سور و سوگ(جشن و عزاداری): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی آزادگان
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:




'''نویسنده مقاله :بیژن کیانی شاهوندی'''
=== کتاب شناسی ===
<references />'''نویسنده مقاله :بیژن کیانی شاهوندی'''

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۹

برنامه‌ريزي و برپايي مراسم جشن و عزاداري در مناسبت‌هاي مذهبي و ملي در دوران اسارت.

مقدمه

در سراسر دوران مقاومت اسرا در اردوگاه‌های رژیم صدام، برنامه‌های متعدد و متنوعی در بُعد مذهبی و ملی به‌وسيلة فعالان آزاده طراحی و اجرا شد. سازمان‌دهي اين جشن‌ها و عزاداري‌ها، عمدتاً با اهداف ذيل انجام مي‌گرفت: 1. ايجاد نوعي همبستگي بين اسيران در اردوگاه‌؛ 2. دادن روحيه به كساني كه دچار تألمات روحي ناشي از اسارت شده بودند؛

3. تقويت سازمان‌دهي مخفي تشكيلات مديريت اسيران در اردوگاه؛ 4. نشان دادن هويت ملي ايراني‌اسلامي و تقويت آن در خاك دشمن.

    کمیت و کیفیت این برنامه‌ها به دو عامل بستگی داشت.

1. عامل عراقی و میزان حساسیت و سخت‌گیری آنان در قبال اجرای برنامه‌ها به‌وسيلة آزادگان.

2. عامل ایرانی که به ترکیب جمعیتی اردوگاه و فضای غالب بر آن برمی‌گشت؛ به این معنا که در هر اردوگاهی که اکثریت آن را اسيران مذهبی و انقلابی تشکیل می‌داد، برنامه‌های بیشتری اجرا می‌شد؛ حتی اگر بعثی‌ها حساسیت نشان می‌دادند و سخت‌گیری مي‌كردند.

    در این‌گونه اردوگاه‌ها برگزاری، طراحی و اجرای برنامه‌ها، با حداکثر پنهان‌کاری و رعایت شرایط امنیتی همراه بود؛ یعنی اولاً به‌سبب کاهش تعداد نگهبانان در شب، عمدة برنامه‌ها شب‌هنگام اجرا می‌شد؛ ثانیاً با گماردن نگهبانان داخلی، که حداقل یکی از آنان دارای آینه بود، از داخل اتاق، نزدیک یا دور شدن نگهبان عراقی را کنترل می‌کردند. در اردوگاه موصل 1 ترتیب قرار گرفتن نگهبانان داخلی به این شکل بود که یکی از سوراخ در ورودی اتاق، دیگری از پشت پنجرة اولی و سومی از پشت پنجرة آخر با یک تکّه آینه، که به سر قطعه‌چوبی بسته شده بود، نگهبانی می‌دادند. با این شیوه، نگهبان عراقی نمی‌توانست از هیچ فضایی برای ورود ناگهانی استفاده کند. هرگاه نگهبان به اتاق نزدیک می‌شد، وضعیت قرمز و هرگاه دور می‌شد، وضعیت سفید اعلان می‌گردید. این شیوة نگهبانی در همة اردوگاه‌ها و حتی اتاق‌های یک اردوگاه یکسان به کار نمی‌رفت و شکل و فیزیک اردوگاه و اتاق، آن را تغییر می‌داد. به‌طورکلی، برنامه‌ها در چنین شرایطی اجرا می‌شد؛ مثلاً اجرای یک نمایش با اعلام «وضعیت قرمز» به‌دفعات متوقف و با اعلام «وضعیت سفید» از سر گرفته می‌شد. به‌طورکلی، برنامه‌های سور و سوگ در دوران اسارت را می‌توان از دو منظر اسلامي و ملی مورد بررسی قرار داد.

مناسبت‌های مذهبی اسلامي

سور

این برنامه‌ها در اردوگاه‌های اسرای ثبت‌نام‌شدة کمیتة بین‌المللی صليب سرخ و اردوگاه‌های اسرای ثبت‌نام‌نشده، که به‌اصطلاح مفقود محسوب می‌شدند، متناسب با امکانات و شرایط هر اردوگاه و فضای غالب بر آن اجرا می‌شد. در سطح مذهبی شامل مناسبت‌هاي ولادت پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه و آله) و روز بعثت آن حضرت و ولادت ائمه (علیهم‌السلام) و ولادت حضرت زهرا و حضرت زینب (سلام‌الله علیهما) می‌شد.

    در اردوگاه‌های موصل، تشخیص ایام ولادت‌ها براساس تقویمی بود که فعالان فرهنگی تهیه كرده بودند. براین‌اساس، پیش از فرا رسیدن روز ولادت هرکدام از بزرگان دین، برنامه‌هایی که شامل سخنرانی، مقاله، شعر، سرود یا نمایش بود از پیش آماده می‌شد و بسته به وضعیت و شرایط، در هر اتاق به اجرا درمی‌آمد. گاهی نیز یک برنامة اردوگاهی در طول ساعات آزادباش و با رعایت مسائل امنیتی برای اسرا در یک اتاق مشخص اجرا می‌شد.

