به لطافت باران(کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب به لطافت باران: مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان است '''مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان''' === فرداده کت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:به لطافت باران.jpg|بندانگشتی|کتاب به لطافت باران: مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان است]]
[[پرونده:به لطافت باران.jpg|بندانگشتی|کتاب به لطافت باران: مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از [[اسارت و اسیران|اسارت]] و همچنین روزهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] سید آزادگان(← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]) است]]
'''مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان'''
'''مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از [[اسارت و اسیران|اسارت]] و همچنین روزهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] سید آزادگان(← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])'''


=== فرداده کتاب ===
=== فرداده کتاب ===
'''نويسنده:''' بيژن کياني
'''نویسنده:''' بیژن کیانی


'''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' مريم مرداني
'''حروف‌چین و صفحه‌آرا:''' مریم مردانی


'''ليتوگرافي، چاپ و صحافي:''' پرتو- باقري
'''لیتوگرافی، چاپ و صحافی:''' پرتو- باقری


'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1389
'''نوبت و سال چاپ:''' اول، 1389
خط ۱۳: خط ۱۳:
'''شمارگان:''' 2000
'''شمارگان:''' 2000


'''قيمت:''' 14000 ريال
'''قیمت:''' 14000 ریال


'''تعداد صفحات:''' 62
'''تعداد صفحات:''' 62
خط ۲۱: خط ۲۱:
'''نوع کتاب:''' خاطره  
'''نوع کتاب:''' خاطره  


=== '''معرفي کتاب''' ===
=== '''معرفی کتاب''' ===
اين کتاب مجموعه خاطراتي کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنين روزهاي اسارت سيد آزادگان است که از زبان همرزمان و اطرافيان وي، به تبيين شخصيت و ويژگي‌هاي اخلاقي او بيان مي‌شود.  
این کتاب مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از [[اسارت و اسیران|اسارت]] و همچنین روزهای [[اسارت و اسیران|اسارت]] سید آزادگان(← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]]) است که از زبان همرزمان و اطرافیان وی، به تبیین شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او بیان میشود.  


=== '''گزيده‌اي از محتواي کتاب''' ===
=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' ===
چندبار به من توصيه کرد که سيگار را ترک کنم، ولي نپذيرفتم. يک روز به يکي از بچه‌ها گفت: «برو در سيگار سيدکمال به جاي توتون، گوگرد کبريت بريز تا بچه‌ها را بخندانيم.» او هم با مهارت اين کار را کرد. وقتي سيگار را روشن کردم، مي‌خواستم بروم کنار پنجره که دودش کسي را اذيت نکند. ولي برخلاف هميشه، حاج‌آقا گفت: «آقا سيدکمال، لازم نيست بري کنار پنجره، همين‌جا سيگارت را بکش.» تعجب کردم ولي متوجه قضيه نشدم. تا سيگار در دستم منفجر شد و همه به خنده افتادند، تازه فهميدم چه نقشه‌اي برايم کشيده بودند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.
چندبار به من توصیه کرد که سیگار را ترک کنم، ولی نپذیرفتم. یک روز به یکی از بچه‌ها گفت: «برو در سیگار سیدکمال به جای توتون، گوگرد کبریت بریز تا بچه‌ها را بخندانیم.» او هم با مهارت این کار را کرد. وقتی سیگار را روشن کردم، میخواستم بروم کنار پنجره که دودش کسی را اذیت نکند. ولی برخلاف همیشه، حاج‌آقا (← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])گفت: «آقا سیدکمال، لازم نیست بری کنار پنجره، همین‌جا سیگارت را بکش.» تعجب کردم ولی متوجه قضیه نشدم. تا سیگار در دستم منفجر شد و همه به خنده افتادند، تازه فهمیدم چه نقشه‌ای برایم کشیده بودند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۴۸

کتاب به لطافت باران: مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنین روزهای اسارت سید آزادگان(← سید علی اکبر ابوترابی فرد) است

مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنین روزهای اسارت سید آزادگان(← سید علی اکبر ابوترابی فرد)

فرداده کتاب

نویسنده: بیژن کیانی

حروف‌چین و صفحه‌آرا: مریم مردانی

لیتوگرافی، چاپ و صحافی: پرتو- باقری

نوبت و سال چاپ: اول، 1389

شمارگان: 2000

قیمت: 14000 ریال

تعداد صفحات: 62

شابک: 8 - 52 - 5013- 600-  978

نوع کتاب: خاطره

معرفی کتاب

این کتاب مجموعه خاطراتی کوتاه از دوران قبل و بعد از اسارت و همچنین روزهای اسارت سید آزادگان(← سید علی اکبر ابوترابی فرد) است که از زبان همرزمان و اطرافیان وی، به تبیین شخصیت و ویژگیهای اخلاقی او بیان میشود.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

چندبار به من توصیه کرد که سیگار را ترک کنم، ولی نپذیرفتم. یک روز به یکی از بچه‌ها گفت: «برو در سیگار سیدکمال به جای توتون، گوگرد کبریت بریز تا بچه‌ها را بخندانیم.» او هم با مهارت این کار را کرد. وقتی سیگار را روشن کردم، میخواستم بروم کنار پنجره که دودش کسی را اذیت نکند. ولی برخلاف همیشه، حاج‌آقا (← سید علی اکبر ابوترابی فرد)گفت: «آقا سیدکمال، لازم نیست بری کنار پنجره، همین‌جا سیگارت را بکش.» تعجب کردم ولی متوجه قضیه نشدم. تا سیگار در دستم منفجر شد و همه به خنده افتادند، تازه فهمیدم چه نقشه‌ای برایم کشیده بودند[۱].

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،