روحانیت
بررسی نقش روحانیت در دوران اسارت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق.
روحانیت بهسبب وظیفه ذاتی خود در پاسداری از اسلام، تبلیغ و تبیین دین خدا و احکام آن و نشر معارف اهل بیت (ع) در تاریخ نقشی بارز داشته است. خدا در قرآن میفرماید: الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالات اللَّه وَیَخْشَوْنَهُ وَلا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَکَفَى بِاللَّه حَسیبًا ([آری این روش خداست درباره] آنان که همواره پیامهای خدا را به مردم میرسانند و از [عظمت و مقام] او میترسند و از هیچکس جز او واهمه ندارند و برای حسابرسی [کار باارزش اینان] خدا کافی است.) (احزاب/ 39) روحانیان ایرانزمین خاصه در دویست سال اخیر، در بیشتر حرکتها و نهضتهای مردمی در جهت مقابله با استبداد، استعمار و استثمار نقش ایفا کردهاند. اقدام میرزای شیرازی در صدور فتوای تحریم تنباکو در اعتراض به واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسیها، حرکت میرزا کوچکخان در رهبری جنبش جنگل در اعتراض به نقض تمامیت ارضی و استقلال ایران ازسوی بیگانگان، قیام آزادیخواهانه شیخ محمد خیابانی در تبریز بهمنظور تداوم و نجات نهضت مشروطه، نقش سید ابوالقاسم کاشانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت، و مبارزات شهید سید حسن مدرس علیه رضاخان پهلوی ازجمله این نقشآفرینیهاست.
تاثیر حضور روحانیت
مهمترین تأثیر حضور روحانیت در حرکتهای مردمی، نقش برجسته امام خمینی (ره) در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی است. این حضور با نقشآفرینی علما و روحانیون مبارزی چون شهید سید محمدرضا سعیدی، حسین غفاری، مرتضی مطهری، محمد مفتح، محمدجواد باهنر، سید محمد بهشتی، اسدالله مدنی، عطاءالله اشرفی اصفهانی، محمد صدوقی، سید محمدعلی قاضی طباطبایی و سید عبدالحسین دستغیب، در دوران پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تثبیت شد. شهیدان مهدی شاهآبادی، فضلالله محلاتی، عبدالله میثمی، و ائمه جمعه ازجمله آنها غلامحسین جمی امامجمعه آبادان، سید ابوالحسن نوری امامجمعه خرمشهر، سید محمدعلی موسوی جزایری امامجمعه اهواز، و... با حضور خود در جبههها و شهرها به نقش اثرگذار خود همت گماردند.
تهاجم همهجانبه ارتش بعثی عراق، از سه جبهه شمالی، میانی و جنوبی به ایران، نیازمند مقاومت و دفاعی همهجانبه و عقبراندن متجاوز بود. نیروهای مسلح هریک براساس وظایف خود، به برنامهریزی، تصمیمگیری و اقدام درخصوص شیوههای مقابله با این تهاجم همت گماردند. دراینمیان، روحانیون در هشت سال دفاع مقدس(← جنگ تحمیلی عراق علیه ایران)، علاوهبر تشویق مردم به حضور در جبهه و بسیج آنها، خود با حضور در جبههها به تقویت روحیه رزمندگان، پاسخ به مسائل شرعی مربوط به جبهه و جهاد پرداختند. افزونبرآن، جمعی از آنان با همان لباس طلبگی، به رزم و جهاد پرداختند و با حضور در خطوط مقدم جبهه همپای سایر اقشار به جهاد پرداختند. استمرار حضور طلاب و روحانیون در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران باعث شد گروهی از آنان به درجه رفیع شهادت برسند و افرادی دیگر به اسارت نیروهای عراقی درآیند و سالهایی از عمر خویش را در اردوگاههای عراق سپری کنند. آمار دقیقی از تعداد اسرای روحانی در اردوگاههای عراق وجود ندارند، اما به گفته آزاده علیمحمد احدطجری، روحانیان شناختهشده اسیر، حدود 210 نفر برآورد میشود[۱].