    از دیگر برنامه‌های «سور» می‌توان به عید فطر و عید غدیر و مبعث پيامبر اشاره کرد. در عید فطر پس از برگزاری مخفیانة نماز، برنامه‌های جشن در سطح اردوگاه و اتاق‌ها اجرا می‌شد. براي نمونه، در اردوگاه موصل 1 در غالب برنامه‌‌های عید فطر، علاوه‌بر سخنرانی، قطعه شعری نیز به‌وسيلة یکی از شاعران اردوگاه خوانده می‌شد و درصورتی‌که گروه سرود سرودی تهیه کرده بود، آن را به اجرا درمی‌آورد. نمایش طنز یکی از برنامه‌های پُرطرفدار بود که گروه نمایش آن را به اجرا درمی‌آورد.     در عید سعید غدیر علاوه‌بر برگزاری مراسم، اسرا به‌صورت انفرادی و گروهی به دیدار سادات اردوگاه می‌رفتند و عید را به آنان تبریک می‌گفتند. سادات نیز با وسایل مختصر از مهمانان خود پذیرایی می‌کردند. تهیة شربت آب و شکر، عالی‌ترین سطح پذیرایی محسوب می‌شد.

    در هفتة وحدت، علاوه‌بر سخنرانی، خواندن مقاله و اجرای سرود، گاهی جشنوارة شعر نیز برگزار می‌شد و اسراي شاعر اشعار خود را به این مناسبت برای جمع می‌خواندند. اسراي اهل سنت نیز در این برنامه حضور پیدا می‌کردند.

سوگ

در ایام رحلت و شهادت بزرگان دین نیز برنامه‌هایی طراحی و در سطح اردوگاه اجرا می‌شد که بسته به اوضاع هر اردوگاه و شرایط حاکم بر آن، کمیت و کیفیت آنها متغیر بود.‌ برنامه‌های ایام شهادت بزرگان دین شامل سخنرانی، شعرخوانی، اجرای سرود و نمایش بود که گاهی به‌طور کامل و گاهی به‌صورت مختصر برگزار می‌شد.

    در ایام محرم، برنامه‌ها بیشتر شامل سخنرانی و نوحه‌خوانی بود که با رعایت مسائل امنیتی به‌صورت پنهانی اجرا می‌شد. بعثی‌ها در ایام محرم به‌خصوص تاسوعا و عاشورا، تدابیر شدید امنیتی اتخاذ می‌کردند و با افزایش تعداد نگهبانان تلاش می‌کردند از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری کنند. در مواقعی که برنامة عزاداری لو می‌رفت، تعدادی را روانة سلول‌های انفرادی می‌کردند یا اسرا را به‌صورت دسته‌جمعی مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند. در برخی اردوگاه‌ها مثل اردوگاه‌های موصل، یکی دو بار اجازة برگزاری مراسم عزاداری داده شد، ولی بعدها آن را ممنوع اعلام کردند.

    برای اینکه اسرا نتوانند عزاداری کنند، در چند سال اقدام به تزریق اجباری واکسنی می‌کردند که موجب خستگی و کوفتگی عضلات و بروز حالت گیجی و بی‌حالی می‌شد. به‌همین‌علت این واکسن در میان اسرا «واکسن ضدعاشورا» نامیده ‌شد. این واکسن، که مشخص نشد برای پیشگیری از چه نوع بیماری است، در اردوگاه‌های اسرای ثبت‌نام‌شده به افراد تزریق شد. اين اقدام در اردوگاه‌هاي موصل و رمادي صورت گرفت.

مناسبت‌های ملی

سور

· دهة فجر. از برجسته‌ترین مناسبت‌های «سور» در سطح ملی، می‌توان به دهة فجر پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد. برنامه‌ریزان فرهنگی و تشكيلات مخفي اسرا در اردوگاه‌های تحت‌نظر صليب سرخ، که امکانات بیشتری داشتند، تلاش می‌کردند از این فرصت استفاده و برای ارتقاي روحیة آزادگانِ در بند، بهترین برنامه‌ها را طراحی و اجرا کنند. این برنامه‌ها شامل سخنرانی، شعرخوانی، اجرای سرود و نمایش‌های طنز و برگزاری مسابقه‌های ورزشی و علمی و نمایشگاه عکس بود. گاهی نیز برنامة مشاعره اجرا می‌شد که مورد استقبال همه قرار می‌گرفت.

