به آسمان نگاه کن
این کتاب دربردارنده خاطرات آزاده محمود عباسپور است.
فراداده کتاب
نویسنده: محمود عباسپور
ویراستار: طاهره کیانی
صفحهآرا و صفحهبند: فاطمه رنجبران
لیتوگرافی، چاپ و صحافی: کاکی
نوبت و سال چاپ: اول / 1404
شمارگان: 1000
تعداد صفحات: 288
شابک: 6 ـ 02 ـ 5144 ـ 622 ـ 978
قطع کتاب: رقعی
نوع ماده: کتاب(خاطره)
معرفی نویسنده
محمود عباسپور آزاده اصفهانی است. او برای اولینبار در اول مهرماه 1360 ازطریق جهادسازندگی بهعنوان کمکمکانیک خودروهای سبک به جبهههای جنوب کشور در اهواز اعزام شد و در عملیات شکست حصر آبادان، عملیات طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس در یک گروه سیار جهادسازندگی شرکت داشت و پساز پایان مأموریت سهماهه در جهادسازندگی بهاتفاقِ دوستانش به هلالاحمر رفت. او عملیات رمضان را نیز در جبهه سپری کرد و در سال 1361 پساز آموزش اولیه به لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(ع) واقع در آبادان پیوست.سرانجام، با تنی بهشدت مجروح در 25 فروردین 1362 در عملیات والفجر 1 و در منطقه شرهانی به اسارت درآمد. دوران اسارت این آزاده سربلند در اردوگاههای الانبار یا کمپ 8 (معروف به عنبر)، تکریت 5 و موصل بزرگ (موصل 1) سپری شد.
گزیدهای از محتوای کتاب
آماده حرکت شدم. این بار قدرت بیشتری پیدا کرده بودم و میتوانستم مدت بیشتری خودم را روی زمین بکشم، ولی بازهم قادر به ایستادن نبودم، چون احساس میکردم تیری که به شکمم اصابت کرده بود قسمت بالای بدنم را از پاهایم جدا کرده است. ازطرفی پانسمانی هم که بر سروگوشم بسته بودند پایین آمده و روی چشمم را گرفته بود و بهزحمت میتوانستم ببینم، ولی قادر به درست کردن یا حتی باز کردنش هم نبودم.
نمیدانم ساعت چند بود؛ تقریباً نزدیک صبح بود. همینطور که سینهخیز میآمدم، از حال میرفتم و دوباره جان میگرفتم. یکدفعه احساس کردم دستم فرورفت توی گونیهای نرمی که از ماسههای بادی پر شده بود. تا بهخودم آمدم، با آن گونیها، که روی لبه کانال گذاشته بودند و متوجهش نشده بودم، پرتاب شدم داخل کانالی که ارتفاع عمقش یک متر و نیم تا دو متر بود و عرضش هم حدود دو متر.
همینطور که داشتم به پایین پرتاب میشدم صدای بلند یا زهرا، یا اباالفضل و یا مهدی بر زبانم جاری بود که از هوش رفتم.[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ قلعهقوند، فرزانه؛ شاهرخآبادی، فهیمه؛ کیانی، طاهره؛ گودرزی، افسانه(1404). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،