حضور روحانیون در محیط و شرایط جدید، نقشهای جدیدی را هم بر دوش آنها نهاد. این نقشها را در دوران اسارت میتوان به نقشهای عام و خاص تقسیمبندی کرد:
نقش عام
بیان احکام شرعی
وظیفه پاسخگویی به مسائل و تکالیف و احکام فردی مورد نیاز یک رزمنده در دوران اسارت اولین نقش عمومی روحانیان بوده است. در اولین ساعات اسارت، اولین سؤال بیشترِ اسرای مقیّد به انجام تکالیف دینی این بود: چطور میتوان نماز خواند، حالا که دستها از پشت بسته است، نه آبی و نه امکان گرفتن وضو و تیمم و نه امکان پیدا کردن قبله وجود دارد، آنهم با لباس خونی و بدن نجس؟
دعوت به صبر و آرامش
روحانیون در کنار بیان مسائل شرعی، سنگ صبور اسرا نیز بودند. بیان صبر و مقام صابران، دعوت به ایمان، دعوت به آرامش و دلداری به اسرا در شرایط سراسر اضطرارِ اوایل اسارت، و دلجویی از اسیرانی که دچار غم و غصه شده بودند، از دیگر وظایف عمومی و مشترک روحانیت بود.
تبیین نحوه مواجهه با دشمن و تعامل با همبندان
در دنیای اسارت، اقشار مختلف مردم همچون کُرد، لر، تُرک، عرب، و فارس؛ نظامیان از ارتش تا جهاد و سپاه و بسیج؛ و صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون مانند معلّم، نجّار، راننده، قصّاب، دانشجو، و... را زیر سقف اردوگاه گرد میآورد. این تنوع، گونهگونی ظرفیتی آدمها را نیز در پی داشت و همه نمیتوانستند در مواجهه با دشمن و تعامل با دوستان اسیر خود رویه رفتاری یکسانی را در پیش گیرند. نقش عمومی روحانیون در این مواقع پررنگ میشد و در رفع اختلافهایی که پیش میآمد، نقش تعیینکننده داشتند.
حفظ سلامت جسمی، روحی و ایمانی اسرا
«بهسبب همین تنوع، بعضاً در اوایل اسارت در برخی اردوگاهها، شیوه تقابلی با بعثیها اتفاق میافتاد و درگیریهایی که در پی آن رخ میداد، باعث جراحت و حتی شهادت برخی از اسرا میشد. این مسئله باعث میشد در میان تعدادی از اسرا که توانایی همراهی نداشتند، احتمال ریزش و جذب ازسوی دشمن اتفاق بیفتد؛ بنابراین روحانیت با نقشآفرینی در اتخاذ مشی معتدل و ملایم متناسب با شرایط به حفظ سلامت اسرا یاری میرساند.» [۲]
سنجش نیازهای معنوی اسرا
روحانیت در دوران اسارت نیازهای معنوی اسرا را میسنجیدند و با ترتیبدادن مجالس سخنرانی در مناسبتهای ملی و مذهبی و در جشنها و سوگها( ←سور و سوگ) به این نیاز پاسخ میدادند.
نقش خاص
رهبری
روحانیت علاوهبر نقش عمومی، در اغلب اردوگاهها نقش رهبری را نیز برعهده داشتند. لزوم ایجاد تشکیلاتی مخفی برای ساماندهی کلّ فعالیتها در دوران اسارت و نقشآفرینی فعال در این تشکیلات، احساس میشد و روحانیون در این امر نقشی محوری برعهده داشتند. در سطح کلان و کل اردوگاهها، آقای سید علی اکبر ابوترابی فردبهصورت مستقیم و غیرمستقیم (نامههای صلیب سرخ، ملاقات اسرا در بیمارستانهای مشترک و...) و در سطح خُرد و تکتک اردوگاهها، دیگر روحانیون رهبری و مدیریت را برعهده داشتند. البته در برخی اردوگاهها، بهسبب بافت جمعیتی، بحث رهبری بهصورت شورایی اداره میشد؛ مثلاً در برخی از اردوگاهها پنج روحانی، دو یا سه پاسدار و دو یا سه نفر ارتشی که در یک سطح بودند، بهصورت شورایی رهبری را برعهده داشتند. اعتقاد بر این بود که انسان، منطقی است و این منطق در هرجا میتواند حاکم باشد. وظیفه انسان میتواند براساس آن منطق شکل بگیرد.
برنامهریزی برای آینده
زندگی در شرایط جدید، ضرورتِ بهرهگیری از فرصتها را ایجاب میکرد. «بحثی در همان اوایل اسارت مطرح شد که بالأخره روزی اسارت به پایان خواهد رسید و زمانی این نیروها آزاد میشوند، لازم بود علاوهبر حفظ سلامت جسمی، روحی، و ایمانی اسرا، برای رشد آموزشی آنها نیز اندیشیده میشد تا پس از بازگشت، از جامعه عقبماندگی نداشته باشند. برای لحظهبهلحظه اسارت چنان برنامهریزی شد که کوچکترین فرصتها هم هدر نرود؛ بنابراین برنامههای علمیآموزشی تدارک دیده شد؛ از کلاس اولیه سوادآموزی و روخوانی قرآن تا سطوح پیشرفته.»[۲]
ترسیم آینده روشن و امیدبخش
شاخصترین وظیفه رهبریِ روحانیت ترسیم آیندهای روشن با عمل به وظیفه دینی، فردی و اجتماعی متناسب با مقتضیات اسارت بود. روحانیون برای ترسیم این آینده روشن اقدامات زیر را انجام میدادند:
تقویت روحیه دینمداری
اسرا در سختترین شرایط، به انجام فرایض دینی، واجبات و مستحبات مقید بودند.
