زندان انفرادی
اعمال مجازات زندان بهصورت فردی و ریشهیابی علل آن.
مقدمه
به باور اکثر اندیشمندان حوزه علوم انسانی، انسان موجودی اجتماعی و فرهنگی است. بسیاری از نیازهای فیزیکی و روانی انسانها، از رهگذر زندگی اجتماعی تأمین میشود و رشد و تعالی فردی هریک از آنان، در این بستر فراهم میشود.میل فزاینده انسانها به گستردهتر کردن ارتباط با همنوعان را نیز میتوان در همین چارچوب توضیح داد. انسانها در طول زمان سعی كردهاند که آسودگی و آرامش بیشتری بهدست آورند و بنا به تجربه، آموختهاند که این مهم جز با هماندیشی و همکاری با گروههای دیگر بهدست نمیآید. ازهمینروی است که تمدن را انباشتهای [Cumulated] از تجربههای زندگی اجتماعی درنظر گرفتهاند. ارتباط برقرار کردن با دیگران و تشکیل شبکههای اجتماعی، در طول تاریخ بشر، بهگونهای فراگیر وجود داشته است، تا جاییکه دانشمندان در ریشه داشتن آن در طبیعت انسان، تردیدی به خود راه نمیدهند. ایشان برای شناخت چگونگی تأثیر عوامل درونی انسان، مانند ژنها در شکلگیری و توسعه ارتباطات تحقیقات متعددی را صورت دادهاند و مسائلی نظیر «وجود ارتباط با دیگران در ساختار ژنتیکی انسان»، «وابستگی جایگاه اجتماعی به ترکیبهای ژنتیکی» و «خاصیت تعیینکنندگی ژنتیک انسان در انتقالی بودن ارتباط» را نتیجه گرفتهاند[۱].
براینمبنا، حذف زندگی اجتماعی یک انسان بهطور قطع، معادل نادیده گرفتن یکی از اساسیترین و پایهایترین نیازهای او و موجب نتایج روحی و روانی نامطلوب میشود. این ممانعت ارتباطی، بسته به مدت و شدت آن، در فرد موردنظر تغییرات بسیار زیادی بهوجود خواهد آورد که براساس نگرش سیستمی به انسان [انسان بهمثابه یک سیستم پیچیده]، بازگشتناپذیر خواهد بود.
اعمال مجازات زندان، به شکلهای عمومی و انفرادی را، که از گذشتههای دور در سراسر جهان رایج بوده است، میتوان از منظر ویژگی انسانی یادشده درک كرد. فرد زندانی بهواسطه دوری از محیط زندگی اجتماعی، با محدودیتهای گوناگونی مواجه میشود و فشار روانی ناشی از خلأ ارتباط اجتماعی او را به همکاری یا تطبیق با فرد، قانون یا اندیشه غالب مجبور میكند؛ اجباری که استنکاف از آن، هزینههای سنگینتری را بر فرد خاطی تحمیل میكند.
اسارت یکی از نمونههای زندان است که علت آن نابهنجاری رفتاری فرد در بند نیست، بلکه حمایت وی از هژمونی فکری و رسمی دیگری [Other] در کشمکش و برخوردهای سیاسی و نظامی، باعث آن میشود. اسارت نیز همچون سایر مجازاتهای زندان، میتواند دارای دو شکل عمومی و انفرادی باشد؛ هرچند که زندان انفرادی، محدودیتی شدیدتر و مجازاتی سنگینتر و بهنوعی شكنجه روحی محسوب میشود.
جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیز بهواسطه گستره محیط برخورد و نیز بازه زمانی طولانیمدت آن، باعث اسارت تعداد زیادی از نیروهای هر دو طرف برای مدت زمان نسبتاً طولانی شد. آنچه که از خاطرات مکتوب و شفاهی اسیران ایرانی در بند نیروهای دشمن قابل استنباط است، وجود دو رویه در اعمال مجازات «زندان انفرادی» ازسوی نیروهای عراقی است:
رویه نخست زندان انفرادی، در ابتدای دوران اسارت و برای دستیابی به اطلاعات هویتی و نظامی افراد معمول بوده است. اسرای ایرانی در خاطرات خود، از زندانهای انفرادی استخبارات و وزارت دفاع عراق یاد کردهاند. زندانهای انفرادی که با بازجویی و شکنجههای دردآور همراه میشده است. زندانهای انفرادی را که برای تنبیه در اردوگاههای نگهداری از اسرا رایج بود، نیز میتوان در همین دسته جای داد.
