نماز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
از زيباترين جلوههاي اسارتِ اسراي ايراني در اردوگاههاي رژيم بعثي عراق، اقامة نماز در سلولي تنگ و تاریک، روي تخت بیمارستان، و در اتاقها و آسايشگاههاي اردوگاهها بود. | از زيباترين جلوههاي اسارتِ اسراي ايراني در اردوگاههاي رژيم بعثي عراق، اقامة نماز در سلولي تنگ و تاریک، روي تخت بیمارستان، و در اتاقها و آسايشگاههاي اردوگاهها بود. | ||
اسرا معتقد بودند که با استعانت از نماز، در گرفتاریها و تنگناهای اسارت، راه نجاتی مییابند و گرداب سختیها رهایی پیدا میکنند. حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد میگفت: «مهمترین عامل دفعکنندة موانع بندگی، رابطه با خداست و مهمترین نوع این رابطه، نماز است. نماز از مهمترین عواملی است که به روح آرامش میبخشد و ازبینبرندة اضطراب و نگرانیهای روحی است. باوجود این تکیهگاه محکم، انسان روحش قوت گرفته و جایگاه امنی مییابد.» ( | اسرا معتقد بودند که با استعانت از نماز، در گرفتاریها و تنگناهای اسارت، راه نجاتی مییابند و گرداب سختیها رهایی پیدا میکنند. حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد میگفت: «مهمترین عامل دفعکنندة موانع بندگی، رابطه با خداست و مهمترین نوع این رابطه، نماز است. نماز از مهمترین عواملی است که به روح آرامش میبخشد و ازبینبرندة اضطراب و نگرانیهای روحی است. باوجود این تکیهگاه محکم، انسان روحش قوت گرفته و جایگاه امنی مییابد.»<ref>رحمانیان، عبدالمجید (1386). قصة نماز آزادگان. تهران: پیام آزادگان ،ص.10.</ref> | ||
گرچه آزادی فعالیتهای مذهبی بهصراحت در مادة 34 کنوانسیون سوم ژنو ذکر شده است و كشور اسیرگیرنده موظف به تأمین امکانات آن است، اما اسیران ایرانی در دوران اسارت، در انجام فرایض ديني با مشكلات زيادي روبهرو بودند. اقامة نماز بهصورت انفرادی تا حدودي آزاد بود، ولی اسیران ایرانی بر اقامة نماز جماعت اصرار داشتند که عراقیها هم این موارد را ممنوع کرده و در صورت مشاهده، با آن برخورد ميكردند. | گرچه آزادی فعالیتهای مذهبی بهصراحت در مادة 34 کنوانسیون سوم ژنو ذکر شده است و كشور اسیرگیرنده موظف به تأمین امکانات آن است، اما اسیران ایرانی در دوران اسارت، در انجام فرایض ديني با مشكلات زيادي روبهرو بودند. اقامة نماز بهصورت انفرادی تا حدودي آزاد بود، ولی اسیران ایرانی بر اقامة نماز جماعت اصرار داشتند که عراقیها هم این موارد را ممنوع کرده و در صورت مشاهده، با آن برخورد ميكردند. | ||
اسرا با برپايي نماز دستهجمعی قصد داشتند اتحاد و یکپارچگی خود را به رخ عراقیها بکشند. بنابراین اسرا برای برگزاری نماز جماعت، روشهای مختلفی را بهکار میبردند. ازجمله اينكه: با گماردن يكي از اسرا، عبورومرور نگهبان عراقی از جلوی در آسایشگاه را کنترل ميکردند و به اطلاع بقیة افراد ميرساند. در اين روش، زمان کافی برای اطلاعرسانی و اتمام نماز دستهجمعی فراهم نبود. تا نگهبان ميخواست اعلام کند که سرباز عراقی در حال نزدیک شدن به آسایشگاه است، او رسیده و از ماجرا باخبر شده بود. بنابراین اسرا با ترفندهای