محرم و عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.
    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.


    شب عاشورای 1367، در [[اردوگاه رمادی 1]] و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و [[آب]] روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.</ref>.
    شب عاشورای 1367، در [[اردوگاه رمادی 1]] و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و [[آب]] روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند<ref>خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.</ref>.( ←[[برخورد عراقی ها در برگزاری مراسم محرم]])


===  علل مخالفت عراقی‌ها ===
===  علل مخالفت عراقی‌ها ===
خط ۳۳: خط ۳۳:


====  تأثیر عزاداری‌ها بر سربازان و نگهبانان عراقی ====
====  تأثیر عزاداری‌ها بر سربازان و نگهبانان عراقی ====
نگهبانان و سربازان عراقی تحت‌تأثیر حالات عرفانی و روحانی عزاداران قرار می‌گرفتند. به‌همین‌علت، سربازان و نگهبانان عراقی [[اردوگاه]] از بین اراذل و اوباش بعثی‌ها انتخاب می‌شدند و اگر یکی از افراد عراقی تحت‌تأثیر عزاداری‌ها قرار می‌گرفت، او را از [[اردوگاه]] بیرون می‌بردند.(   [[علل مخالفت عراقی برای برگزاری مراسم محرم]])  
نگهبانان و سربازان عراقی تحت‌تأثیر حالات عرفانی و روحانی عزاداران قرار می‌گرفتند. به‌همین‌علت، سربازان و نگهبانان عراقی [[اردوگاه]] از بین اراذل و اوباش بعثی‌ها انتخاب می‌شدند و اگر یکی از افراد عراقی تحت‌تأثیر عزاداری‌ها قرار می‌گرفت، او را از [[اردوگاه]] بیرون می‌بردند.( ←  [[علل مخالفت عراقی برای برگزاری مراسم محرم]])  


نیز نگاه كنید به [[سور و سوگ(جشن و عزاداری)|سور و سوگ]]  
نیز نگاه كنید به [[سور و سوگ(جشن و عزاداری)|سور و سوگ]]  

نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۳۴

برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان، تأثیر آن، و برخورد عراقی‌ها.

مقدمه

درون‌مایه انقلاب اسلامی ایران متأثر از فرهنگ عاشورا است. این فرهنگ در ذهن و روح و جان رزمندگان جنگ تحمیلی جریان داشته است. برپایی مراسم سوگواری برای اباعبدالله، یادآورِ حماسه‌ها، ایثارها و شهادت اهل بیت و اصحاب اباعبدالله(ع) است.در آثار و یادگارهایی كه از دوران دفاع مقدس برجا مانده است مثل وصیت‌نامه‌ها، سروده‌ها، مزارنوشته‌ها، نام عملیات‌ها، نام لشکرها و مانند آن آشكارا می‌توان تأثیرپذیری از فرهنگ عاشورا را ردیابی كرد و در طول قرن‌ها مبارزه در تاریخ شیعه، هیچ انقلاب و جنبشی مانند انقلاب اسلامی و هیچ صحنه‌ای مانند دفاع مقدس به عاشورا و کربلای حسینی شبیه نبوده است.

محرم و عاشورا در اسارت

در سال اول اسارت، اسرا آهسته و آرام عزاداری می‌کردند. در دسته‌های پنج یا شش نفره کنار هم می‌نشستند؛ یکی آرام مداحی می‌کرد و دیگران آهسته سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند و در حیاط یکی آرام نوحه می‌خواند و بقیه حین قدم زدن عزاداری می‌کردند. سال بعد، وضعیت بهتر شد. اول طبقه بالای قاطع عزاداری می‌کردند و صدایشان به پایین می‌رسید. آنها هم شروع می‌کردند و دسته‌جمعی نوحه می‌خواندند که عراقی‌ها نتوانند کسی را به‌عنوان مدّاح یا نوحه‌خوان دستگیر کنند.

تدابیر اسیران ایرانی برای برگزاری مراسم محرم

1. دو نفر اسیر وظیفه نگهبانی را برعهده می‌گرفتند و به‌كمك آینه‌هایی مثلثی كه در اختیار داشتند اوضاع را کنترل می‌كردند، با اعلام اسم رمزِ «هوا گرگ‌ومیش» یا «هوا ابری است» ازسوی نگهبان، بچه‌ها به حالت عادی می‌نشستند تا سرباز عراقی برود و دوباره مراسم عزاداری را ادامه می‌دادند.

2. همگی با هم بدون برهم‌زدن حالت خود، این حدیث معروف پیغمبر (ص) را با آهنگی خاص با دو هدف تکرار می‌کردند: «قال رسول الله نور عینی، حسین منّی انا من حسینی.»

3. به‌گونه‌ای عمل می‌شد كه عراقی‌ها نوحه‌خوان را شناسایی نکنند و مطالب طوری بیان شود كه برای عراقی‌ها روشن باشد و نتوانند انگ سیاسی به آن بزنند.

4. کاغذهایی را که در آن نوحه و مقاله نوشته شده بود مخفی نگه می‌داشتند.

5. گاهی با اعتصاب غذا فرمانده اردوگاه مجاب می‌شد تا با عزاداری محدود و نشسته موافقت کند.