رویه دوم، اعمال مجازات زندان انفرادی برای افرادی است که ازنظر دشمن حائز ارزشی خاص بودهاند. هرچند مصادیق متعددی در این رویه جای میگیرند، اما میتوان سه علت کلی برای اعمال آن شناسایی كرد:
علل سیاسی
وجود علل سیاسی برای اعمال مجازات زندان انفرادی از آن روی بوده که فرد زندانی مسئولیت و رتبه مهم سیاسی داشته و اعمال محدودیت بیشتر، سبب گرفتن اطلاعات دست اول و فشار سیاسی بر دولت مقابل قلمداد میشده است. مهندس سید محسن یحیوی، معاون شهید محمد جواد تندگویان ، وزیر نفت دولت محمدعلی رجایی، ازجمله کسانی است که بهعلل سیاسی، مدت دو سال از اسارت دهساله خود را در زندان انفرادی سپری کرده است. وی در خاطرات خود، بازجوییهای متعدد و شکنجههای گاهبهگاه، محدودیتهای بهداشتی زندان انفرادی، پخش صداهای آزاردهنده نظیر صدای شکنجه زنان و کودکان و همچنین تغذیه نامناسب زندانیان را بهمثابه نمونههایی از ویژگیهای زندان انفرادی ذکر میکند. تلاش برای ارتباط با سلولهای مجاور و نیز ساختن ساعتی بهوسیله یک بشقاب و لیوان، برای تعیین اوقات در شبانهروز از خواندنیترین خاطرات یحیوی است. نکته جالب در خاطرات مهندس یحیوی، رسیدن به باورِ «درونی بودن منشأ ارتباط» در روزهای تنهایی اسارت است: «زندگی نزدیک به دو سال در سلولی انفرادی و تاریک و شرایط ویژه آن، امکان این را فراهم آورد تا تمام آنچه را که قبلاً اتفاق میافتاد و به آن توجه نمیشد، آنطور که هست بشناسم...»[۲]. یحیوی این مسئله را «اصل ارتباط جهانی احساس» مینامد و برداشتهایی از تعمقات دوران تنهاییاش را در قالب آن توضیح میدهد.
علل نظامی
در اختیار داشتن اطلاعات محرمانه نظامی یا اعترافاتی که بتوان از آنها بهعنوان اهرم فشاری علیه دولت مقابل استفاده کرد، مهمترین علت نظامی اعمال مجازات زندان انفرادی برای برخی از اسیران جنگی است. حسین لشگری، خلبان ایرانی که در روز 27 شهریور 1359 و درست چهار روز قبل از آغاز رسمی جنگ در حمله به توپخانه واقع در منطقه زرباتیه اسیر میشود، در این دسته جای میگیرد. اگرچه ارتش عراق از فروردین 1358 تا 26/6/1359، 148 مورد تجاوز هوایی، 295 مورد تجاوز زمینی و 21 مورد تجاوز دریایی به مرزهای ایران داشت، اما با اسارت خلبان لشگری(← حسین لشگری) ، امکان فرافکنی و فریب افکار عمومی و سازمانهای بینالمللی درباره آغازگر جنگ را فراهم دید. با همین تصور، لشگری(← حسین لشگری) از زمان پایان یافتن جنگ، از سایر اسیران ایرانی جدا شد و مدت زمانی دهساله را در زندان انفرادی سپری کرد. در طول این مدت، مسئولان عراقی، بارها از او خواستند که در مصاحبهای تلویزیونی به آغازگر بودن ایران در جنگ اذعان كند؛ خواستهای که با امتناع لشگری(← حسین لشگری) مواجه میشد. وی همچنین از پذیرش پیشنهادهایی نظیر دریافت تابعیت عراق یا کشور ثالث و پیوستن به گروههای مسلح مخالف نظام ایران استنکاف ورزید و هزینه ده سال زندگی در اتاقی تنها را به جان پذیرفت[۳].
دلایل عقیدتی
وجود زندانیانی که به حفظ و تعمیق باورهای سایر همبندانشان کمک میكنند، باعث برجا ماندن هویت مقاومت در برابر «عامل خارجی خواستار تغییر» میگردند و این چیزی نیست که مطابق با میل و هدف نیروهای غالب و صاحب قدرت باشد. این دسته از زندانیان معمولاً با فشار و محدودیتهای بیشتری مواجه میشوند. سید علیاکبر ابوترابیفرد( ← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر ) از اسیرانی بود که برای سایرین چنین ویژگیای داشت و حساسیت نیروهای عراقی را به خود جلب میكرد. اگرچه ابوترابیفرد( ← ابوترابی فرد ،سید علی اکبر ) در طول دوران اسارت خود، زندان انفرادی کمتری را نسبت به سایرین تحمل كرد، اما ازآنجاكه این محدودیت و مجازات علیرغم همکاری وی با مسئولان اردوگاهها و صرفاً بهعلت تأثیر فوقالعاده وی بر سایر اسیران اعمال میشد، قابل ملاحظه است؛ برای نمونه زمانیکه وی به اعتصاب اسیران اردوگاه موصل 1 پایان داد و تنشهای بین ایشان را از میان برد، با سعایت یکی از افسران بعثی از آنجا اخراج شد و به مدت دو ماه، در وزارت دفاع عراق، مجازات زندان انفرادی را تحمل كرد؛ رویدادی که باعث اعتصاب مجدد اسیران ایرانی موصل 1( ← اردوگاه موصل 1 )شد و تعدادی کشته و مجروح بر جای گذاشت[۴] .
کتابشناسی
- ↑ Christakis, N. A. (2009). Connected: The Surprising Power of Our Social Networks and How They Shape Our Lives. New York: Back Bay Books.
- ↑ یحیوی، سید محسن (1379). ده سال تنهایی، چ سوم. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
- ↑ لشگری، حسین (1388). 6410. خاطرات حسین لشگری؛ بازنویسی علی اکبر. چ چهارم. تهران: نشر آجا.
- ↑ قبادی، محمد (1388). پاسیاد پسر خاک، زندگی و زمانه حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی. تهران: سوره مهر
وحید امیرخانی