آن یار آسمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب آن یار آسمانی: بخشي از زندگي و خاطرات سيدعلي اندرزگو از زبان سيدعلي‌اکبر ابوترابي است. '''این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سيدعلی اندرزگو از زبان سيدعلی اکبر ابوترابی است.''' === فراداده کتاب === '''نويسنده:'''...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:آن یار آسمانی.jpg|بندانگشتی|کتاب آن یار آسمانی: بخشي از زندگي و خاطرات سيدعلي اندرزگو از زبان سيدعلي‌اکبر ابوترابي است.]]
[[پرونده:آن یار آسمانی.jpg|بندانگشتی|کتاب آن یار آسمانی: بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]] است.]]
'''این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سيدعلی اندرزگو از زبان سيدعلی اکبر ابوترابی است.'''
'''این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]] است.'''


=== فراداده کتاب ===
=== فراداده کتاب ===
'''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان
'''نویسنده:''' [[عبدالمجید رحمانیان]]


'''حروف‌چين و صفحه‌آرا:''' مريم مرداني
'''حروف‌چین و صفحه‌آرا:''' مریم مردانی


'''ليتوگرافي:''' خجسته
'''لیتوگرافی:''' خجسته


'''نوبت و سال چاپ:''' 1386
'''نوبت و سال چاپ:''' 1386
خط ۱۳: خط ۱۳:
'''شمارگان:''' 2000
'''شمارگان:''' 2000


'''قيمت پشت جلد:''' 14500 ريال
'''قیمت پشت جلد:''' 14500 ریال


'''تعداد صفحات:''' 112  
'''تعداد صفحات:''' 112  
خط ۱۹: خط ۱۹:
'''شابک:''' 8-10-5013-600-978
'''شابک:''' 8-10-5013-600-978


'''قطع کتاب:''' رقعي
'''قطع کتاب:''' رقعی


'''نوع کتاب:''' خاطره  
'''نوع کتاب:''' خاطره  


=== '''معرفي کتاب''' ===
=== '''معرفی کتاب''' ===
اين کتاب بخشي از زندگي و خاطرات سيدعلي اندرزگو از زبان سيدعلي‌اکبر ابوترابي است.
این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان سیدعلی‌اکبر ابوترابی(← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])است.


حجت الاسلام علي اندرزگو (1318ـ1357) و حجت الاسلام علي‌اکبر ابوترابي (1318ـ1379) دو مبارز خستگي‌ناپذير در دورة پهلوي بودند که در سخت‌ترين وضعيت با انديشه‌اي عميق و عملي بي‌ريا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج دربه‌دري را به جان خريدند و با اخلاص، تمام عمر خود را وقف خدمت به اسلام و مردم و ترويج معنويت و مبارزه با رژيم پهلوي نمودند. مبارزات اين دو مجاهد، در آن سال‌هاي طولاني و سخت، با دقت برنامه‌ريزي شده بود، يکي پرتلاش بود، اما شناخته شده براي دستگاه امنيتي و مخفيانه در همة صحنه‌ها حضور داشت و ديگري ناشناخته بود و بيشتر صحنه و وقايع را مي‌آفريد. پشيتباني مالي، تدارکاتي و تسليحاتي و ايجاد ارتباط بين نيروهاي رازدار مبارز با سيدعلي اندرزگو، کاري دشوار و توان‌فرسا بود که سيد آزادگان، علي‌اکبر ابوترابي، به‌خوبي از عهدة آن برآمد و همچنان گمنام، همپاي يار ميدان‌دار خويش به مبارزه پرداخت.  
حجت الاسلام علی اندرزگو (1318ـ1357) و حجت الاسلام علی‌اکبر ابوترابی (1318ـ1379) (← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])دو مبارز خستگی‌ناپذیر در دوره پهلوی بودند که در سخت‌ترین وضعیت با اندیشه‌ای عمیق و عملی بی‌ریا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج دربه‌دری را به جان خریدند و با اخلاص، تمام عمر خود را وقف خدمت به اسلام و مردم و ترویج معنویت و مبارزه با رژیم پهلوی نمودند. مبارزات این دو مجاهد، در آن سال‌های طولانی و سخت، با دقت برنامه‌ریزی شده بود، یکی پرتلاش بود، اما شناخته شده برای دستگاه امنیتی و مخفیانه در همه صحنه‌ها حضور داشت و دیگری ناشناخته بود و بیشتر صحنه و وقایع را می‌آفرید. پشیتبانی مالی، تدارکاتی و تسلیحاتی و ایجاد ارتباط بین نیروهای رازدار مبارز با سیدعلی اندرزگو، کاری دشوار و توان‌فرسا بود که سید آزادگان، علی‌اکبر ابوترابی(← [[سید علی اکبر ابوترابی فرد]])، به‌خوبی از عهده آن برآمد و همچنان گمنام، همپای یار میدان‌دار خویش به مبارزه پرداخت.  


=== '''گزيده‌اي از محتواي کتاب''' ===
=== '''گزیده‌ای از محتوای کتاب''' ===
... ساواکي‌ها در تعقيبم بودند. با زن و بچه بايد به طور قاچاق از مرز مي‌گذشتم و به افغانستان مي‌رفتم. با عنايت حضرت از آب گذشتيم. آن طرف آب روستايي بود که ما را تحويل نگرفتند. معلوم بود هر کس مي‌خواهد به‌طور قاچاق به افغانستان برود به آنجا مي‌رود. يکي از خانه‌ها با رودربايستي، ما را راه داد که فقط يک شب آنجا باشيم. در آن شب، با او صحبت‌هايي کرديم که از آن جمله صحبت از گاوشان شد.  
... ساواکی‌ها در تعقیبم بودند. با زن و بچه باید به طور قاچاق از مرز می‌گذشتم و به افغانستان می‌رفتم. با عنایت حضرت از [[آب]] گذشتیم. آن طرف آب روستایی بود که ما را تحویل نگرفتند. معلوم بود هر کس می‌خواهد به‌طور قاچاق به افغانستان برود به آنجا می‌رود. یکی از خانه‌ها با رودربایستی، ما را راه داد که فقط یک شب آنجا باشیم. در آن شب، با او صحبت‌هایی کردیم که از آن جمله صحبت از گاوشان شد.  