مختلف، قطعة بسیار کوچکی از یک آیینة شکسته را تهیه ميکردند و بهدست نگهبان میسپردند تا بهوسیلة آن از دور بتواند سرباز عراقی را رصد کند و آمدن او بهطرف در آسایشگاه را به دیگر دوستانش اعلام كند تا به اینوسیله از تنبیه دستهجمعی جلوگیری شود. يا اسرای یک آسایشگاه به چند دسته تقسیم ميشدند و هر دسته همراه یک پیشنماز، به انجام نماز جماعت میپرداختند تا در صورت عبورومرور سربازان عراقی بهسبب ناهماهنگی افراد در رکوع و سجده، آنان متوجه برگزاری نماز جماعت نشوند. | اسرا با برپايي نماز دستهجمعی قصد داشتند اتحاد و یکپارچگی خود را به رخ عراقیها بکشند. بنابراین اسرا برای برگزاری نماز جماعت، روشهای مختلفی را بهکار میبردند. ازجمله اينكه: با گماردن يكي از اسرا، عبورومرور نگهبان عراقی از جلوی در آسایشگاه را کنترل ميکردند و به اطلاع بقیة افراد ميرساند. در اين روش، زمان کافی برای اطلاعرسانی و اتمام نماز دستهجمعی فراهم نبود. تا نگهبان ميخواست اعلام کند که سرباز عراقی در حال نزدیک شدن به آسایشگاه است، او رسیده و از ماجرا باخبر شده بود. بنابراین اسرا با ترفندهای مختلف، قطعة بسیار کوچکی از یک آیینة شکسته را تهیه ميکردند و بهدست نگهبان میسپردند تا بهوسیلة آن از دور بتواند سرباز عراقی را رصد کند و آمدن او بهطرف در آسایشگاه را به دیگر دوستانش اعلام كند تا به اینوسیله از تنبیه دستهجمعی جلوگیری شود. يا اسرای یک آسایشگاه به چند دسته تقسیم ميشدند و هر دسته همراه یک پیشنماز، به انجام نماز جماعت میپرداختند تا در صورت عبورومرور سربازان عراقی بهسبب ناهماهنگی افراد در رکوع و سجده، آنان متوجه برگزاری نماز جماعت نشوند. | ||
یکی از فعالیتهایی که در زمینة نماز انجام میشد، برگزاری کلاسهای مخفیانة آموزش و صحیحخوانی نماز بود. برخی از نوجوانان در دوران اسارت به سن تکلیف میرسیدند و عدهای از افراد بزرگسال هم خواندن نماز را در دوران اسارت شروع کردند و این دسته از اسرا همانهایی بودند که بر اثر تعلیمات دوستان نمازگزار خود بهسمت خواندن نماز و تعبّد و راز و نیاز با خداوند گرایش پیدا کردند؛ بنابراین آموزش طرز صحیح خواندن نماز به این افراد، برای اسرایی که احساس تعهد میکردند از ضروریات بود. گاهگاهی بهصورت مخفیانه و بهسختی توسط سرباز عراقی شیعهای که با اسرا همکاری میکرد، یا به روشهای مختلف، توضیحالمسائلی به دست اسرا میرسید که مشتاقانه دست به دست میشد و اکثریت قریببهاتفاق آنان در كلّ آسایشگاهها بخشهای مختلف ازجمله مهمترین بخش آن یعنی نماز را مطالعه میکردند و فرا میگرفتند. طلبهها و روحانیون اسیر، ازجمله افرادی بودند که اسرا بهدفعات به آنان مراجعه میکردند و در مورد مسائل مذهبی ازجمله مبحث مربوط به نماز و شکّیات سؤالاتشان را میپرسیدند. در زمانی که مرحوم حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد و یا بزرگان دیگری در اردوگاه حضور داشتند و بر سر یکی از مسائل مربوط به نماز اختلافی ایجاد میشد، این افراد پاسخگوی اسرا بودند و آنان را راهنمایی میکردند. | یکی از فعالیتهایی که در زمینة نماز انجام میشد، برگزاری کلاسهای مخفیانة