شهدای غریب

از ویکی آزادگان
نسخهٔ تاریخ ‏۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۰ توسط M-samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کتاب شهدای غریب: صد و هفتاد خاطره کوتاه درباره شهادت اسيران ايراني '''کتابی مشتمل برصد و هفتاد خاطره کوتاه درباره شهادت اسيران ايراني''' === فراداده کتاب === '''نويسنده:''' عبدالمجيد رحمانيان '''حروف چين و صفحه‌آرا: -...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کتاب شهدای غریب: صد و هفتاد خاطره کوتاه درباره شهادت اسيران ايراني

کتابی مشتمل برصد و هفتاد خاطره کوتاه درباره شهادت اسيران ايراني

فراداده کتاب

نويسنده: عبدالمجيد رحمانيان

حروف چين و صفحه‌آرا: -

ليتوگرافي، چاپ و صحافي: کامياب

نوبت و سال چاپ: اول، 1383

شمارگان: 3000

قيمت پشت جلد: 14000ريال

تعداد صفحات: 162

شابک: 5-11-5013-600-978

قطع کتاب: رقعي

نوع کتاب: خاطره

معرفي کتاب

در اين مجموعه صد و هفتاد خاطره کوتاه درباره شهادت اسيران ايراني گردآوري شده است. راويان خاطرات، آزادگاني هستند که خود شاهد شهادت بوده‌اند و يا در اردوگاه‌هاي عراق از شهادت آنها مطلع شده‌اند. داغ ديدار، عشق حضور، اخلاق آمريکايي، شبنم سپيده، غربت شقايق، غروب غريب، آه سوخته و ... برخي از عناوين خاطرات مندرج در کتاب هستند.

گزيده‌اي از محتواي کتاب                 

ريختند روي سرش و او را با کابل و لگد زدند. دو سه روز بعد، دچار خونريزي داخلي شد. او را به بغداد بردند. سر و صدا پيچيد که "ناصر را براي درمان به بيمارستان برده‌اند". چند روز گذشت، نگهبان عراقي يک دست لباس کهنة اسيري در دستش بود. آمد جلوي آسايش‌گاه ايستاد. همهمه‌ها خاموش شد. "ناصر نگهدار مرده! اين هم لباسش. هيچ‌کس حق عزاداري ندارد". تنها نشانه‌اي که از ناصر داشتيم، همين لباس بود. آن را روي سيم‌هاي خاردار وسط محوطه انداختيم. همين، شد مراسم عزاداري، هرکس رد مي‌شد به لباس دست مي‌زد و مي‌کشيد به صورتش، بعد هم مودبانه مي‌ايستاد و فاتحه مي‌خواند ... [۱].

کتابشناسی

  1. قلعه قوند، فرزانه؛ کیانی، طاهره؛ شاهرخ آبادی، فهیمه و گودرزی، افسانه(1399). کتابنامه آزادگان. تهران: انتشارات پیام آزادگان،