تقویت روحیه رزمندگی در دوران اسارت
رزمنده احساس نمیکرد حالا که اسیر شده، امانت سنگین رزمندگی از دوشش برداشته شده است. اسرا همچون رزمندگان، در حال جهاد و مبارزه بودند، گرچه رزمندگان از فاصلهای دور با دشمن در نبرد بودند و اسرا در فاصلهای نزدیک.
تقویت معنویت و اخلاق
بیان آیات و احادیث مرتبط با موضوع اخلاق و معنویت برای اسرا ازجمله اقداماتی بود که به تعالی اخلاق و معنویت در میان اسرا کمک میکرد. «مثلاً آقای ابوترابیفرد پیشنهاد کردند نیم ساعت قبل از غروب آفتاب، همه بچهها وضو بگیرند، رو به قبله بنشینند و سکوت کنند. در این سکوت، بهمرور زمان، زمزمه گریهها بلند میشد. این همان معنویتافزایی بود که سلاح بُرّندهای در برابر سختیهای دوران اسارت بود. برنامهریزی برای قرائت دعاهای ندبه، شعبانیه، کمیل و... و برگزاری برنامههای مذهبی و تشکیل کلاسهای آموزش قرآن و نهجالبلاغه از دیگر ابزارهای تقویت معنویت بود.»[۱]
توسل به اهل بیت (ع)
روحانیون در تلاش بودند تا با انطباق زندگی با راه اهل بیت (ع)، روحیه ایمان و مقاومت در اسرا را تقویت کنند.
در کنار ترسیم آینده روشن، کنترل و نظارت بر این اقدامات از دیگر وظایف روحانیت بود. این نظارت از سه راه حاصل میشد:
جلوگیری از انحرافات فکری در مسائل مذهبی و معنوی در دوران اسارت
«میانگین سنی آزادگان بین 15 تا 18 سال بود. این طیف در سایه رهبری و هدایت روحانیت، طوری زندگی کردند که حتی یک انشعاب و انحراف فکری در میان اسرا پیدا نشد. روحانیون نگهبان خط فکری اسرا در دوران اسارت بودند.»[۱]
تقویت بنیه علمی اسرا در دوران اسارت
اولین اقدام، آموزش قرائت صحیح حمد و سوره نماز، وضو، غسل و احکام اولیه بود؛ چون بسیاری از اسرا با سنین کم به جبهه آمده بودند و شاید اطلاعات کافی درباره این مسائل نداشتند. اقدام دوم آموزش قرآن و نهجالبلاغه بود.
روشنگری و تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی
تغییر و تحولات در ایران همچون خلع بنیصدر از ریاست جمهوری، شهادت شهیدان رجایی و باهنر، شهادت شهدای 7 تیر، برکناری آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری، پذیرش قطعنامه 598 ، رحلت امام خمینی، رهبری حضرت آیتالله خامنهای، آن هم با آبوتابی که بعثیها به آن میدادند، نیازمند روشنگری افرادی آگاه به مسائل بود و این مهم بهخوبی ازسوی روحانیون صورت میگرفت.( ← ترسیم آینده روشن روحانیت در اسارت)
در اجرای تام و تمام این برنامهها ازسوی روحانیت، نمیتوان از نقشآفرینی حجتالاسلاموالمسلمین سید علی اکبر ابوترابی فردچشم پوشید. تأکید ایشان بر حفظ سلامت جسم و روح اسرا، حفظ روحیه آنها و ملایمت نسبت به کسانی که از شرایط خسته شدهاند، برگزاری کلاسهای مختلف و انجام فعالیتهای متنوع ورزشی، اتخاذ مشی معتدلِ متناسب با شرایط نیروهای عراقی و مانند آن از هدایت ایشان ناشی میشود که در زندگی با امام راحل در نجف و معاشرت با بزرگان در زندانهای زمان طاغوت تجربه کرده بودند. از دیگر روحانیون شاخص دوران اسارت میتوان به علیاصغر صالحآبادی، محمدحسن جمشیدی، علیمحمد احدطجری، غلامعلی قاسمی، عیسی نریمیسی، علیرضا باطنی و محمدحسن صوفی اشاره کرد.
نیز نگاه کنید به
کتاب شناسی
مسعود امیرخانی