در را باز کرده و به داخل هجوم آوردند و با سر و صداي زيادي گفتند: تکان نخوريد، چه خبره، مسئول تئاتر کجاست؟ برادري که نقش ژنرال عراقي را بازي مي‌کرد وقتي اوضاع را چنين ديد، با همان لباس و درجه‌ها، سريع زير يک پتو مخفي شد و خود را به خواب زد. عراقي‌ها پس از تهديد و توهين به جستجو پرداختند. يکي از سربازان ناگهان پتو را از سر آن بازيگر را کنار زد و براي لحظه‌اي چنان مات و مبهوت شد که بي‌هيچ حرکتي گويا خشکش زده بود. او واقعاً فکر مي‌کرد در مقابل يک ژنرال عراقي ايستاده است ... .<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>
شبی از شب‌های سال 68 در اردوگاه موصل دو، بچه‌های تئاتر یکی از آسایشگاه‌ها تصمیم گرفتند نمایشی را تهیه و اجرا کنند. در این نمایش قرار بود  یک نفر در نقش ژنرال عراقی بازی کند. بالاخره با زحمت‌ها و خطرات زیاد، نمایش آماده اجرا شد. در شب زمستان به علت  دید کم نگهبان خودی، عراقی‌ها متوجه برنامه شده و با مخفی شدن در پشت درب آسایشگاه، آهسته در را باز کرده و به داخل هجوم آوردند و با سر و صدای زیادی گفتند: تکان نخورید، چه خبره، مسئول تئاتر کجاست؟ برادری که نقش ژنرال عراقی را بازی می‌کرد وقتی اوضاع را چنین دید، با همان لباس و درجه‌ها، سریع زیر یک پتو مخفی شد و خود را به خواب زد. عراقی‌ها پس از تهدید و توهین به جستجو پرداختند. یکی از سربازان ناگهان پتو را از سر آن بازیگر را کنار زد و برای لحظه‌ای چنان مات و مبهوت شد که بی‌هیچ حرکتی گویا خشکش زده بود. او واقعاً فکر می‌کرد در مقابل یک ژنرال عراقی ایستاده است ... .<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۲

کتاب بررسی هنرهای نمایشی در اسارت

کتاب بررسی هنرهای نمایشی به ویژه تئاتر در اسارت

فراداده کتاب

نویسنده: عبدالمجید رحمانیان

حروف چین و صفحه‌آرا: گوهر

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: نصر، شرکت تعاونی چاپ سپیده احرار

نوبت و سال چاپ: اول، 1376

شمارگان: 3000

قیمت پشت جلد: 5000 ریال

تعداد صفحات: 178

شابک: -

قطع کتاب: رقعی

نوع کتاب: نمایشنامه

معرفی کتاب

بررسی هنرهای نمایشی در اردوگاه های اسرای ایرانی، کاری گسترده و دشوار می‌باشد. یکی از مهم‌ترین نمایش‌های هنری، تئاتر است که با ژرف‌نگری و دوراندیشی  برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای برای آن انجام دادند و آن را در سطحی گسترده، متناسب با زمان و مکان به اجرا در آوردند. تئاتر در اسارت یک رسانه بود و نقشی فراتر از واژه‌ مصطلح خود ایفا می‌کرد. گاهی نقشی همچون صدا و سیما را داشت و گاهی همچون سینما، بینندگان را مدت‌هایی طولانی به خود جذب می‌کرد.  پاره‌ای موارد، رهگشا و در مواردی به درمان افسردگی، کسالت، انزوارطلبی، عصبی بودن و پرخاشگری برخی اسرا می‌پرداخت...

گزیده‌ای از محتوای کتاب

شبی از شب‌های سال 68 در اردوگاه موصل دو، بچه‌های تئاتر یکی از آسایشگاه‌ها تصمیم گرفتند نمایشی را تهیه و اجرا کنند. در این نمایش قرار بود  یک نفر در نقش ژنرال عراقی بازی کند. بالاخره با زحمت‌ها و خطرات زیاد، نمایش آماده اجرا شد. در شب زمستان به علت  دید کم نگهبان خودی، عراقی‌ها متوجه برنامه شده و با مخفی شدن در پشت درب آسایشگاه، آهسته در را باز کرده و به داخل هجوم آوردند و با سر و صدای زیادی گفتند: تکان نخورید، چه خبره، مسئول تئاتر کجاست؟ برادری که نقش ژنرال عراقی را بازی می‌کرد وقتی اوضاع را چنین دید، با همان لباس و درجه‌ها، سریع زیر یک پتو مخفی شد و خود را به خواب زد. عراقی‌ها پس از تهدید و توهین به جستجو پرداختند. یکی از سربازان ناگهان پتو را از سر آن بازیگر را کنار زد و برای لحظه‌ای چنان مات و مبهوت شد که بی‌هیچ حرکتی گویا خشکش زده بود. او واقعاً فکر می‌کرد در مقابل یک ژنرال عراقی ایستاده است ... .[۱]

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،