آموزش و صحیحخوانی نماز بود. برخی از نوجوانان در دوران اسارت به سن تکلیف میرسیدند و عدهای از افراد بزرگسال هم خواندن نماز را در دوران اسارت شروع کردند و این دسته از اسرا همانهایی بودند که بر اثر تعلیمات دوستان نمازگزار خود بهسمت خواندن نماز و تعبّد و راز و نیاز با خداوند گرایش پیدا کردند؛ بنابراین آموزش طرز صحیح خواندن نماز به این افراد، برای اسرایی که احساس تعهد میکردند از ضروریات بود. گاهگاهی بهصورت مخفیانه و بهسختی توسط سرباز عراقی شیعهای که با اسرا همکاری میکرد، یا به روشهای مختلف، توضیحالمسائلی به دست اسرا میرسید که مشتاقانه دست به دست میشد و اکثریت قریببهاتفاق آنان در كلّ آسایشگاهها بخشهای مختلف ازجمله مهمترین بخش آن یعنی نماز را مطالعه میکردند و فرا میگرفتند. طلبهها و روحانیون اسیر، ازجمله افرادی بودند که اسرا بهدفعات به آنان مراجعه میکردند و در مورد مسائل مذهبی ازجمله مبحث مربوط به نماز و شکّیات سؤالاتشان را میپرسیدند. در زمانی که مرحوم [[حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد]] و یا بزرگان دیگری در اردوگاه حضور داشتند و بر سر یکی از مسائل مربوط به نماز اختلافی ایجاد میشد، این افراد پاسخگوی اسرا بودند و آنان را راهنمایی میکردند. | ||
مهر نماز منع نميشد، اما کمیاب بود و معمولاً اسرا از سنگ به جای مهر استفاده میکردند. آنان مهر و تسبیح و سجادهای را که اکثراً به دست خود و بهوسیلة خاک و هستة خرما و تکهپارچههای اضافی و... ساخته بودند، از چشم سربازان عراقی پنهان نگه میداشتند. با وجود همة مسائل مطرحشده، که شواهد عینی آن در بسیاری از کتب خاطرات اسرای جنگ تحمیلی موجود است، این مقاومت و نمازگزاری هرگز در بین اسرا قطع نشد و گاه تا آخرین لحظة آزادی دردسر برایشان فراهم كرده بود، اما اسرا از انجام اين فریضه دست برنداشتند. | مهر نماز منع نميشد، اما کمیاب بود و معمولاً اسرا از سنگ به جای مهر استفاده میکردند. آنان مهر و تسبیح و سجادهای را که اکثراً به دست خود و بهوسیلة خاک و هستة خرما و تکهپارچههای اضافی و... ساخته بودند، از چشم سربازان عراقی پنهان نگه میداشتند. با وجود همة مسائل مطرحشده، که شواهد عینی آن در بسیاری از کتب خاطرات اسرای جنگ تحمیلی موجود است، این مقاومت و نمازگزاری هرگز در بین اسرا قطع نشد و گاه تا آخرین لحظة آزادی دردسر برایشان فراهم كرده بود، اما اسرا از انجام اين فریضه دست برنداشتند. | ||
دلایل مخالفت عراقیها | === دلایل مخالفت عراقیها === | ||
عراقیهاي بعثي درصدد درهمشکستن اتحاد و يكپارچگي جمعي و نيز روحیة فردي اسرا بودند و تا سرحد امکان از برگزاری نماز جماعت جلوگیری ميكردند. کمتر اسیری بوده است که در طول دوران اسارتش بهسبب خواندن نماز ولو بهصورت فرادی، مورد توهین و تنبیه عراقیها قرار نگرفته باشد. عراقیها بهگونهای عمل میکردند که اسرا سادهترین اعمال عبادی خود را نتوانند انجام دهند و در این راه از ترفندهای گوناگونی استفاده میکردند. اگر میتوانستند از نماز خواندن اسرا نیز جلوگیری میکردند، چه رسد به اعمال عبادی دیگر. لذا بهدفعات، اسرا را بهصورت