رمضان در اسارت

از ویکی آزادگان

در روزهای اسارت، غذایی که برای هر نفر در نظر گرفته بودند شش قاشق غذا بود، 2 تکه گوشت و 2 تکه نان که همه‌اش خمیر بود و فقط قسمت روی آن قابل خوردن بود. این وضعیت خیلی زجرآور بود.

در طول اسارت،سخت‌ترین مشکل ما گرسنگی بود که حتی از کتک کاری هم زجرآور بود.

وعده های غذایی

با همین وضعیت به ماه رمضان که در فصل تابستان قرار داشت، رسیدیم، عنایت خاص خداوند ما را در انجام این وظیفه شرعی موفق می کرد. همه اسرای اردوگاه موصل 2 تصمیم گرفتند علیرغم مخالفت عراقیان روزه بگیرند.

با عراقیان صحبت کردیم که روزه‌ گرفتن جزو اعتقادات ماست، ما روزه می گیریم.طبق توافقات انجام گرفته قرار شد صبحانه‌مان را در افطاری و وعده‌ ناهار را در سحری بدهند این کارها در سایه وحدت و انسجام همه اسرا انجام گرفت.

تمامی اسرای اردوگاه ما که 1800 نفر بوند از رزمندگان عملیات خیبر بودند. عراقی ها برای اینکه جلوی روزه گرفتن ما را بگیرند بعضی مواقع‌ در غذای ما نفت می ریختند که به علت بوی آن 2 ، 3 قاشق می خوردیم و حالمان به هم می خورد.[۱]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی