آموزش هنر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[هنر در اسارت|هنر]] چون مذهب و [[ادبیات در اسارت|ادبیات]]، از گذشته تا به حال، جزء ارکان اصلی زندگی بشر و در پیوند مستقیم با آیینها و باورهای دینی بوده و از آنجا که همواره آدمی، با آفرینش آثار هنری، احساس شعف و لذّت میکرده، با زندگی وی درآمیخته است<ref>هنر(1402).ویکی فقه. قابل بازیابی از<nowiki/>https://fa.wikifeqh.ir/%D9%87%D9%86%D8%B1</ref>. | [[هنر در اسارت|هنر]] چون مذهب و [[ادبیات در اسارت|ادبیات]]، از گذشته تا به حال، جزء ارکان اصلی زندگی بشر و در پیوند مستقیم با آیینها و باورهای دینی بوده و از آنجا که همواره آدمی، با آفرینش آثار هنری، احساس شعف و لذّت میکرده، با زندگی وی درآمیخته است<ref>هنر(1402).ویکی فقه. قابل بازیابی از<nowiki/>https://fa.wikifeqh.ir/%D9%87%D9%86%D8%B1</ref>. | ||
[[هنر در اسارت|هنر]]، انتقال عواطف و احساسات هنرمند به انسان است. هنرمندان چیرهدست، قادر بودهاند در آثارشان، عواطف و تجربیات خود را بهصورتی آشکار کنند که باعث برانگیخته شدن احساسات مخاطب شود و با ایجاد عواطف مشترک با مخاطبان، ارتباط و پیوندی معنوی برقرار کنند. هنرمندان، با خلق آثار بدیع، آنچه را که افراد عادی از درک آن عاجز بودهاند، برای همگان، قابل فهم کردهاند. عکاسی، [[نقاشی در اسارت|نقّاشی]]، مجسّمهسازی، آهنگسازی، فیلمسازی، [[تئاتر در اسارت|تئاتر]]، معماری، [[طراحی در اسارت|طرّاحی]]، طرّاحی کاریکاتور و...، امروزه دیگر از بخشهای ثابت و جذّاب زندگی جوامع انسانی شمرده میشوند.تولستوی میگوید: <blockquote>هنر، یک فعّالیت انسانی است و مقصدش انتقال عالیترین و بهترین احساساتی است که انسانها بدانها دست یافتهاند»<ref>تولستوی، لئو(1364). هنر چیست؟. ترجمه کاوه دهگان، تهران: امیرکبیر،ص۷۶.</ref>. </blockquote> | [[هنر در اسارت|هنر]]، انتقال عواطف و احساسات هنرمند به انسان است. هنرمندان چیرهدست، قادر بودهاند در آثارشان، عواطف و تجربیات خود را بهصورتی آشکار کنند که باعث برانگیخته شدن احساسات مخاطب شود و با ایجاد عواطف مشترک با مخاطبان، ارتباط و پیوندی معنوی برقرار کنند. هنرمندان، با خلق آثار بدیع، آنچه را که افراد عادی از درک آن عاجز بودهاند، برای همگان، قابل فهم کردهاند. عکاسی، [[نقاشی در اسارت|نقّاشی]]، مجسّمهسازی، آهنگسازی، فیلمسازی، [[تئاتر در اسارت|تئاتر]]، معماری، [[طراحی در اسارت|طرّاحی]]، طرّاحی کاریکاتور و...، امروزه دیگر از بخشهای ثابت و جذّاب زندگی جوامع انسانی شمرده میشوند.[https://wiki.icro.ir/index.php?title=%D9%84%D9%80%D9%81_%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%88%DB%8C%DA%86_%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%88%DB%8C تولستوی] میگوید: <blockquote>هنر، یک فعّالیت انسانی است و مقصدش انتقال عالیترین و بهترین احساساتی است که انسانها بدانها دست یافتهاند»<ref>تولستوی، لئو(1364). هنر چیست؟. ترجمه کاوه دهگان، تهران: امیرکبیر،ص۷۶.</ref>. </blockquote> | ||
== آموزش هنر در اسارت == | == آموزش هنر در اسارت == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۱
هنر چون مذهب و ادبیات، از گذشته تا به حال، جزء ارکان اصلی زندگی بشر و در پیوند مستقیم با آیینها و باورهای دینی بوده و از آنجا که همواره آدمی، با آفرینش آثار هنری، احساس شعف و لذّت میکرده، با زندگی وی درآمیخته است[۱].
هنر، انتقال عواطف و احساسات هنرمند به انسان است. هنرمندان چیرهدست، قادر بودهاند در آثارشان، عواطف و تجربیات خود را بهصورتی آشکار کنند که باعث برانگیخته شدن احساسات مخاطب شود و با ایجاد عواطف مشترک با مخاطبان، ارتباط و پیوندی معنوی برقرار کنند. هنرمندان، با خلق آثار بدیع، آنچه را که افراد عادی از درک آن عاجز بودهاند، برای همگان، قابل فهم کردهاند. عکاسی، نقّاشی، مجسّمهسازی، آهنگسازی، فیلمسازی، تئاتر، معماری، طرّاحی، طرّاحی کاریکاتور و...، امروزه دیگر از بخشهای ثابت و جذّاب زندگی جوامع انسانی شمرده میشوند.تولستوی میگوید:
هنر، یک فعّالیت انسانی است و مقصدش انتقال عالیترین و بهترین احساساتی است که انسانها بدانها دست یافتهاند»[۲].
آموزش هنر در اسارت
فعالیتهای هنری چون قصهگویی، شعر و سرودخوانی، نمایش و نقاشی از دیگر تلاشهای آموزشی است که با رویکردهای متفاوت اجتماعی، مذهبی، سیاسی و غیره صورت اجرا به خود میگرفت. برای استفاده هرچه بیشتر از فرصت، چه بسا نمایش یا سرود به زبانهای مختلف و احیاناً تلفیقی برگزار میشد[۳] [۴] .
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ هنر(1402).ویکی فقه. قابل بازیابی ازhttps://fa.wikifeqh.ir/%D9%87%D9%86%D8%B1
- ↑ تولستوی، لئو(1364). هنر چیست؟. ترجمه کاوه دهگان، تهران: امیرکبیر،ص۷۶.
- ↑ امانیزاده، علیاصغر (1393). بررسی وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق. تهران: سروش،ص.130 و 145-146.
- ↑ رحمانیان، عبدالمجید (1383). تئاتر در اسارت. چ دوم، تهران: امید آزادگان،ص.28.
علیرضا حیدری نسب
بازنگری دبیرخانه ویکی آزادگان