دستهجمعی بهسبب اقامة نماز جماعت مورد ضربوشتم قرار ميدادند. گاهی آب را قطع میكردند و زمانی نیز در ساعت نماز، همه را مجبور ميكردند بخوابند. آنها با این بهانه که «شما مجوسها آتشپرستانی هستید که در جنگ با عراقیها بهناچار مسلمان شدهاید»، از نماز خواندن اسرا جلوگیری میکردند. بارها به اسرا گفته بودند: «اینجا پادگان نظامی است، نه مسجد.» عراقیها همواره در بین اسرا به دنبال پیدا کردن پیشنمازها بودند تا آنان را شکنجه کرده و مقاومتشان را درهمشکنند<ref>ارجح، اکرم، هادیان، فریده، (1384). نماز در اسارت. تهران: ستاد اقامه نماز.</ref>. | |||
عراقیهاي بعثي درصدد درهمشکستن اتحاد و يكپارچگي جمعي و نيز روحیة فردي اسرا بودند و تا سرحد امکان از برگزاری نماز جماعت جلوگیری ميكردند. کمتر اسیری بوده است که در طول دوران اسارتش بهسبب خواندن نماز ولو بهصورت فرادی، مورد توهین و تنبیه عراقیها قرار نگرفته باشد. عراقیها بهگونهای عمل میکردند که اسرا سادهترین اعمال عبادی خود را نتوانند انجام دهند و در این راه از ترفندهای گوناگونی استفاده میکردند. اگر میتوانستند از نماز خواندن اسرا نیز جلوگیری میکردند، چه رسد به اعمال عبادی دیگر. لذا بهدفعات، اسرا را بهصورت دستهجمعی بهسبب اقامة نماز جماعت مورد ضربوشتم قرار ميدادند. گاهی آب را قطع میكردند و زمانی نیز در ساعت نماز، همه را مجبور ميكردند بخوابند. آنها با این بهانه که «شما مجوسها آتشپرستانی هستید که در جنگ با عراقیها بهناچار مسلمان شدهاید»، از نماز خواندن اسرا جلوگیری میکردند. بارها به اسرا گفته بودند: «اینجا پادگان نظامی است، نه مسجد.» عراقیها همواره در بین اسرا به دنبال پیدا کردن پیشنمازها بودند تا آنان را شکنجه کرده و مقاومتشان را درهمشکنند | |||
=== '''کتابشناسی''' === | |||
رحمانیان، عبدالمجید (1386). قصة نماز آزادگان. تهران: پیام آزادگان. | رحمانیان، عبدالمجید (1386). قصة نماز آزادگان. تهران: پیام آزادگان. | ||
خط ۴۴: | خط ۳۹: | ||
محمدی ینگجه، عبداله (1394). تهاجم نرم و جنگ روانی در اسارت. اردبیل: خط هشت. | محمدی ینگجه، عبداله (1394). تهاجم نرم و جنگ روانی در اسارت. اردبیل: خط هشت. | ||
مريمسادات ذكريايي | نویسنده مقاله :مريمسادات ذكريايي |
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۷
نقش نماز در دوران اسارت و نحوة مواجهه بعثيها با آن.
خدا در قرآن كريم ميفرمايد: و اَقِمِالصلوه اِنَّالصلواه تنهی عنالفحشاء والمنکر/ و برپای دار نماز را، به درستیکه نماز نهی میکند از کارهای زشت و ناپسند. (عنکبوت/ 45)
نخستين دغدغة اسيران مقيّد به انجام تكاليف ديني در نخستين ساعات اسارت- كه لباسها خوني بود، بدن نجس شده بود، آب نبود، دستها بسته بود، و امكاني براي تيمّم فراهم نبود- چگونگي اقامة نماز بود. مناجات با خدا، روح ناآرام اسير را سكون و آرامش ميبخشيد و ميتوانست شرايط سخت و آيندة نامعلوم را تحمل كند.
از زيباترين جلوههاي اسارتِ اسراي ايراني در اردوگاههاي رژيم بعثي عراق، اقامة نماز در سلولي تنگ و تاریک، روي تخت بیمارستان، و در اتاقها و آسايشگاههاي اردوگاهها بود.