    مسابقة ورزشی در سطح فوتبال و کُشتی برگزار می‌شد. در اردوگاه‌هایی که دارای زمین خاکی بودند میان تیم‌های شرکت‌کننده، مسابقة فوتبال برگزار می‌شد و جوایزی در حد امکان، به تیم‌هایی که به فینال می‌رسیدند تعلق می‌گرفت. در ورزش کُشتی نیز کشتی‌گیران در چند مرحله و در وزن‌های مختلف در حضور مربیان و داوران مسابقه می‌دادند و فینالیست‌ها در روز 22 بهمن به دور از چشم نگهبانان عراقی، کشتی می‌گرفتند و به نفرهای اول تا سوم جایزه‌هایی مثل یک جفت گیوه، که برخی اسرا آنها را بافته بودند، اعطا می‌شد. در اردوگاه‌های موصل 1 و 4، مدال‌هایی فلزی منقش به تصویر نمادهای ورزش کشتی حکاکی می‌شد و به نفرهای اول تا سوم تعلق می‌گرفت.

· عید نوروز. در ایام نوروز با توجه به اینکه لحظة تحویل سال معلوم نبود، در اول فروردین، ابتدا همه در محوطة اردوگاه با یکدیگر روبوسی می‌کردند و عید را به هم تبریک می‌گفتند. این برنامه در اردوگاه‌هایی اجرا می‌شد که بعثی‌ها اجازة دیدوبازدید داده بودند. آنها در بعضي اردوگاه‌ها تا سه روز اجازه می‌دادند که‌ اسرا به دیدار هم بروند. در این سه روز، ابتدا دیدار عمومی در اول صبحِ روز عید صورت می‌گرفت؛ سپس افراد هر اتاق به‌صورت دسته‌جمعی از اسراي دیگر اتاق‌ها دیدن به‌عمل می‌آوردند و در روز دوم و سوم، دیدارهای قومی و استانی به‌عمل می‌آمد؛ به‌این‌صورت که اسراي هر استان یا هر قوم یک برنامة دسته‌جمعی اجرا می‌کردند. این برنامه از 1364 به پیشنهاد مرحوم سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد در اردوگاه موصل ‌1 و با موافقت فرماندة اردوگاه اجرا شد و در سال‌های بعد هم که ایشان را از آن اردوگاه بردند، در ایام نوروز تداوم پیدا کرد. در همة اردوگاه‌‌ها برنامه‌های نوروز، با این کیفیت اجرا نمی‌شد و در برخی اردوگاه‌ها به‌خصوص اردوگاه‌های مفقودین، که در دو سال پایانی جنگ به اسارت درآمده بودند و نیز اردوگاه‌های رمادی، متفاوت بود. در برخی عملیات‌ها نظیر عملیات بیت‌المقدس، که مرحلة چهارم آن در فروردين 1361 منجر به آزادسازی خرمشهر شد، نیز جشن پیروزی به‌طور مخفیانه به اجرا در‌آمد.

سوگ

معمولاً سوگواره‌های اردوگاهی شامل شهادت شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی می‌شد. ازجمله شخصیت‌هایی که در سوگ آنان برنامه اجرا شد، شهید بهشتی و هفتادودو تن از یاران ایشان در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز شهیدان رجایی و باهنر، در انفجار دفتر نخست وزیری بودند.

    در 1368 که امام‌خمینی(ره) رحلت کرد،‌ در اکثر اردوگاه‌ها برنامه‌های عزاداری به‌صورت آشکار و پنهان برگزار شد. در چهلم و سالگرد ارتحال آن حضرت نیز مراسم عزاداری به اشکال مختلف به اجرا درآمد؛ مثلاً در برخی اردوگاه‌ها، شعرای اسير سوگوارة شعر برگزار کردند و اشعار متنوعی در مدح و رثای امام خمینی(ره) خواندند.

    از دیگر برنامه‌های سوگواره که در دوران اسارت اجرا شد، مراسم ترحیم کشته‌شدگان زلزلة رودبار و منجیل در شمال کشور در 1368 بود. آزادگان با شنیدن خبر زلزله و تلفات وسیع انسانی در آن به سوگ هم‌وطنان خود نشستند و با بازماندگان آن حادثة تلخ همدردی کردند؛ همچنین هرگاه اسيري در اردوگاه به شهادت می‌رسید، یا خبر شهادت و فوت بستگان برخی اسرا ازطریق نامه دریافت می‌شد، مجالس ترحیم وتسلیت‌گویی به اسير هم‌بند برگزار مي‌شد و کوشش به‌عمل‌ آمد با اجرای این گونه برنامه‌ها، روحیة عمومی آزادگان حفظ شود[۱].


کتاب شناسی

  1. این مقاله حاصل مشاهده‌ها و تجربه‌های شخصی نویسنده در دوران اسارت و نیز بررسی مجموعه‌ای از خاطرات شفاهی آزادگان است که در بانک اطلاعاتی مؤسسة فرهنگی هنری پیام آزادگان موجود است.

نویسنده مقاله :بیژن کیانی شاهوندی