برخورد عراقی‌ها

از منظر عراقی‌های بعثی، برپایی مراسم عزاداری امام حسین (ع) جرم به‌حساب می‌آمد و هرکس عزاداری می‌کرد، با مجازات سنگینی مواجه می‌شد؛ بنابراین آنها برای ممانعت از انجام مراسم عزاداری محرم هرگونه رفتار غیرانسانی را جایز می‌دانستند.عراقی‌ها با انجام اقداماتی در عزاداری اسرا در ماه محرم و روزهای تاسوعا و عاشورا اخلال ایجاد می‌كردند؛ پخش فیلم، تزریق آمپول و واکسن، جمع کردن بچه‌ها در حیاط، آمارگیری‌های کاذب، حبس بچه‌ها در اتاق‌ها، و گماردن نگهبان در هر اتاق ازجمله این اقدامات بود، ولی اسرا در حدّ توان عزاداری می‌کردند.

    آزار و اذیت عراقی‌ها، حساب و کتاب نداشت و از هر راهی، آزارهای روحی‌روانی و شکنجه‌های جسمی را ادامه می‌دادند. یکی از آزارهای روحی‌روانی این بود که نیمه‌شب‌ها، حتی در ایام محرم و مخصوصاً در روزهای عاشورا و تاسوعا، نوار ترانه به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و انگلیسی می‌گذاشتند.بعثی‌ها در تعدادی از اردوگاه‌ها، برای جلوگیری از برگزاری مراسم، دوازده ساعت قبل از تاسوعا و عاشورا به همه اسرا آمپول میکروب بیماری‌های واگیردار تزریق می‌کردند كه موجب ضعف شدید، استفراغ، تب شدید و ناتوانی در اسرا می‌شد.

    شب عاشورای 1367، در اردوگاه رمادی 1 و بعد از پذیرش قطعنامه، مانند سال‌های قبل عزاداری انجام می‌گرفت که حدود ساعت 9 شب عراقی‌ها هجوم آوردند و بعد از زدن همه افراد، عده‌ای را جدا و در مقابل دیدگان بقیه دوباره شکنجه کردند؛ بالاتنه بچه‌ها را لخت کردند و آب روی بدنشان می‌ریختند؛ سپس با هر چه در دست داشتند چند نفری شروع به زدن کردند[۱].( ←برخورد عراقی ها در برگزاری مراسم محرم)

علل مخالفت عراقی‌ها

تأثیر عزاداری‌ها بر روحیه اسیران ایرانی

عزاداری ماه محرم برای اسرا اهمیت خاصی داشت. این عزاداری‌ها روح جهاد و حماسه را در اسیران بیدار می‌کرد و این باب میل دشمنان نبود[۲] .در دوره اسارت عزاداری‌ها و عمل به مستحبات، نوعی آرامش روحی‌روانی در اسرا ایجاد می‌کرد و افسردگی و غم و غصه را از بین می‌برد و باعث سلامت جسم و تقویت روان اسرا می‌شد و مانعی بود در مقابل اهداف و رفتار وحشیانه دشمن و نقشه‌های آنان را خنثی می‌کرد.برگزاری این مراسم از چند جهت روحیه اسرا را طراوت می‌بخشید: ازطرفی طعم پیروزی و نتیجه هماهنگی و یکدستی را می‌چشیدند و ازطرف‌دیگر کمی از درد جانکاه خود را با یادآوری آلام و رنج‌های حضرت سیدالشهدا (ع) و خانواده مظلومش تسکین می‌دادند. ضمن آنكه جنبه الگوگیری از صبر و تحمل حضرت زینب و حضرت امام سجاد (ع) در دوران اسارت به‌عنوان پیام‌آوران قیام امام حسین (ع) در کربلا نیز مدنظر بود.

    حاج‌آقا ابوترابی‌فرد (←ابوترابی فرد ،سید علی اکبر )، هر سال چند روز پیش از محرم، طلبه‌ها و مسئولان فرهنگی را جمع می‌کرد و برای محرم برنامه‌ریزی می‌کرد. می‌گفت: چیزی که در این تنگنای اسارت می‌تواند دست ما را بگیرد عزاداری اباعبدالله‌ الحسین است[۳] .

تأثیر عزاداری‌ها بر سربازان و نگهبانان عراقی

نگهبانان و سربازان عراقی تحت‌تأثیر حالات عرفانی و روحانی عزاداران قرار می‌گرفتند. به‌همین‌علت، سربازان و نگهبانان عراقی اردوگاه از بین اراذل و اوباش بعثی‌ها انتخاب می‌شدند و اگر یکی از افراد عراقی تحت‌تأثیر عزاداری‌ها قرار می‌گرفت، او را از اردوگاه بیرون می‌بردند.( ← علل مخالفت عراقی برای برگزاری مراسم محرم)

نیز نگاه كنید به سور و سوگ

كتاب‌شناسی

  1. خاجی، علی (1391). شرح قفص. تهران: پیام آزادگان.
  2. زین‌العابدین، مسعود (1392). تجمع ممنوع. آذربایجان شرقی: سوره مهر
  3. علیدوست قزوینی، علی ‌(1391). ابر فیاض. قم: عرش اندیشه.

برای مطالعه بیشتر

احمدی، عمران (1374). اردوگاه آیینه‌ها، خاطرات روحانیون آزاده. تهران: حوزه هنری.

افشین‌پور، عبدالامیر (1389). شن‌های سرخ تکریت. تهران: سوره مهر.

امیرسرداری، رضا (1375). شلمچه تا تکریت. تهران: حوزه هنری.

سرهنگی، مرتضی (1385) محرم در اسارت. تهران: مؤسسه همشهری.

سنگری، محمدرضا (1386). پیوند دو فرهنگ. قم: یاقوت.

محمدی، عبدالله (1385). عطش و معرفت. اردبیل: باغ اندیشه.

وکیلی، عباسعلی (1374). معنویت در اسارت. تهران: ستاد امور آزادگان.

مصاحبه با علی‌محمد احد طجری و میرسید از روحانیون آزاده.

زهرا یزدی‌نژاد