اسرا معتقد بودند که با استعانت از نماز، در گرفتاریها و تنگناهای اسارت، راه نجاتی مییابند و گرداب سختیها رهایی پیدا میکنند. حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد میگفت: «مهمترین عامل دفعکنندة موانع بندگی، رابطه با خداست و مهمترین نوع این رابطه، نماز است. نماز از مهمترین عواملی است که به روح آرامش میبخشد و ازبینبرندة اضطراب و نگرانیهای روحی است. باوجود این تکیهگاه محکم، انسان روحش قوت گرفته و جایگاه امنی مییابد.»[۱]
گرچه آزادی فعالیتهای مذهبی بهصراحت در مادة 34 کنوانسیون سوم ژنو ذکر شده است و كشور اسیرگیرنده موظف به تأمین امکانات آن است، اما اسیران ایرانی در دوران اسارت، در انجام فرایض ديني با مشكلات زيادي روبهرو بودند. اقامة نماز بهصورت انفرادی تا حدودي آزاد بود، ولی اسیران ایرانی بر اقامة نماز جماعت اصرار داشتند که عراقیها هم این موارد را ممنوع کرده و در صورت مشاهده، با آن برخورد ميكردند.
اسرا با برپايي نماز دستهجمعی قصد داشتند اتحاد و یکپارچگی خود را به رخ عراقیها بکشند. بنابراین اسرا برای برگزاری نماز جماعت، روشهای مختلفی را بهکار میبردند. ازجمله اينكه: با گماردن يكي از اسرا، عبورومرور نگهبان عراقی از جلوی در آسایشگاه را کنترل ميکردند و به اطلاع بقیة افراد ميرساند. در اين روش، زمان کافی برای اطلاعرسانی و اتمام نماز دستهجمعی فراهم نبود. تا نگهبان ميخواست اعلام کند که سرباز عراقی در حال نزدیک شدن به آسایشگاه است، او رسیده و از ماجرا باخبر شده بود. بنابراین اسرا با ترفندهای مختلف، قطعة بسیار کوچکی از یک آیینة شکسته را تهیه ميکردند و بهدست نگهبان میسپردند تا بهوسیلة آن از دور بتواند سرباز عراقی را رصد کند و آمدن او بهطرف در آسایشگاه را به دیگر دوستانش اعلام كند تا به اینوسیله از تنبیه دستهجمعی جلوگیری شود. يا اسرای یک آسایشگاه به چند دسته تقسیم ميشدند و هر دسته همراه یک پیشنماز، به انجام نماز جماعت میپرداختند تا در صورت عبورومرور سربازان عراقی بهسبب ناهماهنگی افراد در رکوع و سجده، آنان متوجه برگزاری نماز جماعت نشوند.
یکی از فعالیتهایی که در زمینة نماز انجام میشد، برگزاری کلاسهای مخفیانة آموزش و صحیحخوانی نماز بود. برخی از نوجوانان در دوران اسارت به سن تکلیف میرسیدند و عدهای از افراد بزرگسال هم خواندن نماز را در دوران اسارت شروع کردند و این دسته از اسرا همانهایی بودند که بر اثر تعلیمات دوستان نمازگزار خود بهسمت خواندن نماز و تعبّد و راز و نیاز با خداوند گرایش پیدا کردند؛ بنابراین آموزش طرز صحیح خواندن نماز به این افراد، برای اسرایی که احساس تعهد میکردند از ضروریات بود. گاهگاهی بهصورت مخفیانه و بهسختی توسط سرباز عراقی شیعهای که با اسرا همکاری میکرد، یا به روشهای مختلف، توضیحالمسائلی به دست اسرا میرسید که مشتاقانه دست به دست میشد و اکثریت قریببهاتفاق آنان در كلّ آسایشگاهها بخشهای مختلف ازجمله مهمترین بخش آن یعنی نماز را مطالعه میکردند و فرا میگرفتند. طلبهها و روحانیون اسیر، ازجمله افرادی بودند که اسرا بهدفعات به آنان مراجعه میکردند و در مورد مسائل مذهبی ازجمله مبحث مربوط به نماز و شکّیات سؤالاتشان را میپرسیدند. در زمانی که مرحوم حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد و یا بزرگان دیگری در اردوگاه حضور داشتند و بر سر یکی از مسائل مربوط به نماز اختلافی ایجاد میشد، این افراد پاسخگوی اسرا بودند و آنان را راهنمایی میکردند.
