واکنش اسرا به رحلت امام خمینی
در برخی اردوگاهها خبر فوت امام با تأخیر یکروزه بهدست اسرا رسید و در تعدادی اردوگاهها نیز مسئولان رادیو، که این خبر را شنیده بودند، بهخاطر حفظ اطلاعات نمیتوانستند این خبر را پخش کنند؛ زیرا باعث همهمه در بین اسرا میشد و احتمالاً عراقیها یا جاسوسها(← جاسوسی)، متوجه وجود (←رادیو )در بین اسرا میشدند. در مواردی هم این اخبار در مکانهای مشترک بین بندها مانند آشپزخانه، درمانگاه، حمام و... بین اسرا پخش میشد. اما تا روز بعد که این خبر ازسوی رسانهها تأیید شد، هیچکس آن را باور نداشت. از روزی که اسرا متوجه بیماری امام شده بودند، همواره مراسمهای مذهبی و دعا مخصوصاً زیارت عاشورا برای سلامتی ایشان در آسایشگاهها برقرار بود؛ البته این مراسم، دور از چشم عراقیها برگزار میشد. فرماندهان بیشتر اردوگاهها در عراق اجازه چند روز عزاداری را به اسرا دادند. البته با شروطی نظیر عدم اغتشاش و تجمع بیش از اندازه و... اسرا دیوار آسایشگاهها را با پتوهای تیرهرنگ خود پوشاندند و برای خود از البسه تیرهرنگ استفاده کردند. در برخی اردوگاهها از لباسهای آبیرنگ استفاده شد؛ در اردوگاههای دیگر از لباسهای زمستانی تیرهرنگ و در مناطقی که این البسه در دسترس اسرا نبود، از دوختن تکهپارچههای مشکی به همان لباس معمول برای خود رخت عزا درست کردند.(←پوشاك )
مراسم عزاداری شامل ختم قرآن (در برخی اردوگاهها در چهل شب چهلبار قرآن ختم شده بود)، سخنرانی، فرستادن صلوات، مجالس دعای کمیل، زیارت عاشورا و دعای توسل میشد. ازطرفی در برخی از اردوگاهها با رضایت عراقیها تا چند روز آهنگی پخش نشد؛ کلاسها نیز در بین اسرا تشکیل نشد تا همه به مراسم عزاداری بپردازند.
پس از چند روز، عراقیها مانع پوشیدن لباسهای تیره و انجام مراسم عزاداری شدند که البته با مقاومت سرسختانه اسرا روبهرو شدند. دراینبین بسیاری از اسرا به زندانهای انفرادی فرستاده شدند. بعد از هربار که نگهبانان به کتک زدن اسرا میپرداختند، اسرا دوباره به آسایشگاهها میرفتند و مراسم عزاداری را شروع میكردند. در کل، زمان عزاداریها از سه روز تا چهل روز در بین اردوگاهها متغیر بود.
با اینکه اسرا با انتشار خبر جانشینی آیتالله خامنهای کمی روحیه گرفته و از بابت آینده کشور آسودهخاطر شدند، اما یکی از عواملی که غم اسرا را تشدید میکرد و مانعی بود برای سرد شدن آتش وجودشان، اینکه بسیاری از آنان تا به آن روز امام خمینی را از نزدیک ندیده بودند و همیشه بهعنوان یک آرزوی بزرگ امیدوار بودند تا بعد از آزادی به دیدار ایشان نایل شوند، اما فوت امام و دوری آنها از وی، این فرصت را برای همیشه از اسرای ایرانی گرفته بود[۱].