گفت: «گاوي داريم که شيرش خشکيده و مدتي است که از اين مختصر نعمت خدا که بهره‌مند بوديم بي‌بهره مانديم. اين تنها سرماية ما بود.» با خود گفتم: «يک توسلي مي‌کنيم» و همين‌جوري دستي به سينة گاو کشيديم. کار به جايي رسيد که آنها مثل امام‌زاده دور ما جمع شدند. چرا که در همان وقت يک‌مرتبه سينه‌هاي گاو پر از شير شد. همان‌موقع آمدند و دوشيدند. اما با گريه و ذوق. آنها ديگر ما را به زور نگه داشتند و ما مخفي بوديم ... <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.
گفت: «گاوی داریم که شیرش خشکیده و مدتی است که از این مختصر نعمت خدا که بهره‌مند بودیم بی‌بهره ماندیم. این تنها سرمایه ما بود.» با خود گفتم: «یک توسلی می‌کنیم» و همین‌جوری دستی به سینه گاو کشیدیم. کار به جایی رسید که آنها مثل امام‌زاده دور ما جمع شدند. چرا که در همان وقت یک‌مرتبه سینه‌های گاو پر از شیر شد. همان‌موقع آمدند و دوشیدند. اما با گریه و ذوق. آنها دیگر ما را به زور نگه داشتند و ما مخفی بودیم ... <ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>.


=== کتابشناسی ===
=== کتابشناسی ===

نسخهٔ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۱۵

کتاب آن یار آسمانی: بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان سید علی اکبر ابوترابی فرد است.

این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان سید علی اکبر ابوترابی فرد است.

فراداده کتاب

نویسنده: عبدالمجید رحمانیان

حروف‌چین و صفحه‌آرا: مریم مردانی

لیتوگرافی: خجسته

نوبت و سال چاپ: 1386

شمارگان: 2000

قیمت پشت جلد: 14500 ریال

تعداد صفحات: 112

شابک: 8-10-5013-600-978

قطع کتاب: رقعی

نوع کتاب: خاطره

معرفی کتاب

این کتاب بخشی از زندگی و خاطرات سیدعلی اندرزگو از زبان سیدعلی‌اکبر ابوترابی(← سید علی اکبر ابوترابی فرد)است.

حجت الاسلام علی اندرزگو (1318ـ1357) و حجت الاسلام علی‌اکبر ابوترابی (1318ـ1379) (← سید علی اکبر ابوترابی فرد)دو مبارز خستگی‌ناپذیر در دوره پهلوی بودند که در سخت‌ترین وضعیت با اندیشه‌ای عمیق و عملی بی‌ریا به جهاد در راه خدا برخاستند و رنج دربه‌دری را به جان خریدند و با اخلاص، تمام عمر خود را وقف خدمت به اسلام و مردم و ترویج معنویت و مبارزه با رژیم پهلوی نمودند. مبارزات این دو مجاهد، در آن سال‌های طولانی و سخت، با دقت برنامه‌ریزی شده بود، یکی پرتلاش بود، اما شناخته شده برای دستگاه امنیتی و مخفیانه در همه صحنه‌ها حضور داشت و دیگری ناشناخته بود و بیشتر صحنه و وقایع را می‌آفرید. پشیتبانی مالی، تدارکاتی و تسلیحاتی و ایجاد ارتباط بین نیروهای رازدار مبارز با سیدعلی اندرزگو، کاری دشوار و توان‌فرسا بود که سید آزادگان، علی‌اکبر ابوترابی(← سید علی اکبر ابوترابی فرد)، به‌خوبی از عهده آن برآمد و همچنان گمنام، همپای یار میدان‌دار خویش به مبارزه پرداخت.

گزیده‌ای از محتوای کتاب

... ساواکی‌ها در تعقیبم بودند. با زن و بچه باید به طور قاچاق از مرز می‌گذشتم و به افغانستان می‌رفتم. با عنایت حضرت از آب گذشتیم. آن طرف آب روستایی بود که ما را تحویل نگرفتند. معلوم بود هر کس می‌خواهد به‌طور قاچاق به افغانستان برود به آنجا می‌رود. یکی از خانه‌ها با رودربایستی، ما را راه داد که فقط یک شب آنجا باشیم. در آن شب، با او صحبت‌هایی کردیم که از آن جمله صحبت از گاوشان شد.

گفت: «گاوی داریم که شیرش خشکیده و مدتی است که از این مختصر نعمت خدا که بهره‌مند بودیم بی‌بهره ماندیم. این تنها سرمایه ما بود.» با خود گفتم: «یک توسلی می‌کنیم» و همین‌جوری دستی به سینه گاو کشیدیم. کار به جایی رسید که آنها مثل امام‌زاده دور ما جمع شدند. چرا که در همان وقت یک‌مرتبه سینه‌های گاو پر از شیر شد. همان‌موقع آمدند و دوشیدند. اما با گریه و ذوق. آنها دیگر ما را به زور نگه داشتند و ما مخفی بودیم ... [۱].

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،