مهر نماز منع نميشد، اما کمیاب بود و معمولاً اسرا از سنگ به جای مهر استفاده میکردند. آنان مهر و تسبیح و سجادهای را که اکثراً به دست خود و بهوسیلة خاک و هستة خرما و تکهپارچههای اضافی و... ساخته بودند، از چشم سربازان عراقی پنهان نگه میداشتند. با وجود همة مسائل مطرحشده، که شواهد عینی آن در بسیاری از کتب خاطرات اسرای جنگ تحمیلی موجود است، این مقاومت و نمازگزاری هرگز در بین اسرا قطع نشد و گاه تا آخرین لحظة آزادی دردسر برایشان فراهم كرده بود، اما اسرا از انجام اين فریضه دست برنداشتند.
دلایل مخالفت عراقیها
عراقیهاي بعثي درصدد درهمشکستن اتحاد و يكپارچگي جمعي و نيز روحیة فردي اسرا بودند و تا سرحد امکان از برگزاری نماز جماعت جلوگیری ميكردند. کمتر اسیری بوده است که در طول دوران اسارتش بهسبب خواندن نماز ولو بهصورت فرادی، مورد توهین و تنبیه عراقیها قرار نگرفته باشد. عراقیها بهگونهای عمل میکردند که اسرا سادهترین اعمال عبادی خود را نتوانند انجام دهند و در این راه از ترفندهای گوناگونی استفاده میکردند. اگر میتوانستند از نماز خواندن اسرا نیز جلوگیری میکردند، چه رسد به اعمال عبادی دیگر. لذا بهدفعات، اسرا را بهصورت دستهجمعی بهسبب اقامة نماز جماعت مورد ضربوشتم قرار ميدادند. گاهی آب را قطع میكردند و زمانی نیز در ساعت نماز، همه را مجبور ميكردند بخوابند. آنها با این بهانه که «شما مجوسها آتشپرستانی هستید که در جنگ با عراقیها بهناچار مسلمان شدهاید»، از نماز خواندن اسرا جلوگیری میکردند. بارها به اسرا گفته بودند: «اینجا پادگان نظامی است، نه مسجد.» عراقیها همواره در بین اسرا به دنبال پیدا کردن پیشنمازها بودند تا آنان را شکنجه کرده و مقاومتشان را درهمشکنند[۲].
کتابشناسی
رحمانیان، عبدالمجید (1386). قصة نماز آزادگان. تهران: پیام آزادگان.
ستاد آزادگان استان سمنان (1374). آسمانه. تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
ارجح، اکرم، هادیان، فریده، (1384). نماز در اسارت. تهران: ستاد اقامه نماز.
کامور بخشایش، جواد (1394). زندان موصل. تهران: سوره مهر.
داعی، علی (1387). نقض حقوق اسیران جنگی ایرانی و مسئولیت بینالمللی دولت عراق. تهران: پیام آزادگان.
خاجی، علی (1391). شرح قفص. اردوگاههای اسیران، تهران: پیام آزادگان.
شریفی، اسماعیل (1378). تحول در اسارت. کمیسیون ادارة اسرای جنگی، تهران: مؤسسه فرهنگی نشر رامین.
ذکریائی، مریم سادات (1395). میشود از اینجا هم فرار کرد؟. خاطرات علی احدینژاد، چ دوم، تهران: نشر امینان.
محمدی ینگجه، عبداله (1394). تهاجم نرم و جنگ روانی در اسارت. اردبیل: خط هشت.
نویسنده مقاله :مريمسادات ذكريايي