شهردار اردوگاه(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز [[فریدون بیاتی]] معروف به عمو فریدون.''' | |||
'''مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز فریدون بیاتی معروف به عمو فریدون''' | |||
== فراداده کتاب == | |||
{{Infobox|title=شهردار اردوگاه}} | |||
'''نویسنده:''' عبدالرضا سالمینژاد | '''نویسنده:''' عبدالرضا سالمینژاد | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''قطع کتاب:''' رقعی | '''قطع کتاب:''' رقعی | ||
'''نوع | '''نوع ماده:''' کتاب(خاطره) | ||
== '''معرفی کتاب''' == | |||
کتاب مذکور، مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز فریدون بیاتی معروف به عمو فریدون از ابتدای تولد تا دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] و حضور در [[اردوگاه]] های رژیم بعث است. وی در زمره خادمانی است که در دوران [[مقاومت]]، خدمات ارزندهای به دیگر آزادگان عرضه کرد و از جایگاه ویژهای در میان آنان برخوردار است. | کتاب مذکور، مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز فریدون بیاتی معروف به عمو فریدون از ابتدای تولد تا دوران [[اسارت و اسیران|اسارت]] و حضور در [[اردوگاه]] های رژیم بعث است. وی در زمره خادمانی است که در دوران [[مقاومت]]، خدمات ارزندهای به دیگر آزادگان عرضه کرد و از جایگاه ویژهای در میان آنان برخوردار است. | ||
فریدون بیاتی جانباز و آزاده تهرانی در سوم آبان 1359 بین خرمشهر و آبادان به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. سال های [[اسارت و اسیران|اسارت]] این آزاده در [[اردوگاه موصل 1]] و [[اردوگاه موصل 4]] جدید سپری شد. | فریدون بیاتی جانباز و آزاده تهرانی در سوم آبان 1359 بین خرمشهر و آبادان به [[اسارت و اسیران|اسارت]] درآمد. سال های [[اسارت و اسیران|اسارت]] این آزاده در [[اردوگاه موصل 1]] و [[اردوگاه موصل 4]] جدید سپری شد. | ||
== '''گزیدهای از محتوای کتاب''' == | |||
ورزش کشتی به دلیل اقبال بچهها باعث شد که سه نفر مسئول این [[ورزش]] تعیین شوند. در هنگام برگزاری این مسابقات کشتی در کل [[اردوگاه]] ده تا دوازده تشک ابری کف آسایشگاه پهن میکردیم و با اعلام داورها، حریفها وسط میدان میآمدند. مسابقات مثل داخل ایران بر اساس وزن ورزشکاران تعیین میشد اما چون وزنهای نداشتیم دو تا از برادران با بلندکردن ورزشکاران وزن آنها را حدس زده و برای انجام مسابقات معرفی میکردند. در [[اردوگاه]] ما چیزی حدود پنجاه نفر کشتیگیر حرفهای داشتیم که مرتب تمرینات خود را پیگیری میکردند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). | ورزش کشتی به دلیل اقبال بچهها باعث شد که سه نفر مسئول این [[ورزش]] تعیین شوند. در هنگام برگزاری این مسابقات کشتی در کل [[اردوگاه]] ده تا دوازده تشک ابری کف آسایشگاه پهن میکردیم و با اعلام داورها، حریفها وسط میدان میآمدند. مسابقات مثل داخل ایران بر اساس وزن ورزشکاران تعیین میشد اما چون وزنهای نداشتیم دو تا از برادران با بلندکردن ورزشکاران وزن آنها را حدس زده و برای انجام مسابقات معرفی میکردند. در [[اردوگاه]] ما چیزی حدود پنجاه نفر کشتیگیر حرفهای داشتیم که مرتب تمرینات خود را پیگیری میکردند<ref>قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتاب[[نامه]] آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،</ref>. | ||
=== کتابشناسی == | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[اسارت و اسیران]] | |||
* [[خاطرات خود نگاشت]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:اسارت و اسیران]] | |||
[[رده:کتاب]] |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۶
مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز فریدون بیاتی معروف به عمو فریدون.
فراداده کتاب
نویسنده: عبدالرضا سالمینژاد
ویراستار: بیژن کیانی
حروفچین و صفحهآرا: مریم مردانی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: آبرنگ
نوبت و سال چاپ: اول، 1386
شمارگان: 2000
قیمت پشت جلد: 17000 ریال
تعداد صفحات: 199
شابک: 2-25-5013-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی کتاب
کتاب مذکور، مجموعهای از دهها خاطره پراکنده آزاده سرافراز فریدون بیاتی معروف به عمو فریدون از ابتدای تولد تا دوران اسارت و حضور در اردوگاه های رژیم بعث است. وی در زمره خادمانی است که در دوران مقاومت، خدمات ارزندهای به دیگر آزادگان عرضه کرد و از جایگاه ویژهای در میان آنان برخوردار است.
فریدون بیاتی جانباز و آزاده تهرانی در سوم آبان 1359 بین خرمشهر و آبادان به اسارت درآمد. سال های اسارت این آزاده در اردوگاه موصل 1 و اردوگاه موصل 4 جدید سپری شد.
گزیدهای از محتوای کتاب
ورزش کشتی به دلیل اقبال بچهها باعث شد که سه نفر مسئول این ورزش تعیین شوند. در هنگام برگزاری این مسابقات کشتی در کل اردوگاه ده تا دوازده تشک ابری کف آسایشگاه پهن میکردیم و با اعلام داورها، حریفها وسط میدان میآمدند. مسابقات مثل داخل ایران بر اساس وزن ورزشکاران تعیین میشد اما چون وزنهای نداشتیم دو تا از برادران با بلندکردن ورزشکاران وزن آنها را حدس زده و برای انجام مسابقات معرفی میکردند. در اردوگاه ما چیزی حدود پنجاه نفر کشتیگیر حرفهای داشتیم که مرتب تمرینات خود را پیگیری میکردند[۱].