جنگ را ما شروع کردیم(کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''یادداشت هایی مستند از ناصر صارمی است.''' | '''یادداشت هایی مستند از ناصر صارمی است.''' | ||
== | == فراداده کتاب == | ||
{{Infobox|title=جنگ را ما شروع کردیم|image=[[پرونده:جنگ را ما شروع کردیم..jpg]]|caption=یادداشت هایی مستند از ناصر صارمی است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=حروفچین و صفحهآرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=ناصر صارمی|data3=الناز شریفی|data4=پرتو، آبنوس، هاشمی|data5=اول، 1391|data6=2000|data7=64000 ریال|data8=111|data9=978-600-5013-64-1|data10=رقعی|data11=کتاب(پژوهشی، خاطره محور)}} | {{Infobox|title=جنگ را ما شروع کردیم|image=[[پرونده:جنگ را ما شروع کردیم..jpg]]|caption=یادداشت هایی مستند از ناصر صارمی است|header1=فراداده کتاب|label2=نویسنده|label3=حروفچین و صفحهآرا|label4=لیتوگرافی، چاپ و صحافی|label5=نوبت و سال چاپ|label6=شمارگان|label7=قیمت پشت جلد|label8=تعداد صفحات|label9=شابک|label10=قطع کتاب|label11=نوع ماده|data2=ناصر صارمی|data3=الناز شریفی|data4=پرتو، آبنوس، هاشمی|data5=اول، 1391|data6=2000|data7=64000 ریال|data8=111|data9=978-600-5013-64-1|data10=رقعی|data11=کتاب(پژوهشی، خاطره محور)}} | ||
'''نویسنده:''' ناصر صارمی | '''نویسنده:''' ناصر صارمی | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''نوع ماده:''' کتاب(پژوهشی، خاطره محور) | '''نوع ماده:''' کتاب(پژوهشی، خاطره محور) | ||
== | == معرفی کتاب == | ||
این کتاب عنوان یادداشتهایی است مستند از نویسنده که در خصوص چندین ماه گذراندن شب و روز در [[اردوگاه]] های اسرای عراقی در ایران ثبت و ضبط شده است. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب یکیبودن راوی و نویسنده است که این برجستگی میتواند امتیازی در راستای مستندبودن رخدادها و در نهایت جلب صادقانه اعتماد مخاطب باشد. | این کتاب عنوان یادداشتهایی است مستند از نویسنده که در خصوص چندین ماه گذراندن شب و روز در [[اردوگاه]] های اسرای عراقی در ایران ثبت و ضبط شده است. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب یکیبودن راوی و نویسنده است که این برجستگی میتواند امتیازی در راستای مستندبودن رخدادها و در نهایت جلب صادقانه اعتماد مخاطب باشد. | ||
نحن بدأنا الحرب؛ یعنی، جنگ را ما شروع کردیم، جملهای بود که یک اسیر بعثی بسیار متعصب و شرور به نام سلیمان با خون خودش روی دیوار [[درمانگاه]] یکی از [[اردوگاه]] ها نوشت. | نحن بدأنا الحرب؛ یعنی، جنگ را ما شروع کردیم، جملهای بود که یک اسیر بعثی بسیار متعصب و شرور به نام سلیمان با خون خودش روی دیوار [[درمانگاه]] یکی از [[اردوگاه]] ها نوشت. | ||
== | == گزیدهای از محتوای کتاب == | ||
محل مأموریت من به عنوان یک سرباز مسئول دژبان، نگهبانی کمپ 2 یا همان کمپ ضلع شمالی بود. چادر دژبانی در ورودی کمپ بود و ما یعنی دژبانها مسئول کنترل ورود و خروج، تفتیش، [[آمارگیری]] و ارسال گزارش به ستاد فرماندهی بودیم. | محل مأموریت من به عنوان یک سرباز مسئول دژبان، نگهبانی کمپ 2 یا همان کمپ ضلع شمالی بود. چادر دژبانی در ورودی کمپ بود و ما یعنی دژبانها مسئول کنترل ورود و خروج، تفتیش، [[آمارگیری]] و ارسال گزارش به ستاد فرماندهی بودیم. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
* [[خاطرات خود نگاشت]] | * [[خاطرات خود نگاشت]] | ||
* [[اردوگاه]] | * [[اردوگاه]] | ||
* [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۵
یادداشت هایی مستند از ناصر صارمی است.
فراداده کتاب
نویسنده: ناصر صارمی
حروفچین و صفحهآرا: الناز شریفی
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: پرتو، آبنوس، هاشمی
نوبت و سال چاپ: اول، 1391
شمارگان: 2000
قیمت پشت جلد: 64000 ریال
تعداد صفحات: 111
شابک: 1-64-5013-600-978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(پژوهشی، خاطره محور)
معرفی کتاب
این کتاب عنوان یادداشتهایی است مستند از نویسنده که در خصوص چندین ماه گذراندن شب و روز در اردوگاه های اسرای عراقی در ایران ثبت و ضبط شده است. یکی از ویژگیهای بارز این کتاب یکیبودن راوی و نویسنده است که این برجستگی میتواند امتیازی در راستای مستندبودن رخدادها و در نهایت جلب صادقانه اعتماد مخاطب باشد.
نحن بدأنا الحرب؛ یعنی، جنگ را ما شروع کردیم، جملهای بود که یک اسیر بعثی بسیار متعصب و شرور به نام سلیمان با خون خودش روی دیوار درمانگاه یکی از اردوگاه ها نوشت.
گزیدهای از محتوای کتاب
محل مأموریت من به عنوان یک سرباز مسئول دژبان، نگهبانی کمپ 2 یا همان کمپ ضلع شمالی بود. چادر دژبانی در ورودی کمپ بود و ما یعنی دژبانها مسئول کنترل ورود و خروج، تفتیش، آمارگیری و ارسال گزارش به ستاد فرماندهی بودیم.
وضعیت کاری و در عین حال کنجکاوی من سبب میشد تا به بهانههایی وارد کمپ شوم و با دقت بیشتری اوضاع را زیر نظر بگیرم. به شکلی که چند بار به خاطر ورود غیرمجاز به داخل کمپ و گفتوگو با اسرای عراقی تذکر گرفتم[۱].